طلبگی و هزار و یک ...

طلبگی و هزار و یک ...

بسم الله الرحمن الرحیم


×××××××××××××××××××
سرمایه محبت زهراست دین ما

ما دین خویش را به دو دنیا نمیدهیم
×××××××××××××××××××

طلبگی شغل نیست. رسالت است. مأموریت است. ادامه حرکت پیامبران الهی در طول تاریخ بشری است.

×××××××××××××××××××
غالب مطالب این تارنما قلم خود این حقیر هست و جریان کپی پیست به اینجا راهی ندارد .
×××××××××××××××××××
احتمالا به بزرگوارانی که آدرس نمیذارن جواب داده نخواهد شد .
×××××××××××××××××××
کلاً اعتقادی به تبادل لینک ندارم ؛ صلاح دونستید لینک کنید ، وبلاگ های فعال و ارزشی بدون تقاضای تبادل ، لینک خواهند شد .
×××××××××××××××××××
همسایه ی حضرت رضاییم ،هفته ای یک بار ، یک سلام به نیابت از مومنین و آشنایان سایبری هست ان شا الله.
×××××××××××××××××××
بحمد خدا روز ولادت حضرت جواد تو حرم امام مهربونی ها با یه طلبه سادات عهد یاری و یاوری بستیم و ولادت حضرت رضا رفتیم زیر یه سقف.

تنها امیدمان لبخند ‏‏صدیقه طاهره فاطمه زهرا ...
×××××××××××××××××××

عقیده دارم طلبگی جهاده ... اما همسر طلبه بودن جهاد اکبر است / خدا این کنیزای مخصوص حضرت زهرا را نصرت و تایید بفرماید .
بعضیاشون واقعاً از همه چیز زندگیشون ، از ارزوهای دنیویشون از حق و حقوقشون گذشتند تا خادمی سرباز امام زمان را کنند ... کثّرالله امثالهم /

×××××××××××××××××××


×××××××××××××××××××

چشم من و امر ولی ؛ جان من و سیّد علی /

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مادر» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الحیم

از فکه که برمیگشتیم گفتن موقتی قسمتی از کانال کمیل رو باز کردن . یه عده مشغول تفحص بودند یه عده هم منطقه رو واسه بازدید محیا کرده بودن

اینجا محل شهادت همونایی بود که امام فرمودند جزو فرشتگان و ملائکه الله هستند

همونایی که چندین روز تشنه محاصره شون کرده بودن

همونایی که آخر هم مثل مولاشون بالب تشنه شهید شدن...

منطقه ی عجیبی بود میگفتن بخاطر نوع مین ها و زمین و خاکش و استراتیژی کانال، هیچ کار نمیشه کرد. نه میشه مین ها رو درآورد و خنثی کرد بماند که بخاطر فرسودگی حساسیتشان هم بالا رفته، نه میشه پیکر شهدا رو درآورد و نه محل دقیقشان مشخص است . تنهاچیزی که مسلم است وجود پیکر مطهر قریب ۳۰ نفر از شهداست... مثل مادرشان زهرا .سلام الله علیها ... غریب و  پنهان

 از پشت سیم خاردارها ناخواسته آرام آرام ،اشکهایت به یاد غربت بقیع و سترقبر مادر این شهدا برگونه ات جاری میشود.

چیزی که قلب مارا سوزاند زمزمه های مادر رضا بود ...

پیرزنی با کمری خم!   ...  میگفتند هرسال میاد اینجا ...  پسرگلش اینجا شهید شده، هنوزم همینجاست،پشت همین سیم خاردار ها ...

زار میزد ... رضاجان ... رضاجان ... اینجا بوی مادرت فاطمه ی زهرا رو میده !!!... شماها اینجا غریب نیستین ، مادرتون بهتون سرمیزنه ...

رضا جان نکنه رفقای تفحص گرت پیدات کنن بیارنت شهر ها !!! شهرها پر از گناهه ............

بماند ... من که دیگه تاب نوشتنشم ندارم

یا علی

۱۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۱ ، ۱۱:۰۹
شیخ عبدالزهرا وثوقی

بسم الله الرحمن الرحیم

پیرو راه شاه شهیدانیم                                  در پناه حسین اهل ایمانیم

از ازل دل را به موج پرچمش بستیم                  هرکجا رفتیم و گفتیم با حسین هستیم

به او دل داده ایم یقین آزاده ایم                       سیه پوش غم و محرم زاده ایم

عزت و آبروی ماحسین است                           هم دنیا هم عقبی ما حسین است+

حسن آرام جانم               حسین روح و روانم

 

ما دلـیران خـاک ایرانیم                                   طـفل گـهوارۀ پیر جمارانیم

ما نترسیم از فریب کوفی و شامی                   با بصیرت و موج بیداری اسلامیم

غلام حیدریم به زهرا(س) نوکریم                      ولایت محور و  مطیع  رهبریم

با شهیدان ما پیمان خون بستیم                     چشم به راه گل فاطمه(ع) هستیم

حسن آرام جانم               حسین روح و روانم

 

در مصاف خصم زنده و بیداریم             به پای سید علی ، جان به کف داریم

هم نوا با رهبر آزاده میخوانیم                ما اشداء علی الکفار می مانیم

به او دل داده ایم یقین آزاده ایم               بدانند دشمنان که ما آماده ایم

از فتنه ما را ترس و واهمه نیست               تا وقتی رهبر ما خامنه ایست

حسن آرام جانم               حسین روح و روانم



چقدر زوود گذشت ...

عجب حالی بود ...

چه حال و هوایی داده بود پرچم های یا زهرا ( سلام الله علیها ) ، هر منطقه ای که میری دور تا دور ، نام آرامش بخش قلب علی ، به پیکرها و ارواح طیبه ی شهدا .وبه برکت اونا به زائرای این مناطق ،

مادری میکنه...

 

 نمیدونم ... اعتقاد داشتما... اصلا خودم تبلیغ میکردم و درباره ی این مسائل برا بقیه صحبت میکردم

اما شاید اگه خودم با تمام وجود حسش نمیکردم ،توی قلبم ایمان محکمی بهش نداشتم ... شاید ...

خدارو شکر ، برکت زیارت شرهانی بود و تفضل حضرت زهرا ...

تاحالا نرفته بودم جنوب . گفتن اولین جا میریم شرهانی ، رسیدیم وضوو گرفتیم رفتیم داخل حسینه . روضه ی حضرت علی اصغر و توسل به صدیقه ی کبری  گفتن بریم معراج ! من نمیدونستم چیه و کجاست !

همین عکس پایین معراجه ! ساده ی ساده. خاکیه خاکی ، با یه سقف کوتاه ، تاقبل از این فقط یکبار همچین حالی بهم دست داده بود.

سرمو خم کردم و وارد شدم . نهایتا اندازه ی یک فرش بود نشستم ... اصلا نمیدونستم اینجا کجا هست !فقط حال عجیبی داشتم ...   یا زهرا ...

به خودم اومدم دیدم گرروگر دارم اشک میریزم ناخودآگاه ...

خدای من مگه اینجا کجاست ؟!!  یه روزنه ی نوری از لابه لای سیاهی ها و کتیبه هاش ، جلوی معراج رو روشنتر کرده بود... چشمم افتاد به یه متنی که نوشته بود :

در این مکان مقدس تاکنون بیش از ۱۰۰۰ شهید گمنام منطقه شرهانی جای داده شده اند ...

عجیب بود ، عجب بود ...  عجب ... !

یاد غروب شلمچه

مظلومیت شرهانی

غربت پاسگاه زید

سکوت فکه

و غرش اروند و من و تو چه میدانیم اروند کیست؟

آری کیست! زیرا او زنده است به یاد شهدا و طنین فریاد غواصان غریب، هنوز هم که هنوزه در پیچش او به گوش می آید...

این سفر یه هفته ای خیلی حرف داره خیلی ، البته بیشترشو باید حس کنی ... واقعا گفتنی نیست ، واقعا...

جایتان خالی ، محضر کریمه ی  اهل بیت هم رسیدیم که ان شالله کامل کننده ی اجر زیارت یه هفته ای رفقا بود

تکمله دارد!   انشالله

۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۱ ، ۰۹:۵۷
شیخ عبدالزهرا وثوقی

سلام علیکم  عیدتون مبارک  

خصوصا خواهران  بزرگوار ، زهرا باور و زهرا یاور باشید

یا حیدر

پست ولادت سال گذشته :


خدایا ما فاطمه را دوست داریم

ما حضرت زهرا ، همسر حیدر ، مادر حسن مادر حسین مادر زینب

مادر ...    اره!! مادر ابالفضل العباس مادر مهدی رو دوست داریم

 

حضرت ایت الله بهجت فرمودند : همه شیعه ها میتونن به صدیقه طاهره فاطمه ی زهرا سیده ی نساء العالمین بگن     مادر  ...   مادر   ...  مادر   ...

 

این رباعی رو یکی از رفقای شاعر و محب حضرت زهرا سروده خیلی زیباست :

 

در دایره ی قسمت او ام ابیهاها بود

یعنی به زبان ما او مادر بابا بود

او مادر عباس و او مادر زینب ، نه !

او مادر عاشق ها ، او حضرت زهرا بود

 

یه مجلسی هم رفته بودم اولش یه شعر خیلی زیبا در مدح حضرت خوندن من هم که میدونید اینجور وقتا نمیتونم خودمو کنترل کنم  زودی پاشدم و از ایشون خواهش کردم که : میشه من هم این شعر رو داشته باشم ؟

خدا خیرش بده واسم نوشت و آخر مجلس هدیش داد به من

 

تقدیم به حضرت فاطمه ، صدیقه ی طاهره و همه مادرهای خوب و محب ایشون

 

ای نام تو بهترین سرآغاز

بی نام تو لب نمیکنم باز

 

ای در شرف از همه فراتر

بر جمله ی شیعیان تو مادر

 

بانوی شفاعت قیامت

ای معنی صبر و استقامت

 

ای آیت فهم و درک و بینش

خلق تو دلیل آفرینش

 

ای معنی دین ، تمام ایمان

ای ترجمه ی تمام قرآن

 

تو روح عظیم کبریایی

تو شیر زن شیر خدایی

 

ای بانوی بانوان عالم

وی فضه ی تو شبیه مریم

 

در خطبه عشق ، ذوالفقاری

چیزی ز علی تو کم نداری

 

بانو تو سراپا همه عشقی

الگوی دو بانوی دمشقی

 

تو یاور سردار حسینی

تو مادر زینب و حسینی

 

ای لشگر عشق را تو سردار

ای قوت بازوی علمدار

 

ای اشک تو دانه های الماس

ای ذکر شبانه روز عباس

 

ای بانوی پاک آسمانی

آبی و زلال و بیکرانی

 

ای یاد تو مونس روانم

ای مادر خوب و مهربانم

 

من عبد توام  ببین اسیرم

ای کاش برای تو بمیرم

 

من از ته دل زدم صدایت

ای در دل من صحن و سرایت

 

ای رفته زفرش تا ثریا

ای نام تو دلنواز زهرا

 

التماس دعا

۲۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۰ ، ۱۵:۲۸
شیخ عبدالزهرا وثوقی