طلبگی و هزار و یک ...

طلبگی و هزار و یک ...

بسم الله الرحمن الرحیم


×××××××××××××××××××
سرمایه محبت زهراست دین ما

ما دین خویش را به دو دنیا نمیدهیم
×××××××××××××××××××

طلبگی شغل نیست. رسالت است. مأموریت است. ادامه حرکت پیامبران الهی در طول تاریخ بشری است.

×××××××××××××××××××
غالب مطالب این تارنما قلم خود این حقیر هست و جریان کپی پیست به اینجا راهی ندارد .
×××××××××××××××××××
احتمالا به بزرگوارانی که آدرس نمیذارن جواب داده نخواهد شد .
×××××××××××××××××××
کلاً اعتقادی به تبادل لینک ندارم ؛ صلاح دونستید لینک کنید ، وبلاگ های فعال و ارزشی بدون تقاضای تبادل ، لینک خواهند شد .
×××××××××××××××××××
همسایه ی حضرت رضاییم ،هفته ای یک بار ، یک سلام به نیابت از مومنین و آشنایان سایبری هست ان شا الله.
×××××××××××××××××××
بحمد خدا روز ولادت حضرت جواد تو حرم امام مهربونی ها با یه طلبه سادات عهد یاری و یاوری بستیم و ولادت حضرت رضا رفتیم زیر یه سقف.

تنها امیدمان لبخند ‏‏صدیقه طاهره فاطمه زهرا ...
×××××××××××××××××××

عقیده دارم طلبگی جهاده ... اما همسر طلبه بودن جهاد اکبر است / خدا این کنیزای مخصوص حضرت زهرا را نصرت و تایید بفرماید .
بعضیاشون واقعاً از همه چیز زندگیشون ، از ارزوهای دنیویشون از حق و حقوقشون گذشتند تا خادمی سرباز امام زمان را کنند ... کثّرالله امثالهم /

×××××××××××××××××××


×××××××××××××××××××

چشم من و امر ولی ؛ جان من و سیّد علی /

بایگانی

۲ مطلب در اسفند ۱۳۸۹ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

 

جمعه با بچه های حوزه رفتیم کاشمر . خودمونیما اردو هم خیلی حال میده ! صبح سات 7 دو تا اتوبوس پر از شیخ و طلبه از خدمت امام رضا جون  به سمت دوبرادر امام رضا جون حرکت کردیم . سید حمزه و سید مرتضی ( علیهما السلام ) .

باور کنید یه لحضه با خودم گفتم آخه چرا این خلق الله نا آگاه اینقده چسبیدن به شمال ؟ بالام جان شمال خوبه ،  قشم خوبه ، کیش خوبه ، ولی چند بار ؟

من یکی دیگه اینقده که این راه مشهد شمال رو رفتم وجب به وجبشو حفظم ! تا دو روز تعطیلی میشه زود جیمفنگ به طرف دریا بعدشم دوتا قُطه  تو دریا و گاز بگیر این همه راهو برگرد . تازه با اون وضع خیط شمال و کنار دریاش.

این همه جاهای دیدنی تو ایرانمون داریم که باور کنید مثل شونو هیچ جا پیدا نیم شه کرد .

چرا. یکی قشنگ اکثر جاهای دیدنی کشور خودش نه ،همین استان خودشو بشناسه و دیده باشه بعد بره تایلند ! بعد بره سنگاپور ، بعد بره مالزی . همین تایلند.  باور کنید طرقبه مشهد ما دیدنی تره .

شهری که زائراشو میبرن  کوچه های درب و داغون و پر اشغال از یه طرف وضع افتضاح فرهنگی و فسادش از یه طرف ، بعد خیلی جالبه میگن ما به دستور قرآن عمل میکنیم که میگه ( فسیروا فی الارض ) . بابا خدا بعضی هارو آفرید که فقط توجیه کنن . حالا طرف خودشم میدونه چیکاریه ها !

 

خلاصه حیف نیم تونم براتون زنده منبر برم وگرنه یه منبر نمایانی ایراد میکردم و تهش یه روضه و سلام و دعا  بعدش چایی روضه و احتمالاً هم شام در خدوتتون بودیم

خب داشتم از کاشمر میگفتم : هنوز به محل استقرارمون که مدرسه علمیه امام صادق که به مدرسه عتیق معروف بوده ، نرسیده بودیم یهو یک پراید بوق بوق اتوبوسو نگه داشت و اومد خوش آمد گویی که بله به شهر ما خوش اومدینو خلاصه که ما هم به عنوان یه کاشمری اگه کاری از دستومون برمیاد در خدمتیم . بابا ما کفون برید از صفا ی این شهرستونی ها . تازه یه جا این تعجب ما به اوجش رسید اون هم وقتی بود که از اتوبوس پیاده شدیم  به جای این جمله ( اخطار ، توجه بر پدر و مادر کسی که اینجا پارک کنه لعنت و پارک = پنچری ) که جلوی پارکینگاشون بعضی از مثلا بافرهنگ های شهری مینویسن نوشته بود : (  شما که خوبید جلوی درب منزل ما پارک نفرمائید ) .

جونم براتون بگه که تو مدرسه علمیه مستقر شدیم وبعد  ناهار و یه استراحکی رفتیم مقبره شهید مدرس . خیلی جای با صفایی بود ، آستان قدس هم به دستور آقا خوب به اونجا رسیده . اتاق برای اسکان داشت شبی 5 تومان !  بعد یه حلقه معرفت درباره زندگی و سیره شهید مدرس، یه آقایی اومد به حاج آقا ( رئیس مدرسه مون ) گفت که یه عرضی داشتم .

–    بفرمائید

– یه خواهشی ،می خواستم بگم اگه میشه لطف کنید امروز ظهر ناهار رو توی رستوان بنده مهمون ما باشید

 

بابا اینا دیگه کی بودن ، یه آن به خودم گفتم واقعا اونقده وظیفه سربازی امام زمانتو درست انجام میدی ؟ آخه این مردم اگه احترامی سر ما بزارن نه به خاطر خود ماست ، فقط به خاطر اینه که اسم سربازی حضرت ولی عصر بالامونه . یککم احساس خطر کردم که نکنه فردا جلومو بگیرن بگن ما به شما آبرو دادیم مردم به خاطر شهرتتون ، احترامتون کردن ولی شما وظیفتو درست انجام ندادی ؟! 

البته این احترام واسه یه عده واقعا حقه ، باور کنید من دیدم طلبه ای رو که واقعا نماد حفظ و ترویج و تبلیغ شیعه هست . از خواب و خوراک خانواده و ... حتی پولش برای اسلام مایه میزاره . خب واقعا این طلبه ها واجب الاحترامن .

شب جمعه بعد دعا کمیل و یه روضه مختصر کنار مضجع شریف امام زاده سید همزه زود یه شام زدیم و اماده واسه استخر !   استخر رو اختصاصی کرایه کرده بودن رفتیم تو استخر و  شلوغ بازی !

بچه ها توی جکوزی نشسته بودن ماهم شلنگ آب یخو گرفتیم بالاشون! هرکی از اونجا رد میشد یه هُل مختصر دریافت میکرد و شیرجه تو آب یخ

فردا صبحش رفتیم سید مرتضی ؛ تقریبا روی دامنه کوه بود . دور تا دورش درخت های بلند و آبادی و مغاه . رفتیم تو و یه سلام دادیم و نشستیم جاتون خالی یه آقا سیدی از همونجا نشست واسمون مناجات خوندن و از حضرت ابالفظل خوندن:

 

 ای ماه بنی هاشم خورشید لقا عباس

ای نور دل حیدر شمع شهدا عباس

با محنت و درد و غم ما رو به تو آوردیم

دست همه ما گیر ، ای دست خدا عباس

 

نمیدونم شما ها چقده حرفای منو می فهمید  ؟ چرا الحمدلله براهمتون باید یه چند باری پیش اومده باشه که لذت جذبه یکی از اهل بیت رو تجربه کرده باشید  ؛ ولی آقا سید واسه کسایی که این حرفا رو انکار میکنن این شعرو از حافظ میخونه :

 

ما ، در پیاله عکس رخ یار دیده ایم

ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما

 

تاحالا پشت یه هیوندای 200 ملیونی نشستین ؟

شما رو نمیدونم ولی من نشستم ! بعد که سوار ریوی پدر جون شدم فکر کردم ماشین خرابه ! اصلا حال نمیداد دیگه با ریو رانندگی کنی !!

کسی که لذت عشقبازی با خدا و این خاندانو چشیده باشه خیلی چیزا واسش عوض میشه . البته شک نکنید که بدون حبّ حضرت محمد ، حبّ حضرت زهرا ، بدون ولایت علی بن ابی طالب و اهل بیت به خدا هم نمیشه رسید این سنت خداست . بکم یسلک الی الرضوان

 دعا کنید ما از همون کسایی بشیم که  کام گرفته از این عشق هستن .

از اونجایی که وصیت کردن به هر مسلمون مکلف واجبه به مادرم گفتم اگه یه موقعی قبل از اینکه ازواج کنم افتادم مردم زیر عکسم ننویسید جوان ناکام ها . ما کاممونو گرفتیم و ان شا الله داریم ادامش میدیم.

بله . خلاصه اینکه تجربه جالبی بود ، مردم کاشمر هم مردم با صفایی بودن ؛ صمیمیت و بی ریایی وپاکی و نورانیت تو مردم شهر ها ی کوچیک و روستا ها بیشتر دیده میشه . خدا حفظشون کنه مهمون نوازی کردن ماکه غیر احترام چیزی ندیدیم  ازشون.

آها یادم شد اینو بگم ؛ یه نشستی با مسئول این بقاع متبرکه و مدارس علمیه کاشمر که ایشون هم یه روحانی بود داشتیم ، ایشون یه آمار جالبی از وقف توی کاشمر میداد . میگفت : 67% کاشمر وقفه ! امسال هم از 94 وقف خراسان  تقریبا 60 تا از وقف ها از کاشمر بوده ! واقعاً دستمریزاد .

این هم از اردوی کاشمر.

یا علی مدد التماس دعا

 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۸۹ ، ۱۸:۰۳
شیخ عبدالزهرا وثوقی


بعضی ها...

بعضی ها وقتی کاری داشته باشند دوستت هستند

بعضی ها وقتی گیر می کنند دوستت هستند

 بعضی ها نیستند و وقتی هم هستند بهتر است نباشند

بعضی ها نیستند و ادای بودن در می آورند

 بعضی ها در عین بودن هرگز نیستند

 بعضی های دیگر هم به طور کلی هستند ولی آدم نیستند

 

یه دوسالی میشه که این جملات رو من کاملا حس میکنم ، یعنی اون رفیق شیش و فابریکت هم یه جا میزنه به در بی  وفایی

بعد از حضرت ولی عصر ( روحی و ارواحنا العالمین فداه ) که هرکجا که باشی و هروقت هواتو دارن  فقط یه نفر میتونم از جملات بالا استثناء کنم کسی نیست جز:

مامانجونم ننجونم  امٌ عبدالزهرا  خدا خیرش بده به خاطر طلبگی من از خیلی ها تا حالا تعنه و چرت و پرت شنیده ! . خیلی خوبه خدا حفظش کنه . همون کسی که اول با طلبه شدنم مخالف بود الان تنها کسیه که  خستگی های حاصل از درس و بحث و تعنه های مردم چه خودی و غیر خودی که به تنم میشینه رو  با یه چند دقیقه حرف زدن میتونه از بین ببره

بچه ها بیاید قدر پدر مادرامونو بدونیم - اگه الان هر روز که مادرتونو میبینید دستشو نبوسید فردا حسرت میخورید ها  ، اگه الان هر روز  روی پدرتونو نبوسید فردا حسرت میخورید ها !

وجود پدر و مادر نعمته چه برسه به اینی که مامان  بابا های ما اهل نماز ، روزه ، حج ، حجاب ، عفاف ، غیرت ، بکاء بر ابی عبدالله ، شرکت تو مراسم مذهبی و ... هستند .  که دیگه قدرشون رو بایستی خیلی دونست و براشون دعا کرد

خدایا مامان باباهامونو  حفظ کن

خدایا از گناهاشون بگذر

خدایا از نعمت هات بهشون ارزونی کن

خدایا اون ها رو از ما راضی بدار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۸۹ ، ۱۹:۰۸
شیخ عبدالزهرا وثوقی