الحمدلله ...

سلام

 

خدا رو شکر ... این روزا حال خوبی دارم ...   

داشتم با خودم فکر میکردم که تو این چند ساله ما دور خودمون میچرخیدیم اما چقدر خدا رحمان و رحیمه ! لحظه ای هم ازما غافل نبوده    .  اما ما چی؟  هل جزا الاحسان الا احسان؟ جواب خوبی خدا رو چطوری دادیم

واقعا شاکرم ...  

ممنونتم خدا ...  بخاطر همسایه امام رضا شدن  . بخاطر مادر هستی حضرت فاطمه  .بخاطر تن سالمم . بخاطر طلبه شدنم ... بخاطر رفقای گلم . بخاطر استادای بزرگوارم ... 

 معلوم نبود الان میخواست کجا باشم و چیکار کنم ...

 به گذشتم که نگاه میکنم میگم واقعا اگه دستمو نمیگرفتن چی میشد ؟ چه همه قشنگی هایی رو از دست میدادم...

ممنونتم خدا بخاطر رهبرم ...  اللهم احفظ وانصر قائدنا الخامنه ای  ... تا کور شود هرآنکه نتواند دید

 

این ایام رجبیه و شب لیله الرغائب منو یاد قدیمترا میندازه ... 

شبی که خدا بی حساب میبخشد ...

و بی منت عطا میکند ...سالی که طلبه شدنم ارزو بود...  متحیر و مضطر...

الحمدلله   حقا   الحمدلله  المنه لله  . آرزو...  چه آرزویی بود بی حساب راهم دادن ... افتخار سربازی امام زمان ...  امیدوارم لیاقتمو حفظ کنم . اینم  یه ارزوست !

این روزا هم مثل اون سال ... همون حالتا رو دارم ... خدایا دستمو بگیر ...

دستم تهی و لطف تو بی پایان است  یا حضرت مرتضی علی ادرکنی

تبریک بابت ولادت امام محمد باقر  حضرت میفرمان : هرکه را دوست دارید رسیدن ماه رجب را به او مژده دهید.   رفقا مژده ... مژده ...

 

حرم سلام از طرف همه رفقای سایبری دادم

روز فقح خرمشهر هم بود ... نمیدونم چرا دلم هوایی جنوب شده ... بدجور ...

امروزسر قبر مرحوم شیخ عبد الله ضابط بودم ... یاد راهیان نور بخیر ...