طلبگی و هزار و یک ...

طلبگی و هزار و یک ...

بسم الله الرحمن الرحیم


×××××××××××××××××××
سرمایه محبت زهراست دین ما

ما دین خویش را به دو دنیا نمیدهیم
×××××××××××××××××××

طلبگی شغل نیست. رسالت است. مأموریت است. ادامه حرکت پیامبران الهی در طول تاریخ بشری است.

×××××××××××××××××××
غالب مطالب این تارنما قلم خود این حقیر هست و جریان کپی پیست به اینجا راهی ندارد .
×××××××××××××××××××
احتمالا به بزرگوارانی که آدرس نمیذارن جواب داده نخواهد شد .
×××××××××××××××××××
کلاً اعتقادی به تبادل لینک ندارم ؛ صلاح دونستید لینک کنید ، وبلاگ های فعال و ارزشی بدون تقاضای تبادل ، لینک خواهند شد .
×××××××××××××××××××
همسایه ی حضرت رضاییم ،هفته ای یک بار ، یک سلام به نیابت از مومنین و آشنایان سایبری هست ان شا الله.
×××××××××××××××××××
بحمد خدا روز ولادت حضرت جواد تو حرم امام مهربونی ها با یه طلبه سادات عهد یاری و یاوری بستیم و ولادت حضرت رضا رفتیم زیر یه سقف.

تنها امیدمان لبخند ‏‏صدیقه طاهره فاطمه زهرا ...
×××××××××××××××××××

عقیده دارم طلبگی جهاده ... اما همسر طلبه بودن جهاد اکبر است / خدا این کنیزای مخصوص حضرت زهرا را نصرت و تایید بفرماید .
بعضیاشون واقعاً از همه چیز زندگیشون ، از ارزوهای دنیویشون از حق و حقوقشون گذشتند تا خادمی سرباز امام زمان را کنند ... کثّرالله امثالهم /

×××××××××××××××××××


×××××××××××××××××××

چشم من و امر ولی ؛ جان من و سیّد علی /

بایگانی

۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۱ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

به پیوست ۲پست اخیر .

عید یعنی چی ؟ یعنی چه زمانی ؟

عید یعنی رضایت خدا ... یعنی شادمانی زمین و زمان ... ذره ذره ی کائنات ...

عید یعنی زمانی که خداشاد است .. ملک و ملکوت  در آن روز به خصوصه مسرورند و  خوش ... بخاطر اتفاقی خاص ... 

شادمان از اینکه نعمتی ... رحمتی ... تفضلی و مرحمتی و عنایتی ازطرف حضرت الله تعالی شامل حالمان شده ...

هر روزی و هر زمانی که این اوصاف را داشت عید است و هرچه این عنایات و نعمات بزرگتر باشد و به تبعش رحمت خدا و مهرش و شادی اش بیشتر باشد این عید هم بزرگتر است ...

این اسلوب است ... روزهایمان را ، لحظاتمان را  که به این اصل عرضه کردیم ، اعیاد و اهمیتشان برایمان روشن خواهد شد ...

*******************

 

برای نوروز صحبت ها زیاد شده است ... هر طرفی هم واقعا برای خودش حرف ها دارد ...

ما ملاک داریم ... ۱-شرع      ۲-عقل 

قرار شداگر میخواهیم زندگی ای مستند ،با هدف ،آبرومندانه و آزادانه  ... نه از روزی هر چه پیش امد خوش  آمد، نه از روی جهالت و لا ابالی گری داشته باشیم باید  همه چیز زندگیمان رابه همین دو ملاک عرضه کنیم ... خیر دنیاست و آخرت ...

 ما فقط ملاک ها را زیرو روئی بکنیم به اذن الله تعالی برای هر مسئله ای میتوانیم تصمیم صحیحی بگیریم ... تمام این ملاک ها برایمان تعریف شده است در شرع ...بحمد الله که خدا قوه عقلی هم بما عطا کرده که بارها در قرآن نیز مارا به استفاده ار آن متوجه ساخته !

 

**********************************

 

وقتی نوروز را در برابر ملاک و اسلوبمان که تعریف شد قرار میدهیم ... چیزی از عید بودنش بدست نمی آید !

اینکه در این روز خاص واقعا چه اتفاقی افتاده ؟!   واقعا  خدا بخوصه در این روز بخاطر مسئله ای مسرور است و خوش ؟!!

ذره ذره ی کائنات شادمانند ؟!!  به خاطر چه اتفاق خاصی ؟!!

-- میگویند در این روز سبزه ها و چمن ها میروید !!!  خب خوش بحال بهائم !  شمارو به خدا این چه حرفیست ؟  تازه اگر هم از درآمدن چمن های جلوی حیاط  کائنات مسرورند وخدا شادمان ،یعنی توی همین روز اول فروردین چمن ها می رویند ؟!!  درختها همین روز فقط شکوفه کردند ؟!!

در شهر ما که خیلی اوقات یک ماه زود تر خدا و کائنات از این بابت شادمان وخوشحالند .. حتی اهواز آبادانمان که دو سه ماهی جلوتر ....  اصلا این وقت سال که نیمکره جنوبی مان پاییز است  فکر کنم خدا در آنجا هنوز خوشحال نشده !

بنظر من این اهانت است به قدرت خدا ... به زیبائی های دیگر فصل ها ... خدا وکیلی حس شاعرانه ای که در پائیز و خش خش برگ هاش به آدم دست میده دیگه کجا پیدا میشه ؟!!! جان ما .. اگه ننه سرما و زمستون نبودن کی میرفتیم تیوپ سواری ؟ اصلا اگه تابستون نبود کی شلیل  و هلو بپر تو گلو میخوردیم ؟! هندوانه دیگه نداشتیم !

بابا  هرفصلی یک نمود از عظمت و جلال و رحمت خداست هر کدوم زیبایی هایی بی نظیر و منحصر بفردی داره فلذا بنگر ...

راستی .. یه عده که کلا فراری هستن از این فصل ! بخاطر حساسیت آبریزش بینی ها و عطسه و کلافگی هاش ! بنده های خدا باید توی این فصل ماهی دوتا کرتون بزنن !

 

 

-- میگن  اصلا حاج آقا روایاتی هم براش وارد شده ... اصلا تو مفاتیح اومده !حاج آقا گیر ندین دیگه بزارین مردم شادی کنن ... همش نمیشه که گریه وروضه ....

سیره ی پیامبر صل الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام این بود که سنت های خوب رو بعد از یه سری ویرایش هایی تایید میکردن ...

ما در روایات درباره ی نوروز ایران باستان اخبار قطعی ای نداریم واقعا .. به این معنی که روایاتی بعضا ضعیف السند گاها بر رد برگزاری این جشن دلالت دارن و این رسم رو ،رسم مجوسیان میشمارند از آن نهی کردندو بعضا روایاتی که در آنها تاحدودی این سنت تاید شده.. بزارید خیلی خستتون نکنم ...  تا الان پس معلوم شد که روایات متضادی در این باره داریم ... یعنی فعلا محل احتیاطه ! لب مرزه !! 

  مثلا شما با این روایت چه میخواهید بکنید؟

انى قد فتشت الاخبار عن جدى رسول الله صلى الله علیه وآله و سلم فلم اجد لهذا العید خبرا؛ انه سنة للفرس محاها الاسلام و معاذ الله ان نحیى ما محاه الاسلام.

من اخبارى را که از جدم رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم وارد شده بررسى کردم و خبرى در رابطه با این عید پیدا نکردم. این عید از سنن ایرانیان است که اسلام بر آن خط بطلان کشیده است. به خدا پناه مى‏برم از اینکه چیزى را که اسلام آن را از میان برده دوباره آن را زنده کنم. ]. مناقب ابن شهرآشوب، ج 2 ص 379

 

عن رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم : ابدلکم بیومین یومین، بیوم النیروز و المهرجان، الفطر و الاضحى. دو روز رابراى شما جانشین دو روز کردم. عید فطر وقربان را بجاى عیدنوروز و مهرگان قرار دادم.  مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 152 از لب اللباب

اصلا به قول ما طلبه ها سلمنا ... ولو فرض که همچین روزی در روایات وارد شده باشه و بله مرحوم شیخ عباس قمی هم در مفاتیح اعمال آن روز رو اوردن ...

اما نهایتا یه روزیه مثل روز دحول العرض  یا نه اصلا بالاتر ..لیله الرغائب ...   اعمالی داره نمازی روزه ای غسلی مستحبی و تمام ... در هیچ روایتی عید گفته نشده !

اسلام نوروز رو نه به طور کلی رد کرده و نه به صورت کلی قبول .بلکه اسلام یکسری از کارهای خوب نوروز که جنبه الهی داشت و سعادت بشر در آن بود قبول کرد و به آن جهت شرعی و اسلامی داد و جهات منفی و بدش را که بوی شرک و خرافات و انحراف می‌داد ممنوع کرد..

پس نتیجه : عید نیست ... روایاتی داریم که از برگزاریش منع کردن ...نهایتا اگر روایات رد را هم کنار بزاریم و روایات تائید رو بگیریم ( که در این صورت خیلی کوتاه اومدیم !) باز هم حد اکثر یه سری اعمال در یه روز خاص هست که وارد شده نه بیشتر !

 

-- میگن  اصلا این روز مصادف بوده با عید غدیر !!  برا همونه ماایرانی ها عید میگیریم ! بابا سنت های خوب و قشنگ داره ... مهمونی ، صله ی رحم .. هدیه ...شادباش!!

 

 عجب .!!!!  مصادف بوده با عید غدیر؟!!   یعنی الانم برای همون شادی عید غدیر جشن میگیرن ؟!! این همه المان های شهری که ثرمایه گذاری میلیاردی واسش میشه بر محور عید غدیره؟! شادی ها توی این مدت به پای امیرالمومنینه ؟! یا فقط چند صد ملیون خرج میشه تا یه دوچرخه ی غول آسا یا یک موتور گازی  یا یک چرخ خیاطی گنده درست کنن بزارن وسط میدون ؟!!   بعد دیدن این صحنه ها ما به امیر المومنین رسیدیم؟!!   بابا مالیات و عوارض شهرداریی که از شما میگیرن توی این کشور اسلامی باید در خدمت اهل بیت باشه !!  حد اقلش اینه که موجب فایده ی قابل توجهی داشته باشه !

نکته ی دیگه هم اینکه :ما با یکی از رفقای صمیمی مون که رشته تحصیلی ش نجومه و در زمینه ی تااریخ ها تخصصی کار کرده نشستیم  تاریخو حساب کردیم ! عید غدیر اون سال توی تابستون افتاد !

اما در باره ی سنت ها !

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ اسفند ۹۱ ، ۰۶:۵۳
شیخ عبدالزهرا وثوقی
بسم الله الرحمن الرحیم

همون اوائلی بود که تازه به جیک و پیک افتاده بودیم ... منتظر یه جرقه برای انفجار !

مستعد یه برنامه واسه ی آموزش ..  منتظر یه مربی برای شاگردی ...

خدا خیرش دهد ... دعای خیرما اگر قابلی باشیم تا آخر عمر راهیش ..

امروز تازه اروم ارووم میفهمم معلمی یعنی چی ؟!! میفهمم درد جوونها داشتن یعنی چی ...

همه ی جوانی اش را گذاشت به پای ما ... شاید نهایتا بیست نفرهم نمیشدیم ... برای هر غصه ای ... هر تربیتی و تلاشی برای آدم کردنمان یک شاخه از محاسن پر ثمرش را برایمان سفید کرد ...

واقعا از زندگی اش .. جوانی اش ... رن و بچه اش برایمان مایه گذاشت ...

همیشه اول منبر هایش خطبه ای میخواند ... همه ی منبر یک طرف ...این خطبه یکطرف ... همه مان حفظش هستیم

این جمله از اوست ... همیشه صدایش در گوشمان است ...

( انسان متوسط بودن بد نیست ... انسان متوسط ماندن بد است )

از بس گفت ...هزاران بار بیشتر شنیدیمش !

ضمن دعایی برش میگرداند به قول مولانا علی علیه السلام ! که (( حب الدنیا راس کل خطیئه )) 

اینطور :  

خداوند تبارک و تعالی به حقیقت وجودی و مقامات ولویه ی حضرت امیر المومنین ،قبله العارفین ،صاحب ولایت مطلقه مولانا علی علیه السلام حب دنیارا که راس کل خطیه ست، ریشه اش را از قلوب ما برکند ...

که انسان متوسط بودن بد نیست .. انسان متوسط ماندن بد است ....

همین شد که پی خیلی چیز ها رفتیم ...  سعی کردیم متوسط نمانیم ...

والله نمیدانستیم خب ... کسی به ما نگفته بود ریش تراشی حرام است ...  اصلا معنی احتیاط واجب را نمیدانستیم ، چه برسد به فرقش با احتیاط مستحب!! پدر گلمان هم که کلا همیشه ۶ تیغه بودن ! (( الان نمی تراشه ها ! )) واقعا پدرم هم نمیدانست ...

 گاها در گعده ها و دورهم نشستنامون توی شبستان مسجد بعد نماز مغرب عشاء هی یه چیزی بیشتر یاد میگرفتیم ...

همین وقتها بود که شاید سعی میکردیم متوسط نمانیم ... من شهادت می دهم ... این مرد .. این سید حسینی ... این سرباز اما زمان وسیله بود مارا ... خدا ببخشدمان اگر گاهی برایش رنجشی درست کردیم ..    خود الله تعالی گفت ... من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق ...

 امام سجاد (عیه السلام) فرمودند : «خداوند در روز قیامت به بنده‌اش می‌فرماید:

اشکرت فلانا؟ فیقول: بل شکرتک یا رب. فیقول: لم تشکرنی اذ لم تشکره اشکرکم لله اشکرکم للناس؛

 آیا از فلانی تشکر کردی؟ او می‌گوید: پروردگارا، از تو تشکر نمودم. خداوند می‌فرماید: چون از او سپاسگزاری نکردی، شکر و سپاس مرا هم نکرده ای . آن گاه حضرت فرمودند: «شکرگزارترین شما در برابر خداوند شکرگزارترین شما در برابر مردم است»

سیدنا الاستاذ .. شیخنا ... اشکرک شکرا جزیلا .. اجرکم عندالله و رسوله جدک، و بنت روسوله جدتک..

**********

از همان کوچکتریمان سعی کردیم بیشتر بفمهمیم ...  دنبال چراها برویم ... اصلا همین مبنا بود که مارا به طلبگی کشاند... شکر ..

خیلی از موضوعات هم  همین است ... مادر آن متوسط بودیم و متوسط هم ماندیم .

این مسئله چهارشنبه سوزی و نیروز و ۱۳ به در هم همین است ... باور کنیم خیلی اش فقط موج است .. ندانسته عمل کردیم ... نپرسیده  و نفهمیده ترویج دادیم ...

*********************

ادامه و تحلیل جریان پست بعدی!

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۱ ، ۱۰:۳۷
شیخ عبدالزهرا وثوقی
بسم الله الرحمن الرحیم

 

نزدیک نوروزیم ... فاطمیه هم در راهه ...

تعطیلات اولیه نوروز داخل فاطمیه ست ...

حرف دارم واسه زدن ... درد دارم واسه گفتن ...

میگم ان شا الله ..   امتحان فردامو بدم بعد !!!

به اذن الله خواهم نوشت از عقل ... از تامل و تفکر ... از بصیرت ... از منطقی بودن و از ملاک داشتن ..

از اینکه ما ملاک داریم ... عقل ... مذهب ...

از اینکه هرکارمان را برای بررسی اش باید به عقل و دین عرضه کنیم ... که قطعا عقل همانکه دین گفته را بر میگزیند ... قطعا ...

از اینکه خدایی ناکرده بدون  اراده و بدون ملاک و تفکر ، پیرو عقیده و سنتی نشویم ... که خیلی اوقات عامه ی مردم برموجی سوارند که به هیچ عنوان از مسیرش و عواقبش و خطراتش خبری ندارند .

از این خواهم نوشت ان شاءالله که عید چیست ... !  از کجاست ؟  چرا ؟!

از این خواهم نوشت که خیلی اوقات از همه مظلوم تر امام زمانمان ست ...

حتی درایام شهادت مادرش ... که تا قیامت خون گریه می کند ... اما ما هنووز نرسیده به ذنبال پیامک های پسته ایم !!   دیگه همین روز هاست که لباس های نویمان آمادست ... چیز دیگری به صد سال به این سالها که شهیده ای در این ایام فدایی شده ... نمانده ...

همین روزهاست که دیگر هدیه ها و صله ها و میهمانی ها و نشست ها و چراغانی ها و شادباش ها و تبریک ها در همه جا پر میشود ...

همین روزهایی که مهدی این امت دگر اشکی برایش نمانده ...

مینویسم  ان شا الله

مینویسم فقط برای همان مقتدایم ... همان که خاک پای مادرش از تمام دنیا و ما فیهایش برایم با ارزش تر است

 

یا علی مدد

۳۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۰۸
شیخ عبدالزهرا وثوقی
بسم الله الرحمن الرحیم

«السرور یبسط النفس ویثیرالنشاط» شادی باعث انبساط روح و ایجاد وجد و نشاط می شود.

میزان‌الحکمه، ج ۴، ص ۴۳۶.

 

یکی دو روزه مشهد برف زیادی اومده !!!

ما هم هوایی کوه و دشت و طبیعت و تیوپ!!!

 

بماند که ما سه چهار بار سرسری روی برفها رفتیم ...که ...

بله رفتیم یه قسمتی که فقط یه عده کمی بودن اونم خانووم ...

- دونفره ... خانوادگی ...از اوون بالا سر خوردیم ....  دنگ ... چپه شدیم تا نصف هیکل رفتیم زیر برفها !!!

 

۲۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۰۹
شیخ عبدالزهرا وثوقی
سوال یک عزیز بزرگوار :

/سلام 
پوشیه حجاب جالبیه اصلا حجاب عالی ولی  استفادش همه جا ممکن نیست,خانوم شما طلبه هستند و اکثر جاهایی که هستند یا خونه یا حوزه ولی خیلی از خانوم ها شاغل اند و مشاغلی مثل پزشکی دیگه اون خانوم نمیتونه توی بیمارستان حتی چادر بگذاره ,یه خانوم که نمیتونه فقط خانه داری کنه و بچه داری کنه منظورم اینه که هر کسی یه علاقه ای داره یکی خانه داری دوست داره یکی مهندسی عمران(که شما میگید ضرورتی نداره! که یه زن درش تحصیل کنه)( و کسی نمیتونه بهش بگه این رشته بکارش میاد یا نه) در ضمن دانشگاه که محل فحشا نیست شما اینجوری راجع بهش حرف میزنید! و ادامه حرفم راجع به پوشیه اینکه مطمئن تر و راحت تره واقعیت رو بگیم راحت تر نیست (حالا یه دختر میخواد ورزشکار شه! چجوری رو بگیره؟!)من با حجاب کامل کاملا موافقم و چادر رو خیلی دوست دارم ولی پوشیه برای زنی که میخواد فعالیت های اجتماعی مثل این شغل هایی که گفتم و خیلی مشاغل دیگه داشته باشه(نمیشه که غالب فعالیت های علمی و ورزشی و ... رو اقایون  انجام بدن کی میگه که زن نمتونه هم شاغل باشه تو رشته هایی که به قول شما بدردش نمیخورن هم فرزند خوبی تربیت کنه هم شوهر داری کنه  اتفاقا خیلی ها میتونند این کار ها رو انجام بدند و البته تو محیط خارج از خانواده حجابشون رو حفظ کنند و یه محیط گرم خانوادگی ایجاد کنند)تقریبا گذاشتنش امکان پذیر نیست یا خیلی سخته. لطفا اینقدر فعالیت های زن رو محدود نکنید(مثلا به این دلیل که برای اون راحت تره)

 



پاسخ سوال :


سلام بر یک مسلمان ...
احتمالا این از اخرین متونیست که بدون ادرس میاد و من جواب میدم !

اول اینکه ما باسیده خانممون همه جا با همین پوشش ( ما معمم و عیالمونم پوشیه ... ) رفتیم و میریم ...  از پیتزا فروشی بگیر تا هایپر مارکت و پروما و الماس شرق و کوهسنگی و پارک و کوه و مسافرت و ...    خیلی قشنگم میشه ... منتها یکم زکاوت میخواد وفکر ... که ما داریم    خودشون هم کاملا فعالیت دارن و میرن و میان ... تازه کلاس خیاطی ثبت نامش کردیم ...

بزرگوار ... ما کی گفتیم فقط پوشیه ؟!!!   خواهر مسلمانم ... عزیز دل ... ما اصلا کی گفتیم فقط چادر ؟!!!!!
اسلام حکم داره عالم داره مرجع تقلید داره  بزرگ داره ... حدود مشخص شده ... حجابی که ضرورته پوشاندن بدن از نامحرمه طوری که بدن نما نباشد و همه بدن الا کفین و وجه در صورت زینت نداشتن همه پوشیده بشه ...
چرا ... والله کسی دخترا رو از دانشگاه رفتن منع نکرده ... 
نگفته کسی ورزش نکنن دانشگاه نرن درس نخونن ... حرف مراقبت حد اکثریست ... یعنی اگر دانشگاه هم میخواد بره   توی انتخابش دانشگاهی رو حتی الامکان انتخاب کنه که دخترانست یا اینکه محیط سالم تری داره
اگه دانشگاه رفت حجابشو حیاشو چند برابر کنه چون خط مرز گناهه ...
من دانشجو بودم خوب میدونم محل فحشا هست یا نه ... که البته هم نگفتیم حتما هست ...
بله اگر کسی واقعا علاقه به پرستاری داره و خیلی براش مهمه هیچ کس اونو منع شرعی نکرده ... هیچ کس نگفته کارت حروومه .... چرا ... توصیش میکنن ... که نهایت مراقبتو بکن ... چون  نمیتونی چادر بپوشی توی اون محل حجابی رو انتخاب کن که کاملا اسلامی هست ... مقنعه ی بلندتر لباس راحت تر و گشاد تر ...
هیچ کس خانم ها رو محدود نکرده ... تاج سرن بانوان ...
اما یه حرفی هست که ما به هیچ عنوان .... به هیچ وجه ازش کوتاه نمیایم ... اصلا ...
اونم حرف مادرمون فاطمه زهراست ...
بهترین چیز برای یک زن اینه که نه نا محرمی را ببیند و نه نامحرمی اورا ببیند ...

حالا هیچ فرقی هم نداره که رو بگیره یا پوشیه بزنه ...  اصل چیز دیگریست ... منتها مسلما پوشیه خاطر جمع ترو راحت تره خب
این بهترین چیزه واسه یه بانو ... یعنی درجات بالاتری از تقوی و ایمان ...
هرکه میخواهد عمل کند صفایش را ببرد ... لذتش را بچشد یا علی ...

این یک ایدئولوژی ست ... یک جهان بینی ست  این محوریست که زندگی را میتوان بر اساسش تنظیم کرد ...

اگرم این کارو نکرد درحالی که حدود واجبشو حفظ کنه  ، گناه نکرده ... من قسم میخورم که گناه نکرده ..

اما بهترین رو هم برا خودش انتخاب نکرده ...
از این حرف والله کوتاه نمیایم ...

و اما ...
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم ... که در طریقت ما کافریست رنجیدن

حسنات الابرار    =   سیئات المقربین

 معنای جمله «حسنات الابرار سیئات المقربین» این است که کارهای نیک خوبان برای مقربان عمل زشت محسوب می شود.
      بنا به آنچه در روایات فراوان آمده است مراتب ایمان و تقرب به خداوند متفاوت است و ایمان دارای درجات می باشد به همین جهت عمل نیک فردی که در درجه اول ایمان است برای کسی که در درجه بالاتر قرار دارد عمل زشت و بد محسوب می شود چون به همان میزان که شخص در رتبه بالاتر قرار دارد از او عمل بهتر و بالاتری انتظار می رود. مانند این که نوشتن خط به شکل کلاس ابتدایی برای دیپلمه زشت می باشد در حالی که همین خط را کلاس اولی بنویسد زیبا می باشد و نویسنده آن مورد تشویق واقع می شود. بنابراین کارهای نیک خوبان برای مقربان که در درجه بالاتری از لحاظ ایمان قرار گرفته اند دیگر حسنه نمی باشد بلکه در مقایسه با رتبه ایمانی او سیئه و عمل زشت محسوب می شود.


* ما ادعای خوب بودن نداریم ها ! نگید اینا خودشونو از مقربین میدونن!  دوست داریم خوب باشیم با دعای خیر شما خوبان !!!

*  به قول استادم انسان متوسط بودن بد نیست ... انسان متوسط ماندن بد است ... پس نگید ما رو چه به این کارها !


یا علی

۳۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۱ ، ۱۷:۳۷
شیخ عبدالزهرا وثوقی

بسم الله الرحمن الرحیم

طلبگی ما داستانی داشت ...

وقتی که میخواستم طلبه بشم رفتیم  محضر ایت الله زنجانی عریضه و عریضه کِشی

بماند که حضرت عللیه مادر مکرمه یه ربع بیست دقیقه ای برا آقا منبر رفتن ...
گفتیم اقا مادرمون راضی نیستن طلبه شم ...
تکلیف چیه ؟!!!
اقا فرمودن : پسرم ... طلبگی واجب کفاییست و احتیاج به اذن و رضایت پدر و مادر به هیچ عنوان ندارد ...

این ما بودیم
اما اگه میخوای توی این رشته و این علم به جایی برسی بدون رضایت مادر به جایی نخواهی رسید ....
و باز باری دیگر این ما بودیم

این شد که رفتیم دانشگاه ...

ما به تکلیفمون عمل کردیم ... مدتی نگذشت ... خودش با دستان پر محبتش مثل صاحب اسمش ...   فاطمه ی زهرا  مادرانه راهیم کرد  ...

دانشگاه و مکتب امام صادق  .... همان سپاه مهدی ... علیهم السلام.

حوزه علمیه دروس و معارف اسلام و اسلام شناسی ...

گردان سربازان ولی عصر ...

 

یا صاحب الزمان ...
من فدایی پدر و مادرم ... پدر و مادرم فدایی تو ...


* خیلی اوقات همینکه به وظیفت عمل کنی   خودشون دستتو میگیرن ...

* خیلی اوقات رضایت نیست .. اما رضایت کسب کردنیه دیگه !!!

* وقتی داشتیم خدا حافظی میکردیم ...  همه رفتند بیرون ... اقا صدام زدند ... اونجا چندتا طلبه ی دیگه هم بودن ...  فرمودند : برید حرم امام رضا ... التماس کنید ... خواهش کنید ...   راهتون میدن ان شاالله

*یاد اشکهای حرم بخیر ...

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۱ ، ۰۹:۳۰
شیخ عبدالزهرا وثوقی
بله ...کریمه ی اهل بیت ... خانم ... دسته ی گل ...

دختر فاطمه  ...  همنام فاطمه ...    ریحانه و عزیز و لطیف و مهربان و خووب ... مثل مادر خوبش

شده تاحالا کسی به شما لطفی کنه که اصلا انتظارشو نداشتید ؟!!!  اصلا خودتونو قابل نمیدونستید ...

خدا وکیلی روم نمیشد نظر سمت گنبد موقره شون بندازم ...

اومدم نشستم  کنار علویه ساداتمون ...

-  سیده ... عمه جانتون ...  خانوم فاطمه معصومه ... خیلی مهربونن ... سیده ... اینجادنیا نخوای ها ... که ضرر کردی ... اینجا باید فراست داشته باشی ... باید زرنگ باشی ... خیلی چیز های بالاتر ... اینجا فقط حضرت زهرا بخواه ... اینجا فقط نگاه مادرت صدیقه ی طاهره بخوای ... فقط یه نگاه شیرین حضرت سیده النسا ... والله ... والله زندگیمون بیمه ست  ... دنیا و آخرت ... فقط یه لبخند شیرین ... یه چشم روی هم گذاشتن و سر تکون دادنشون ...

سیده ... امام زمان به احترام عمه بزرگوارشون و آبروی شما که سادات اولاد علی علیه السلامید جامونو هماهنگ کردن ...

- آقا عبدالزهرا ...یعنی چی ؟!! چی شد ؟  مگه چی میگفتن  اون آقا ؟!

- هیچی گفتن یه خونه ای هست که اونم واسه امام زمانه ... هرچندروزی که خواستید تشریف داشته باشید هم ما در خدمتتونیم..

 (همه چی .. همه کائنات به دست امام زمانه ... اما طلبه ها در عهد طلبگیشون از همون اول ... همه ی زندگیشون ... زن و بچشونو همه ی وقتشونو وقف صاحبشون رهبرشون امامشون کردن)

حال عجیبی بود ... سیده خانوم ما همینطور یه چیزی زمزمه میکردو به گنبد نگاه میکرد ... آروم آرووم ...اشکاش از زیر پوشیه ش همون حجابی که به عشق مادرش و به راهش باشوق انتخاب کرده ، دیده می شد .

بله ... یادمون باشه ... هیچ وقت رومونو از در خونه ی این خانواده برنگردونیم ...این توصیه امام صادق علیه السلامه ...

 عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم ...

عجب خونواده ی گلی بودن ... ما شاء الله ... طلبه ها اکثرا با صفان ... اما بعضیاشون واقعا یه صفای دیگه ای دارن ...   واقعا با آرمان هاشون زندگی میکنن ...   شاید توی این خونه ها ادم راحت تر بتونه با خدای خودش خلوت کنه ...

عید الزهرا عقد کرده بودن ... خیلی کار جالبی ... من اینطورشو نشنیده بودم تاحالا ...

متعه یا همون صیغه ... یا همون ازدواج موقت ... بخواین نخواین حلاله ... سنته نبوی ... بجاش خووبه و نوووره ... بله کسایی که هضم اینمطلب سخته براشون زوود داغ نکنن ... توی موضوعات مطالب یه پست دراین باره  در این باره نوشتم اونو حتما بخونن.

یه هفته اول محرمیتشون ... عقد موقت ... یعنی همون صیغه که سنت هست رو خونده بودن ... تا به کووری چشم هرچی مخالفه و خلیفه ی ثانوی ! به فرموده ی امام صادق مخالف که نه موافق و عامل به این اصل بوده باشن ... بعد یه هفته عقد دائم میخونن ... تا هم به این سنت حسنه عمل شده باشه و هم صیغه ایشون همون خانم گل دائمشون بوده باشن ... (طرفداری از بانوان مکرمه  ... دعا یادتون نره !!!)

 عید غدیر هم رفته بودن خونه خودشون ... اربعین هم کربلا معمم شده بود ... یه چیزی مثل خود ما ...

زوود تند سریع ... کیفیت را تجربه کنید !

خونه یی کاملا ساده ... فقط همون وسایل ضروری زندگی ... فقط ..

نه لوستر ... نه مبل ... نه چوبو و گنجه و .. نه وسایل آنچنانی ...

بخدا اگه زندگی ها و توقع ها همینطور باشه به قسم حضرت عباس ... خیلی از همین جوانهایی که حتی جرات مطرح کردن امر ازدواجو با خونوادهاشون نمیکنن .. سه ماهه سر خونه ی خودشونن ... اشکالی نداره ... اونایی که میخوان با تجملات باشه و توقع لباس عرووس انچنانی و تالار اینچنانی و ... هم اصلا دل سوزی براشون نیست ... نوش جونشون ... جدی میگم ... صبر کنن تا فرجی بشه ...

یعنی چی ؟!!! هم پسر ها هم دختر ها ... محورها یادشون شده ... قدیم میگفتن به پسری که اهل مسجد نیست دختر نمیدیم ... که حدیثم هست ... شما رو به خدا پسر امروز ما باید چی داشته باشه تا دخترمونو بدیم ؟!!!   از اون طرف ... دختر باید چه ویژگی هایی داشته باشه ؟!!  اینکه محجبه باشه عفیفه باشه   یا نه درس خونده و دانشگاه رفته باشه ؟!!   با کلاس باشه ! عروسک باربی باشه ! خوش پوش باشه

یادمون شده که دختر باید نفسش آرووم باشه ... باید مطیع باشه و فروتن ... باید مادر باشه ...مهربان ونرم ... نه اینکه مهندس عمران باشه و ... تقصیر خودمونه همه چی ...

ما ازدواج کردیم ... هیچی هم نداشتیم ... شد ... والله شد ... همه چی هم اومد !  البته به قول بنده خدا میگفت امام زمان رابین هود شما طلبه هاست ... ... استغفر و استغفروالله ..خ

 بله دیگه .. جمعه صبح هم رفتیم جمکران ... حالی بود .. بعدشم ناهار  که دوتا سیده خانم ( خانم این بنده خدا هم سادات بودن ... اون ن هم سادات موسوی ... خلاصه دختر عمو ها هم دیگه رو گیر آورده بودن ! ) درست کرده بودنو رفتیم روی یه کوی اون بالا بالا ها خوردیم ... دو شیخ معمم و دو خانم پوشیه ای!!

گفتم پوشیه ...  عجب حجاب خوبی هم هستا !    در حقش جفا شده ... یکی اینکه کمتر استفاده میشه .. اما من توی این یکی دوسال خیلی بیشتر دیدم  ... واقعا روی آوری به این حجاب بیشتر شده ...

یکی دیگه هم اینکه این حجاب اصول داره ... فلسفش دفع نظره ... نه اینکه یه پوشیه با چاک بزرگ این چشم و ابروی اصلاح شده و ارایش شده رو توی ویترین بزاری که هزار بار بیشتر جلب توجه کنه !!!! 

  

 خدا اونایی رو که قلبشون مریضه و از این حماقت ها میکنن رو اگه قابل هدایتن ،هدایت وگرنه... لعنتت بر آنها  فضاعف علیهم العن منی و العذاب الالیم ...

اخه عزیز دلی که واقعا نمیفهمی داری چکار میکنی ... چادر قداست داره ... پوشیه قداست داره ... حق نداری  هرطور دلت خواست باهاش رفتار کنی ...

نکته ی قابل توجه ... به پوشیه کارنداشته باشید ... یه ابزاره ... مدل های مختلفش هم در فرهنگ های مختلف وجود داره ... پوشش صورت خانم ها یه مساله ایست فقهی در دین اسلام ... مساله ای که در ادیان مختلف ... حتی در ایران باستان و در زرتشت هم خیلی محکم وجود داره ... و اینکه یشینه ای کاملا تاریخی هم داره ...

همین الان کثیری از مراجع پوشاندن وجه و کفین ( همونی که به ما میگن استثنا شده ) رو احتیاط واجب میدونن و این در شرایطیست که صورت و دست ها زیوری نداشته باشه

و به فتوای همه ی مراجع عظام تقلید پوشاندن وجه و کفینی که اصلاح ابرو شده ارایشی داره حتی کمش .. ناخن بلندی داره لاک زدست .. انگشتر یا النگو داره واجبست ...

چقدر توی خیابون خانم های محجبه یی رو میبینید که با هم چادر روشونو میگیرن ؟!!! خب همینه بالام جان ...پوشیه همونه !!   کسی نمیگه پوشیه ... میگیم پوشوندن صورت از نامحرم حالا میخواد با رو گرفتن یا با پوشیه ... اما مزیت پوشیه اینه که مطمئن تر هست و راحت تره ...

ضمن اینکه سیره ی اهل بیت هم بوده ...

این بود سفر خوب ما با مهمان نوازی میزبان مهربانش ...

برگشت هم عقب اتوبوس خالی بود ... از قم تا هم مشهد خوابیدیم ... (البته نمازم خوندیما!) ولی واقعا باقیشو ۱۴ ساعت خوابیدیم ...

یا علی

۴۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۱ ، ۱۸:۴۴
شیخ عبدالزهرا وثوقی