طلبگی و هزار و یک ...

طلبگی و هزار و یک ...

بسم الله الرحمن الرحیم


×××××××××××××××××××
سرمایه محبت زهراست دین ما

ما دین خویش را به دو دنیا نمیدهیم
×××××××××××××××××××

طلبگی شغل نیست. رسالت است. مأموریت است. ادامه حرکت پیامبران الهی در طول تاریخ بشری است.

×××××××××××××××××××
غالب مطالب این تارنما قلم خود این حقیر هست و جریان کپی پیست به اینجا راهی ندارد .
×××××××××××××××××××
احتمالا به بزرگوارانی که آدرس نمیذارن جواب داده نخواهد شد .
×××××××××××××××××××
کلاً اعتقادی به تبادل لینک ندارم ؛ صلاح دونستید لینک کنید ، وبلاگ های فعال و ارزشی بدون تقاضای تبادل ، لینک خواهند شد .
×××××××××××××××××××
همسایه ی حضرت رضاییم ،هفته ای یک بار ، یک سلام به نیابت از مومنین و آشنایان سایبری هست ان شا الله.
×××××××××××××××××××
بحمد خدا روز ولادت حضرت جواد تو حرم امام مهربونی ها با یه طلبه سادات عهد یاری و یاوری بستیم و ولادت حضرت رضا رفتیم زیر یه سقف.

تنها امیدمان لبخند ‏‏صدیقه طاهره فاطمه زهرا ...
×××××××××××××××××××

عقیده دارم طلبگی جهاده ... اما همسر طلبه بودن جهاد اکبر است / خدا این کنیزای مخصوص حضرت زهرا را نصرت و تایید بفرماید .
بعضیاشون واقعاً از همه چیز زندگیشون ، از ارزوهای دنیویشون از حق و حقوقشون گذشتند تا خادمی سرباز امام زمان را کنند ... کثّرالله امثالهم /

×××××××××××××××××××


×××××××××××××××××××

چشم من و امر ولی ؛ جان من و سیّد علی /

بایگانی

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طلبگی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم


سلام و خداقوت به تمامی بزرگواران و خوانندگان وبلاگ /


بعضی از راه و رسم های درست زندگی کردن انقدر شدید منحرف شدن که عمل بهش نه ! ؛ حتی صحبت گردن ازش واسه مردم عجیبه

بیچاره ما مردم !  نمیدونیم داریم تو جاده خاکی حرکت میکنیم اونوقت اگر یکسی هم بخاد از نقشه ی صحیحش واسمون صحبت کنه بخاطر شدت نا آشنایی مون با اتوبان اصلی هدایت حرفاش واسمون عجیب غریبه /


یکی از مسائل سبک زندگی صحیح دوری از مجسمه است / حالا چه ساختش و صنعتش ، چه خرید و نگهداریش . خصوصا نگهداری اش در منزل و محل سکنی ...

خب دلایل فقهی و منطقی ای هم داره که الان از ادله ش نمیخوام صحبت کنم

من میخوام از داداشم بگم !!!

کوچیک که بود واسش یک عروسک سگ خریده بودن که خیلی گرون هم بود مثلا از این خارجی ها !

گذشت و گذشت ... !!  این سگ اسباب بازی رو همیشه تو تزئین اتاق خواب اخوی استفاده میکردند ...

و البته باز گذشت و گذشت !! و داداش ما طلبه شد ! و یواش یواش درس احکامشون رسید به بخش حرمت مجسمه سازی و خرید و فروشش :)   (مجسمه حیوان و انسان که دارای روح هستند)


http://www.zarrintrade.com/wp-content/uploads/2014/04/toys_dog_cat_shelf_71891_1920x1200.jpg


و شد آنچه شد ؛)

یک روز والده ی مکرمه ی ما بیان تو آشپزخونه و ببینن اخوی جان سگ را رو به قبله کرده و چاقوی بزرگ خونه رو گذاشته روی گلوی عروسک ! و با بسم الله شروع به ذبح مرحوم سگ اسباب بازیش کرده !


هیچی دیگه ! هی والده محترمه ما دور خونه دنبال این بوده و هی این تکبیر میگفته و فرار میکرده ...!

میگن رجز میخونده که تذکر داده بودم اینو تبعیدش کنید :))  تحدید به قتل کرده بودم ، شما جدی نگرفتین !


بله ...  حالا پیکر این مقتول ما الان مونده بی سر ... حاج خانوم به ما متوسل شدن ! میگن به من که نمیگه ! تو ازش بپرس سر این حیوونو کجا انداخته ؟! بگو بدش دوباره بدوزیمش !!!

منم از خنده اصلا نمیتونم جواب مادرمو بدم !

حالا خودمونیم ... عجب کاری کرده ها ... اینم حال و هوای خانه ایست که توش دوتا طلبه داشته باشه دیگه !!  تازه خدا رحم کرده من داماد شدم رفتم :)



* چند پی نوشت مهم دارد ؛ ان شا الله بعدا اضافه خواهم کرد ...

پ.ن1؛  باور کنید بی صواط نیستم :) (تحدید) رو اشتباه نوشتم! 

بله همون [ تهدید ]!  گاهی سریع مینویسم و گاهی با موبایل، گاهی هم انقدر غرق نوشتن هستم که ؛ پیش میاد دیگه!  دوستان عفو بفرمایند. 

۷ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۳۵
شیخ عبدالزهرا وثوقی

بسم الله الرحمن الرحیم


سلام علیکم


از صحبت های کوچه بازاری بین مردم خصوصا در مواجهه با روحانیون جمعیت زیاد و قشر غالب طلاب در ایران است .


مثلا میگن تمام کشور دست شما شیخاست !

یا میگن شما تو این مملکت همه کار میتونید بکنید ، شما تو کشور همه کاره اید !

یا اینکه بر این باورند از 80 میلیون جمعیت ایران حتما دست کم بیست میلیون نفر آخوند تو کشور هست !

خدا خیرشون بده باز بعضی ها میگن چهار پنج میلیون .

تو یک جمع نشسته بودیم از این آقایون مثلا روشن فکر و فهمیده ! که همه چیز بلدن و اصلا حیف شده اینها رئیس جمهور نشدن وگرنه دنیا رو گلستون میکردن ... همین بحث که حکومت واسه شیخاست (  واس ماس ! ) و اینا همه ی کشور رو پر کردن و همه ی کار ها دست ایناست راه افتاد ...

پرسیدم میدونید جمعیت کل طلبه های ایران چند نفره ؟! 

با کمال قطع گفت حتما و یقینا بالای دوملیونه ...   یعنی یک چهلم جمعیت ایران آخوندن ...

بهمش گفتم  دو میلیون که خیلیه !  کاش بود انقدر !!  حالا یکم کمتر ...

گفت یک میلیون نفر ؟!   

گفتم :  نه ...   اونم اگر بود بازم خیلی خوب بود ..

گفت : نه دیگه !  مگه میشه ؟؟   (  طرف خیلی از این مثلا همه چی دون ها و اظهار نظراستا ! )

گفتم : اره ... اونقدرا  هم که شوما فکر میکنی خبری نیست ... مسجدای مشهد از شعاع 10 کیلومتری خود شهر پنج تا درمیون امام جماعت ندارن !

گفت : هفتصد هزار نفر ؟؟!!

گفتم : داداش ... تا حالا ورزشگاه آزادی رفتی ؟!

گفت : نرفتم ... ولی خب چه ربطی داشت به بحث ما ؟!

گفتم :


اگر تمام طلبه های ایران رو یک جا جمع کنی

یعنی هم طلاب برادر و هم طلاب خواهر  اونوقت همه شونو بخای حساب کنی ؛

یعنی از اون طلبه ای که تازه وارد حوزه علمیه شده تا اون طلبه ای که دیگر از فرط کهنسالی قوای جسمی ای ندارد که بتواند فعالیت کند ؛ آنهای که منبر و روضه بلندند یا بلد نیستند ، آنهایی که مشکلات مختلف زندگی دارند و ندارند ، آنهایی که در خیلی زمینه های مختلف تخصص دارند و یا ندارند ، همه و همه ...   دو ورزشگاه آزادی    هم نمی شوند !



این درحالیه که جمعیت زیادی از این تعداد ، طلاب خواهر هستند . یعنی کسانی که به سفارش خود دین ، اولویت  زندگی شان باید چیز دیگری غیر از درس باشد !  بچه داری و همسر داری ... و درس و تبلیغ دین  در اولویت دوم قرار میگیرد آن هم اگر هیچ منافاتی با بحث خانه داری و همسر داری و تربیت اولاد نداشته باشد .


کجا کشور دست شیخاست ؟!؟ این چه مغلطه ایه ؟ مثل اینه که در رئسای حکومتی چند نفر سید یا چند نفر از قشر مهندس ها باشد ... باید بگوییم مملکت دست سادات  یا دست مهندس هاست !!!

شاید پنج درصد طلبه ها  یا کمتر در جریان مسائل کشوری باشند . که اون هم بین طلاب نکوهیده است . تمام طلبه ها از لحاظ جایگاه حقوقی در کشور کاملا مثل باقی مردم اند .

چرا  یک فرق دارند :

اینکه در این حکومت همیشه اولین و استوار ترین پشتیبان نظام ، طلاب بوده اند ولی هیچ وقت حتی به اندازه ی سوبسیت غذای سلف دانشگاه های این مملکت هم برای حوزه و طلاب خرج و پشتیبانی نشده !  در یک کشور شیعه مبلغان دین ، یعنی رسولان رسول الله ، سربازان امام زمان علیهم السلام خرجی ماهیانه شان نصف پایین ترین نرخ حقوق کارگر ساده هم نباشد !

یعنی خط مطلق فقر تقریبا 700 هزارتومان باشد و یک طلبه اگر مجرد باشد 200 هزارتومان و اگر هم متاهل باشد و بالای سال چهارم حوزه بود 400 هزارتومان ، و یک یک قرانی این پول از دولت و حکومت نیست ...

قرار است طلبه ها از نظام پشتیبانی کنند ، اصلا وظیفه شان است ولی فقط یک طرفه ! نظام و دولت کاری به پشتیبانی معیشتی و رفاهی طلبه ها نباید داشته باشند . این فرق را دارند طلبه ها ... و این چیزی جز ریشه های تفکر جدایی دین از سیاست نیست ...

البته قبلا درباره ی شهریه نوشتم ... همین مقدار که به ظاهر بسیار ناچیزه بسیار بسیار بسیار برکت عجیبی داره که فقط یک طلبه میتونه معنی این حرف رو بفهمه .

جمعی از علما خصوصا مقام معظم رهبری ( حفظه الله تعالی ) با وضع شهریه و معیشت طلبه ها مخالف اند و بر این عقده اند سرباز دین نباید دغدغه ی مهم مالی داشته باشد تا جلوی فعالیت ها و تبلیغ و انجام رسالت طلبگی اش را بگیرد ... که متاسفانه خیلی ها هم با این نظریه مخالفند ... همین رسیدگی نیم بندی هم که الان وجود داره از حسن تدبیر های آیت الله خامنه ای هست که خدا ایشون رو واسه اسلام حفظ کند ...

آن وقت این شیر نفت است که بر جیب شیخ ها روانه شده

یعنی غالبا این طوره که تفکر اصیل حوزه ورود به مسائل اداری حکومتی را در شاءن طلبه نمیدانند الا شرایط خاص که وظیفه ی شرعی باشد و اون منسب هم متولی ای نداشته باشد که بحثش جداست و معمولا همیشه تعداد من به الکفایه موجوده ...


خود مقام معظم رهبری ( حفظه الله تعالی ) به آقازاده هاشون  فرمودند که راضی نیستم وارد سیاست و اقتصاد بشوید .

این به معنی دین جدا از سیاست نیست ها ! این یعنی در زمانه ای که طلبگی متولی به اندازه لازم نداره ، همین طلبه هایی هم که داریم از مسئولیت مهمشون وارد فعالیت دیگه ای نشن چون در همین کسوت بهتر و خالصانه تر میتونن به اسلام خدمت کنن وگرنه اون مقدار ضروری که لازمه و باید حتما باشند چقدره ؟ یک رهبر و هر شهر یک امام جمعه و جمعی محدود برای نظارت ها و رسیدگی های تخصصی به امور جامعه که با معیار های اسلامی سنجیده شوند .

این تعداد ، افراد مشخص و محدودی هستند ، نه همه طلبه ها !!

تعداد مهندس هایی که در جریان ریاست های حکومتی هستند چندین و چند برابر طلاب هست .

این که بگوییم اداره ی کشور با مهندس ها است هم نادرست است .


طلبگی واجب کفایی است و زمانی که نیروی لازم برای آن موجود نباشد بر همه ی کسانی که حداقل امکانی برای طلبه شدنشان وجود داشته باشد شرعا واجب است اگر در پی آن نروند باید جوابگوی این ظلمشمان به خود و خدای خود باشند ، حتی اگر پدر و مادر به این کار ناراضی باشند در اینجا اثری ندارد و امر خدا بالاتر از امر والدین است . 



۳۹ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۱۹
شیخ عبدالزهرا وثوقی
بسم الله الرحمن الرحیم


داشتم فکر میکردم  بعد این همه مدت که خیلی حس و حال نوشتن ندارم ... چی بنویسم ... از کجا ؟ از چی؟؟


توی این دنیا به من ثابت شده که ادم های خوب کم نیستند ... لا اقلش اینه که خیلی خوب ار از ماها خیلی اند ...

خب خدارو شکر ما از همون اوائل در هر جمعی که بودیم ، از جمع های خوب و بدون حاشیه و تقریبا عالی بوده ..

چ از محله و دوستایی که باهاشون بودیم .. چه جمع مذهبی و مسجدی که توش بزرگ  شدیم .. چه مدرسه ای توش درس میخونیم ....

همیشه با خودم میگفتم واقعا بچه هایی که دورو بر ما هستند دیگه درجه 1 اند مثل ندارند ... ( و واقعا هم  دوستای حوزه و مسجدی که دارم واااقعا از  گل های روزگارن ... )  

این بود تا اینکه امسال رفتیم تبلیغ ... این سفر بیشترین برکتش برای خود من بود ... خیلی چیزا یاد گرفتم ... خیلی چیزا فهمیدم ... تو این سفر من فهمیدم اهل بیت انقدر از ما و حتی اطرافیان ما که فکر میکنیم  بهترینند ، عالی تر و مخلص تر داره  که ما هیچ تصورشو هم نمیتونستیم بکنیم ...

طلبه هایی گل ! با اخلاص ...  با ادب و مهربون و با احساس درد دین دار ...عالم و درس خونده و با شخصیت و بروز و ....   واقعا دمشون گرم ...

اما حرف من چیز دیگه ایست امشب ... من هر طلبه ای رو که دیدم  خووب و موفق بوده و اولادش هم مثل خودش در مسیر بودن همسری شایسته و همراه داشته ...

باور کنید این مسیر طلبگی ، راهی نیست که بخوای تنهایی طی کنی .... باور کنید گاهی برای اینکه اعتقادات اصیلی که با جان و دل فرا گرفتی و حالا میخای تو زندگیت پیاده کنی جز با وجود یک همراه و همنفس و مونس و موئد و مشوق والله العظیم نمیتونی ... اگر یاری بود که همراهت باشه ... که کمکت کنه ... یاورت باشه ... امید و قوت قلبت باشه  ، میتونی ... موفقی .. خوب و عالی ...


همونطوری که خیلی ها هم میدوند و عرفه !   طلبه ها معمولا زودتر و البته گاهی هم زوووووووووودتر ازدواج میکنن!

خیلی خوبه به نظر من ..   اما اینکه چه کسی رو به عنوان همسر ایندشون و والده  اولادشون!!!!  انتخاب کنند خیلی مهمه ...   یک طلبه اگر میخاد طلبه بمونه ... اگر میخاد طلبگی عمل کنه ...

این همسران طلاب  واقعا دختران گلی هستند !

باور کنید تو این زمونه ... هرکسی با این شرایط دوام نمیاره .... اصلا قبول نمیکنه که بخواد تحمل کنه !

چه دختر های خوب و مومنه و با وقار و آفتاب مهتاب ندیده و با حیا و زیبا و با ادبی رو من میشناسم که واسشون خیلی مورد های به ظاهر بهتری وجود داشت ... اما تنها ارزوشون این بود که یارو یاور و همنفس روزهای یک زندگی طلبگی باشن ... که ارام قلب یک سرباز امام زمان باشند ... با قبول تمام سختی هایش ... با کنار آمدن با شهریه اندکش ... با صبوری هایش ...

باور کنید خاک پای این گل دختران را باید قاب طلا گرفت ...  این ها همان زهرا باوران و زهرا یاورانند ..

این ها فرشته اند ...



* تقریبا یک سال و نیمی هست زیر  یک سقفیم ... خوبی هایش شمردنی نیست ...قابل توصیف هم نیست ... من چیزی ندارم برای  جوابش ... فقط دعایش میکنم صدیقه ی طاهره فاطمه زهرا به او وبه واسطه اش من ، لبخندی و عنایتی را تحفه دهد .

*دلم برای بچه های گروه تبلیغی دهه ی اول محرم و سید موسوی( رئیس حوزه گیلانغرب ) و دختر کوچولوش سیده فاطمه زهرا هم تنگ شده

* من خیلی زوود ازدواج کردم ... و الان هم کاملا راضیم از این کارم !

* طلبگی جهاده .. اما همسر طلبه بودن جهاد اکبره !! 

* من گوشه ی چادر همه ی این خواهران گل تر گل را ، طوطیای چشمم میکنم . اجرشون با حضرت زهرا ...

* این یک نمونه از خانواده هاست و الا همه ی زندگی های مردم در همه ی اقشار میتونه در راستای سربازی امام زمان قرار بگیره ... یک خانم تازه مزدوج میتونه قرار قلب شوهرش باشه تا بهتر با هم مسیر بندگی رو طی کنند ...  بله ، سرباز امام زمان اسم شاخص واسه طلاب شده و درست هم هست و حقیقتا همینه ، اما فراموش نکنیم هر کسی در هر مکانی و هر منصبی و کاری میتونه سرباز امام زمان باشه ...

*سرباز امام زمان یعنی کسی که مهمترین دغدغه ی زندگیش  دین و رضایت امام زمان و ترویج و تشویق عمل به دینه ...


۵۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۲ ، ۱۹:۰۰
شیخ عبدالزهرا وثوقی
بله ...کریمه ی اهل بیت ... خانم ... دسته ی گل ...

دختر فاطمه  ...  همنام فاطمه ...    ریحانه و عزیز و لطیف و مهربان و خووب ... مثل مادر خوبش

شده تاحالا کسی به شما لطفی کنه که اصلا انتظارشو نداشتید ؟!!!  اصلا خودتونو قابل نمیدونستید ...

خدا وکیلی روم نمیشد نظر سمت گنبد موقره شون بندازم ...

اومدم نشستم  کنار علویه ساداتمون ...

-  سیده ... عمه جانتون ...  خانوم فاطمه معصومه ... خیلی مهربونن ... سیده ... اینجادنیا نخوای ها ... که ضرر کردی ... اینجا باید فراست داشته باشی ... باید زرنگ باشی ... خیلی چیز های بالاتر ... اینجا فقط حضرت زهرا بخواه ... اینجا فقط نگاه مادرت صدیقه ی طاهره بخوای ... فقط یه نگاه شیرین حضرت سیده النسا ... والله ... والله زندگیمون بیمه ست  ... دنیا و آخرت ... فقط یه لبخند شیرین ... یه چشم روی هم گذاشتن و سر تکون دادنشون ...

سیده ... امام زمان به احترام عمه بزرگوارشون و آبروی شما که سادات اولاد علی علیه السلامید جامونو هماهنگ کردن ...

- آقا عبدالزهرا ...یعنی چی ؟!! چی شد ؟  مگه چی میگفتن  اون آقا ؟!

- هیچی گفتن یه خونه ای هست که اونم واسه امام زمانه ... هرچندروزی که خواستید تشریف داشته باشید هم ما در خدمتتونیم..

 (همه چی .. همه کائنات به دست امام زمانه ... اما طلبه ها در عهد طلبگیشون از همون اول ... همه ی زندگیشون ... زن و بچشونو همه ی وقتشونو وقف صاحبشون رهبرشون امامشون کردن)

حال عجیبی بود ... سیده خانوم ما همینطور یه چیزی زمزمه میکردو به گنبد نگاه میکرد ... آروم آرووم ...اشکاش از زیر پوشیه ش همون حجابی که به عشق مادرش و به راهش باشوق انتخاب کرده ، دیده می شد .

بله ... یادمون باشه ... هیچ وقت رومونو از در خونه ی این خانواده برنگردونیم ...این توصیه امام صادق علیه السلامه ...

 عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم ...

عجب خونواده ی گلی بودن ... ما شاء الله ... طلبه ها اکثرا با صفان ... اما بعضیاشون واقعا یه صفای دیگه ای دارن ...   واقعا با آرمان هاشون زندگی میکنن ...   شاید توی این خونه ها ادم راحت تر بتونه با خدای خودش خلوت کنه ...

عید الزهرا عقد کرده بودن ... خیلی کار جالبی ... من اینطورشو نشنیده بودم تاحالا ...

متعه یا همون صیغه ... یا همون ازدواج موقت ... بخواین نخواین حلاله ... سنته نبوی ... بجاش خووبه و نوووره ... بله کسایی که هضم اینمطلب سخته براشون زوود داغ نکنن ... توی موضوعات مطالب یه پست دراین باره  در این باره نوشتم اونو حتما بخونن.

یه هفته اول محرمیتشون ... عقد موقت ... یعنی همون صیغه که سنت هست رو خونده بودن ... تا به کووری چشم هرچی مخالفه و خلیفه ی ثانوی ! به فرموده ی امام صادق مخالف که نه موافق و عامل به این اصل بوده باشن ... بعد یه هفته عقد دائم میخونن ... تا هم به این سنت حسنه عمل شده باشه و هم صیغه ایشون همون خانم گل دائمشون بوده باشن ... (طرفداری از بانوان مکرمه  ... دعا یادتون نره !!!)

 عید غدیر هم رفته بودن خونه خودشون ... اربعین هم کربلا معمم شده بود ... یه چیزی مثل خود ما ...

زوود تند سریع ... کیفیت را تجربه کنید !

خونه یی کاملا ساده ... فقط همون وسایل ضروری زندگی ... فقط ..

نه لوستر ... نه مبل ... نه چوبو و گنجه و .. نه وسایل آنچنانی ...

بخدا اگه زندگی ها و توقع ها همینطور باشه به قسم حضرت عباس ... خیلی از همین جوانهایی که حتی جرات مطرح کردن امر ازدواجو با خونوادهاشون نمیکنن .. سه ماهه سر خونه ی خودشونن ... اشکالی نداره ... اونایی که میخوان با تجملات باشه و توقع لباس عرووس انچنانی و تالار اینچنانی و ... هم اصلا دل سوزی براشون نیست ... نوش جونشون ... جدی میگم ... صبر کنن تا فرجی بشه ...

یعنی چی ؟!!! هم پسر ها هم دختر ها ... محورها یادشون شده ... قدیم میگفتن به پسری که اهل مسجد نیست دختر نمیدیم ... که حدیثم هست ... شما رو به خدا پسر امروز ما باید چی داشته باشه تا دخترمونو بدیم ؟!!!   از اون طرف ... دختر باید چه ویژگی هایی داشته باشه ؟!!  اینکه محجبه باشه عفیفه باشه   یا نه درس خونده و دانشگاه رفته باشه ؟!!   با کلاس باشه ! عروسک باربی باشه ! خوش پوش باشه

یادمون شده که دختر باید نفسش آرووم باشه ... باید مطیع باشه و فروتن ... باید مادر باشه ...مهربان ونرم ... نه اینکه مهندس عمران باشه و ... تقصیر خودمونه همه چی ...

ما ازدواج کردیم ... هیچی هم نداشتیم ... شد ... والله شد ... همه چی هم اومد !  البته به قول بنده خدا میگفت امام زمان رابین هود شما طلبه هاست ... ... استغفر و استغفروالله ..خ

 بله دیگه .. جمعه صبح هم رفتیم جمکران ... حالی بود .. بعدشم ناهار  که دوتا سیده خانم ( خانم این بنده خدا هم سادات بودن ... اون ن هم سادات موسوی ... خلاصه دختر عمو ها هم دیگه رو گیر آورده بودن ! ) درست کرده بودنو رفتیم روی یه کوی اون بالا بالا ها خوردیم ... دو شیخ معمم و دو خانم پوشیه ای!!

گفتم پوشیه ...  عجب حجاب خوبی هم هستا !    در حقش جفا شده ... یکی اینکه کمتر استفاده میشه .. اما من توی این یکی دوسال خیلی بیشتر دیدم  ... واقعا روی آوری به این حجاب بیشتر شده ...

یکی دیگه هم اینکه این حجاب اصول داره ... فلسفش دفع نظره ... نه اینکه یه پوشیه با چاک بزرگ این چشم و ابروی اصلاح شده و ارایش شده رو توی ویترین بزاری که هزار بار بیشتر جلب توجه کنه !!!! 

  

 خدا اونایی رو که قلبشون مریضه و از این حماقت ها میکنن رو اگه قابل هدایتن ،هدایت وگرنه... لعنتت بر آنها  فضاعف علیهم العن منی و العذاب الالیم ...

اخه عزیز دلی که واقعا نمیفهمی داری چکار میکنی ... چادر قداست داره ... پوشیه قداست داره ... حق نداری  هرطور دلت خواست باهاش رفتار کنی ...

نکته ی قابل توجه ... به پوشیه کارنداشته باشید ... یه ابزاره ... مدل های مختلفش هم در فرهنگ های مختلف وجود داره ... پوشش صورت خانم ها یه مساله ایست فقهی در دین اسلام ... مساله ای که در ادیان مختلف ... حتی در ایران باستان و در زرتشت هم خیلی محکم وجود داره ... و اینکه یشینه ای کاملا تاریخی هم داره ...

همین الان کثیری از مراجع پوشاندن وجه و کفین ( همونی که به ما میگن استثنا شده ) رو احتیاط واجب میدونن و این در شرایطیست که صورت و دست ها زیوری نداشته باشه

و به فتوای همه ی مراجع عظام تقلید پوشاندن وجه و کفینی که اصلاح ابرو شده ارایشی داره حتی کمش .. ناخن بلندی داره لاک زدست .. انگشتر یا النگو داره واجبست ...

چقدر توی خیابون خانم های محجبه یی رو میبینید که با هم چادر روشونو میگیرن ؟!!! خب همینه بالام جان ...پوشیه همونه !!   کسی نمیگه پوشیه ... میگیم پوشوندن صورت از نامحرم حالا میخواد با رو گرفتن یا با پوشیه ... اما مزیت پوشیه اینه که مطمئن تر هست و راحت تره ...

ضمن اینکه سیره ی اهل بیت هم بوده ...

این بود سفر خوب ما با مهمان نوازی میزبان مهربانش ...

برگشت هم عقب اتوبوس خالی بود ... از قم تا هم مشهد خوابیدیم ... (البته نمازم خوندیما!) ولی واقعا باقیشو ۱۴ ساعت خوابیدیم ...

یا علی

۴۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۱ ، ۱۸:۴۴
شیخ عبدالزهرا وثوقی

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم و الـــــّرحمه ! خدا قوت

مسئله شرعی : بر هر مسلمان عاقل بالغ لازم است که وصیت داشته باشد ... یا مکتوب یا شفاهی به چند نفر امین و عادل بسپارد....ا

توی ماشین نشسته بودم ... موبایل ..و ببخشید همراه !!!! زنگ زد .

سلام حاج اقا( بنده خدا حال بی حالی و گریه ناک صحبت میکرد ...!) حاج آقا مادر شوهرم مرده ...

ما هم نه گذاشتیم نه برداشتیم وسط خیابون شب هستو در حال حرکت دید کاملی هم جلو توکوچه نبود که ناخودآگاه گفتیم ... بسلامتی إن شاء الله ...خیره ...!!

البته بنده خدا انقده مشوش و مضظرب بود که الحمد لله متوجه نشد ... خلاصه ...ا

- مادر شوهرم فوت شده وبه وصیت نامش یه پاکت ضمیمه شده که پشتش نوشته نماز شب اول قبر توسط 40 طلبه ... من هم کسی غیر شما آشنا نداشتم ... میشه شما بسپارید که خونده بشه ؟!

خدا بیامرزشون ... 40 نفر ؟!! سخته پیدا کردنشون و پیگیریش ... حقیقتش نمیخواستم قبول کنم ... اخه

اولا مسئولیت داره این کارا ... کارهایی که یه میت وصیت کرده یا کارهایی مثل تولیت یه مکان وقفی ... تجربه ثابت کرده که اگه این کارا رو قبول کردی و کم کاری کنی عواقب خوبی نخواهد داشت...ا

ثانیا واقعا وقتشو نداشتم ... بگرد چهل تا طلبه پیدا کن ...اس ام اس ... ببخشید پیامک !!! بزن زنگ بزن پیگیریشو بکن باز پیام بیاد که خدا بیامرزه کی بود بنده خدا ؟ اسمش چی بود ؟ به اسم کی بخونیم ؟!!!

باز یکی یکی اینارو جواب بدی توضیح بدی بابا حتما اسم لازم نیست برا نماز استیجاری و نیابتی و ...ا

یه عده از طلبه های گل هم بلد نیستن !... باید یه آموزش نماز لیله الدفن هم برا اونا بزاری و ...ا

(دورکعت ؛ رکعت اول بعد حمد ایه الکرسی و رکعت دوم بعد حمد ده سوره ی اناانزلنا )

خلاصه ...ا

قبول کردیم ...بنده خدا هم گفت خاطرتون جمع مرحومه هزینشم کنار گذاشته ...ا

خدا بیامرزشون ، نفری چقدر؟؟

هزار تومن ...ا

دیشب سیده خانوم سفارش پفک دادند ...پفک مینو هزار تومن پفک چی توز دوهزار تومن ...ا

یعنی اگه به یه فقیر امروز هزارتومنم بدی پفک چی توز نمیتونه بخره ...ا

باور بفرمائید این طلبه ها نه احتیاجی به این هزارتومان دارن و نه اگر نمازی هم بخونن برا این چیزامیخونن

بابا ... چی بگم ؟ ... هیچی ..ا

نه اصلا... میگم !!

اگه دنبال ثوابید ... باور کنید یک نماز رو بگید یه طلبه معمم و پاک طینت و مخلص بخونه چهل هزار تومنو وصیت کنید بدن همون ... ثوابش بیشتره ...از ته دل نماز میخونه !!!!! با رعایت همه ی مستحبات!! ... یه دعای از ته دلیم براتون بکنه که نکیر و منکر دیگه کارتون نداشته باشن ... باور بفرمائید ...ا

اصلا اون زمانی که این بنده ی خدا وصیت کرده بوده قبل گورونی ها بوده !!! هر هزار تومن یک دلار بوده!!! ورثه خب حساب اینجاشو نکرده بودن ؟!!

خدا وکیلی ... نمیتونستن همه ی اهتمامشونو برای بهتر و کامل تر شدن وصیت مادرشون بکار بگیرن ؟!

اما مع الاسف امروز بجای رعایت منویات و خواسته های راجح مرحومشون ..عزیزشون ...بیشتر بفکر ابرودارین ...بخدا ابرو داری اینه که به حرف اسلام کنی ... بحرف امامت کنی ... نه اونچه که فکر میکنی این بهتره ...ا

بخدا تا سه روز کراهت داره بزاری اجاق خونه ی داغدار روشن بشه ...باید براش غذا هم ببری ... نه اینکه امروز بنده خدا نمیدونه داغ میت داشته باشه یا داغ اینکه چطور این همه جمعیتو باید نهار بده ... با این اوضاع سخت اقتصادی ...ا

برای به اصطلاح ابرو داری از این و اون قرض بگیر به این و اون رو بنداز تا چی بشه ؟! بخدا این ابرو داری نیست ...یه عده که معلوم نیست اصلا اینها ...ا

بیان بخورن شکم سیر ودلشون مست ... خانومای سانتال مانتال هم یه شالی بندازن روی موهای نمایان رنگ و مش کردشونو یه عینک آفتابی و پنج من آرایش ...ا

بله همه جا نیست اینطور .. ولی هست ...! بلاخره آبرو داریه دیگه ..ا

والله از بعضی کارهایی که توی این مجالس انجام میشه آدم بیم این داره که روح میت نکنه بیشتر در عذاب باشه ...ا

خودم با همین چشمهای خودم دیدم ... یه کامیون بنز ده تن پر دسته گل ... با رفیقم سر انگشتی و دست پایین حساب کردیم چهار سال پیش قریب به ده دوازده ملیون تومن قیمت اون گلهایی بود که هرکسی برای مجلس میت آورده بود ...ا

 یک دهم این پولها رو خرج اهل ایمان کنن خرج باقیات الصالحات کنن خرج فقرا و مساکین کنن آخرت این میت دسته گله ...!ا

حالا بیا بنر چاپ کن بهترین رستورانهای سطح شهرو بگیر ... تازگی من دیدم فیلمبردار هم میارن ..!!!ا

قدیم وصیت میکردن در مجالسی ، اهل دین ، اهل علم افراد متدین و مذهبی .. فقرا نیاز مندان رو دعوت کنن تکریم کنن تا موجب گشایشی شه ...ا

خیلی وقتا توقع مزدی نیست به هیچ عنوان ... اما اگر قرار بر قدر دانی و تکریمی شد واقعا بی ملاحظه بودن و پسندیده نیست

هرچی فکر کردم نتونستم به رفقایی که بهشون برا نماز سپردم، بگم بابت نمازی که خوندید هزار تومن هم اجرت کنار گذاشتیم !( ضمنا خانواده ی محترمه مرحوم اونقده بی بضاعت نبودن که این تمام تلاش و بضاعتشون باشه ...مثل اون پیر زن روستایی که کلا یه مرغ داراییش بود و براش تخم میکرد و همونم فرستاد جبهه برا رزمنده ها ...)ا

الحمد لله خدا رو شکر تا بحال که فکر این توقعات به ذهن ما نرسیده چه برسه که واقعا هم برا خودمون این چیزا رو بخوایم ...بحمد الله و المنّه امام زمان از روز برتن کردن این لباس سربازی تمام وقت حضرت ولی عصر و قدم گذاشتن این سیده ی اولاد زهرا توی زندگیمون خووب مارو نمک گیر به تمام معنایش کرده ...ا

همه ی ما سوا الله به دست امام زمان روزی داده میشود ...ا

بیمنه رزق الوری ... و بوجوده ثبتت الارض و السماء

منتها فرق ما طلبه ها اینه که کاملا عیان این ارتزاقو توی زندگیمون میبینیم ...ا

یادمان هست نمک گیر تو هستیم ...ا

۳۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۱ ، ۱۰:۲۲
شیخ عبدالزهرا وثوقی
بسم الله الرحمن الرحیم

 

سلام علیکم

صبح زود بلند شدم برم حوزه که روی اینه شمعدونمون چشمم به یک نامه افتاد که به این شرح بود :

 

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب خدمت آقا و مولایمان صاحب العصر و الزمان

آقا جان و اما بعد :

ما این چیزها را در منزل نیاز داریم.

۱- شیر

۲- ماست

۳- پنیر لاکتیکی

۴- سیم ظرفشویی

۵- تخم مرغ

( از اینجا یه فلش کشیده شده بود و نوشته بود : ادامه دارد آقا ... )

۶- لازانیا !

۷- پنیر پیتزا

۸- گندم برای کبوترهایمان !!

ببخشید سیدنا و مولانا  ... ما از آن پفک مینو ها هم خیلی دوست داریم

شرمنده ...

آجرک الله ...

امضاء علویه سادات


* متاهلی از این نامه ها هم دارد ... ! 

*البته نامه به ما که نبود با صاحب الزمان بود ... آخر افتخارمان این است که نان و نمکش را میخوریم

*خداکند که لایق باشیم !!

*به خانم های سادات    علویه سادات خطاب میکنند !

 

*طلبگی و هزار و یک ...   همانطور که سختی های خفنگی دارد !   خوشی هایش هم جاهای دیگر پیدا نمیشود !

*در کلبه ی ما رونق اگر نیست صفا هست    انجا که صفا هست در آن نور خدا هست

 

* به حق علی اکبر امام حسین  ... به حق قاسم بن الحسن ... کلبه های همه محبین صدیقه ی طاهره فاطمه زهرا و امیر المومنین پر صفا ...

 

یا زهرا

۱۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۱ ، ۰۹:۳۴
شیخ عبدالزهرا وثوقی
بسم الله الرحمن الرحیم

بحمدالله یه ماهی از خونه داریمون میگذره .. هیییییی

آقا امام زمان آب داد .. نان داد .زن داد زندگی داد ...

طلبگی و سربازی محضر مبارکشو داد ..

خوشی داد ... واله و شیدایی داد  . عزت و آبرو داد ... دستمونو گرفت و ما خودمون نفهمیدیم .

فقط طلبه هان که میفمن برکت عنایتی امام زمان چیه ؟!!   چیزی که با نام شهریه ازش یاد میکنن

مقدار مادیش خیلی پایینتر از خط فقره  اما برکتی داره ...   الله اکبر

 از اولین کتب اخلاقیی که طلبه ها میخونن منیه المرید هست

یادش بهشت ..

قال النّبی(ص):«أنّ الله تعالی قَد تَکَفَّلَ لطالبِ العِلمِ بِرزقِهِ خَاصّه عمّا ضَمِنَه لِغیرِهِ»:

به درستی که خدای تعالی رزق و روزی اهل علم را به طور خاصّ متکفّل شده (منیه المرید،ص62)

علامه طباطبایی که مقداری مسایل مادی ذهنشونو مشغول کرده بود . یه هو صدای در اومد و رفتن درو باز کردن .

- سلام من شیخ حسین ولی هستم . خدا سلامت میرساند و می فرماید من تو این ۱۸ سال کی از تو غافل بودم که درس و علم و رها کردی و رزق و روزی برایت شده دغدغه ؟!! . خدا نگهدار

علامه مبهوت که این واقعیت بود ؟ مکاشفه بود ؟ اصلا این آقا کی بود؟ از کجا خبر داشت؟این ۱۸ ساله اصلا چیه ؟!!!

صبح بین الطلوعین تو قبرستان وادی السلام که اتفاقی نظرش به قبر سیصدساله ی شیخ حسین ولی افتاد . به نظرش آمد که بله ... ۱۸ سال است که لباس نوکری و سربازی امام زمانو تنش کرده ...

 همه ی این طلبگی عشق است و عشق بازی ... صفا هست و نور ..

در کلبه ی ما رونق اگر نیست صفا هست

آنجا که صفا هست در آن نور خدا هست

 

باشد که عاقبتمان ختم بخیر و شهادت شود ...

با امید یک لبخند فاطمه ی زهرا  ... ( مادر خانمم )

یا علی

۴۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۱ ، ۱۷:۳۸
شیخ عبدالزهرا وثوقی
بسم الله الرحمن الرحیم

 

قبل اینکه طلبه بشی باید پی خیلی چیزهارو به تنت مالیده باشی ...

اینکه یه دوره چندین ساله درس بخونی و ممحّض در درست باشی ... دوره ای که به لحاظ کمی و کیفی خیلی بیشتر از یه دکتری هست

اینکه با زندگی ساده ی ساده ی طلبگی بتونی کنار بیای

اینکه از غریبه و دوست وآشنا ، هرکدوم به نحوی طعنه ای بشنوی و اما بخاطر عشقت به رسالتت تحمل کنی و راسخ درادامه طریق بمانی ...

اینکه باید سختی های راه را به جان بخری ...

اینکه باید روی نفست کار کنی ... خود رابسازی ...  برتمایلات نفسانی غلبه کنی چون قراراست ادامه ی راه انبیا بدهی و تربیت نفوسی دست توست

اینکه باید احساس مسئولیت کنی

اینکه باید جهاد بکنی ...

اینکه باید عاطفه و احساسات داشته باشی ...

اینکه قرارست امتحان ها شوی تا پختگی یابی

اینکه ...

 

 

اینها همه سختی دارد که باید تحمل کنی ... چشم امیدت و ید استعانتت وقتی سمت مهدی زهرا شد و به عشق او نفس کشیدی و به سربازی برای او افتخار کردی اوضاع فرق می کند. بخدا سختی اش هم زیباست ... شیرین است... آنقدر گوارا که نپرس!   آخر خروجی همین عشق بود که شهیدان خدایی تربیت کرد :

کجائید ای شهیدان خدائی         بلاجویان دشت کربلایی

همینجاست که زمزمه ات مدام همین است :

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم             که در طریقت ما کافریست رنجیدن

اینها همه درست ...یعنی واقعا آرامش ما و دلگرمی ما و تکیه گاه ما ، یارو مددکار ما  ، صاحب ماست ...حجه بن الحسن المهدی

 

اما باورکنید برای این همه طاعت خدا ، حتی برای همان دلگرمی ات به مولایت باید یاری داشته باشی از جنس یاس ... ! 

ریحانه ای که تسکنوا الیها ...   گلی که نور چشمت باشد و قوت قلبت و مایه ی آسایه ات ...

مونسی که خون فاطمه زهرا در رگ هایش جریان دارد . 

لبخند که میزند ... صحبت که می کند ...غم دنیا هم که در سینه ات باشد فراموش میکنی و عزمت را جزم میکنی برای اطاعت خدا ... برای ادامه راه ... برای رسالتت

اصلا همان  که علی علیه السلام در جواب از سوال پیامبر (صل الله علیه وآله) درباره فاطمه اش گفت :

(نِعْمَ الْعَوْنُ عَلی طاعَةِ اللّهِ)

+ بهترین یار در اطاعت از خدا و طی طریق بندگی

آخر تو هم دختر همان مادری ، ساداتم...

اصلا شما خانواده کارتان همین است ... خوب بیچاره مان میکنید !!!

قلبی لدیک و روحی فدا اُمّک

 

 

یا زهرا

۳۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۱ ، ۲۰:۴۷
شیخ عبدالزهرا وثوقی
سلام

یادم رفته بود بگم که ایشون طلبه هم هستن! 

اینطوری شیرینی زندگی طلبگی دلچسب تره !  شاید تو بعضی مسائل واقعا فقط یه طلبه بتونه درکت بکنه و دلداریت بده و کمکت کنه ...


ایشون وبلاگی رو  راه اندازی کردن !   آدرس وبلاگ یه صفر بیشتر از ادرس اینجا داره!!

واسمون دعا کنید که هردومون به عهد طلبگیمون پایبند و استوار باشیم !

و فقط یه آرزو ... فقط یکی ...!!   

اینکه اون دنیا لبخند زیبای صدیقه ی طاهره نصیب ما و شما بشه ! یه لبخند مارو بسه ... 

 حتی از همون دور دورا ...    فقط یه لبخند  ...

از همون خنده هایی درمعراج رسول خدا درباره اش از حضرت جبرائیل پرسیدن ... همون خنده ای که پهنای بهشت از اون روشنه ! روشنه از همون نوری که از خنده های فاطمه است برای علی !!

 همون خنده هایی که علی را ... فاتح خیبر را ، همان که به دنیا گفت غری غیری ... ازهمان لبخند هایی که اسد الله الغالب را بیچاره کرده ..!! در تمام عالم فقط یه چیزهست که علی را خوشحال و آرام و راضی میکند ... لبخند زهرا برایش ... همان که گرفتارش کرده ...

یا علی مدد


۲۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۱ ، ۲۲:۰۵
شیخ عبدالزهرا وثوقی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین چند سالیه که بچه مذهبی ها خصوصا رفقاییکه دستی در علم و حدیث و طلبگی دارند بیشتر وارد عرصه ی سایبری شدن و هرکدومشون به نحوی انجام وظیفه می کنند و ارائه خدمات میدن خداروشکر انصافا هم خوب کار کردن .

 چه بزرگوار دانشجویانی که واقعا اطلاعات جالب و مفیدی رو در اختیارمون میذارن

چه همسران طلبه ای که با نوشتن خاطرات شیرین زندگی طلبگیشون و صحبت از فراز و نشیب های این باهم بودن ،  رسالت تاثیرگذارشونو به جلوه میذارن و به برکت این وبلاگ نویسی شون کلی معارف ، اصول و سنت های فراموش شده ی تو جامعه امروزو  یادآوری و احیا می کنن و موجب نزدیکتر شدن مردم به زندگی بی ریا وپرعشق اسلامی میشن .

چه بزرگوار طلاب خواهر وچه مهربان طلاب و روحانی هایی که از انجام وظایف سربازی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) در محیط نت یادشون نشده و انصافا با درد دین و دغدغه و غیرت دین قلم می زنن و ترویج معارف الهی و نشر حب ائمه می کنن که حقا جزاهم الله خیرالجزاء ، گاها هم از خاطرات شنیدنی ای که در این مسیر واسشون رخ میده ، واسمون مینوسن ! و رابطه و تعاملشونو با مردم حفظ می کنن و بجاش هم روی مسائل خطیر جامعه با مبنی شیعی اسلامی بررسی و نقد دارند.

و البته بماند که عزیزانی هم در همین مابین وبلاگ نویسی وارد عرصه طلبگی شدن و شاید همین نوشته ها و خاطرات و تعاملات تاثیر زیادی در انتخابشون گذاشت  ! که بتونن تواین شرایط اجتماع ، راهشونو پیدا کنن و به پشتوانه امام زمان و همراهی و همدلی و حضور گروهی از سربازان حضرت قدم در این وادی بنهند.

  که توی همین وبلاگ چندنفر از این دسته بزرگواران لینکند و حقیر به صلاح دید اسمشونو نمیارم !!  )

 

 

اینا همه برکت بودو و خیرو نعمت ،  اما یه مسأله :

همشه محیط هایی که برای خدا کار میکنند و مروج نیکی ها و پاکی ها  هستند، حساس ترند و احتیاج به دقت و مراقبه بیشتری دارند .

یکی از مواردی که در این جمع سایبری ما بایستی کاملا با دقت لحاظ بشه ، خصوصا با توجه به ماهیت موضوعی و نقطه مشترک همه این وبلاگها یعنی شعار های انسان ساز اسلام و سنت و رویه ائمه اطهار، که جامع این نویسندگان در این محیط شده، رعایت یه سری آداب و حفظ چهارچوب هاست .

بین این جمع با صفا و بی ریا  و مذهبی ما ، گل دختر ها و ماه پسرهایی ، چه مجرد و چه متاهل وجود دارند . لذا یادمون نشه که اولا واسه چی اومدیم اینجا ؟!!!!! ودر ثانی اینکه نامحرم نامحرمه ، فرقی هم نداره که حضوری و فیس تو فیس باشه ، پای تلفن باشه ، پشت پرده باشه یا پشت وبلاگ !!!!

رعایت ادبیات گفتاری خیلی مهمه ! ظاهرا وجهی وجود نداشته باشه که در موارد غیر ضروری با نامحرم ، با یه ادبیات طنز و شوخی یا خیلی راحت صمیمی و بدون پرده و رعایت شاءن ، کامنت گذاشته شه ! همون دختر خاله پسر خاله شدن شدمون !!!( که البته اصطلاح کاملا اشتباهی هم هست . دختر خاله پسر خاله هم نامحرم هستنو هیچ فرقی با بقیه نامحرما ندارن . الا اینکه اتفاقا بخاطر برخورد بیشترشون حتما باید بیشتر هم دقت داشته باشن !!!   تو این زمینه خیلی حرف دارم که بماند  ... ) ویه گوشه یه دیگه ای هم اشاره کنم ... فیض آمادست و دلا آماده و الحمدلله همه صاحب دل ! ان شاالله خودشون تا آخرشو متوجه میشن ... اونم اینکه آقا جان ،  حواستون درباره پیام های خصوصی بیشتر جمع باشه ...  بماند ...

خواهر مکرمه ، اخوی گل  ... شما هم به دوستاتون اگه یادشون شده بگید !! که واسه نامحرم از لفظ  (شما) استفاده می کنن نه (تو)  از فعل ( صیغه جمع ) استفاده میکنن ، یعنی بجای : رفتی ، گفتی       میگن :  رفتید ، فرمودید !!! اینطوری قشنگ تره نه ؟!!!!!

عفیف خواهرانی هم که میخوان به همدیگه کلی ابراز احساسات کنن و یه دنیا از این اسمایلی ها  بذارن ، بخدا یه گزینه ارسال خصوصی هم این کنار تعریف شده تو بخش نظرات !! چه لزومی داره این همه محبت شما بطور عمومی نشون داده شه ؟

خواهشا نفرمائید که اینجا همدیگه رو نمی شناسن  و تعاملات نوشتاریست !  یعنی به صرف نوشتار مجازیم دیگه ؟؟!!!

جَوون ها عاقبت بخیر شید انشاالله  جوانیتون فدای امام حسین ...

یا زهرا

 

الشیخ عبدالزهرا  وثوقی

 6 صبح  جمعه 26 جمادی الثانی  1433   / 29 اردیبهشت 91

۲۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۳:۴۰
شیخ عبدالزهرا وثوقی