نامه ای از علویه ساداتمان با امام زمان !!
سلام علیکم
صبح زود بلند شدم برم حوزه که روی اینه شمعدونمون چشمم به یک نامه افتاد که به این شرح بود :
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و عرض ادب خدمت آقا و مولایمان صاحب العصر و الزمان
آقا جان و اما بعد :
ما این چیزها را در منزل نیاز داریم.
۱- شیر
۲- ماست
۳- پنیر لاکتیکی
۴- سیم ظرفشویی
۵- تخم مرغ
( از اینجا یه فلش کشیده شده بود و نوشته بود : ادامه دارد آقا ... )
۶- لازانیا !
۷- پنیر پیتزا
۸- گندم برای کبوترهایمان !!
ببخشید سیدنا و مولانا ... ما از آن پفک مینو ها هم خیلی دوست داریم
شرمنده ...
آجرک الله ...
امضاء علویه سادات
* متاهلی از این نامه ها هم دارد ... !
*البته نامه به ما که نبود با صاحب الزمان بود ... آخر افتخارمان این است که نان و نمکش را میخوریم
*خداکند که لایق باشیم !!
*به خانم های سادات علویه سادات خطاب میکنند !
*طلبگی و هزار و یک ... همانطور که سختی های خفنگی دارد ! خوشی هایش هم جاهای دیگر پیدا نمیشود !
*در کلبه ی ما رونق اگر نیست صفا هست انجا که صفا هست در آن نور خدا هست
* به حق علی اکبر امام حسین ... به حق قاسم بن الحسن ... کلبه های همه محبین صدیقه ی طاهره فاطمه زهرا و امیر المومنین پر صفا ...
یا زهرا
همش سرگرم مشکلات زندگی بودم ....گاهی جمعه ها که می شنیدم
شاید این جمعه بیاید شاید
یادم می اومد ای خدا یه امامی هست که فراموشش کردم
یادم می اومد ای خدا چقد دوریم از این آقای عزیز
کاشکی هیچ وقت فراموش نکنم که تو هستی آقا جان