طلبگی و هزار و یک ...

طلبگی و هزار و یک ...

بسم الله الرحمن الرحیم


×××××××××××××××××××
سرمایه محبت زهراست دین ما

ما دین خویش را به دو دنیا نمیدهیم
×××××××××××××××××××

طلبگی شغل نیست. رسالت است. مأموریت است. ادامه حرکت پیامبران الهی در طول تاریخ بشری است.

×××××××××××××××××××
غالب مطالب این تارنما قلم خود این حقیر هست و جریان کپی پیست به اینجا راهی ندارد .
×××××××××××××××××××
احتمالا به بزرگوارانی که آدرس نمیذارن جواب داده نخواهد شد .
×××××××××××××××××××
کلاً اعتقادی به تبادل لینک ندارم ؛ صلاح دونستید لینک کنید ، وبلاگ های فعال و ارزشی بدون تقاضای تبادل ، لینک خواهند شد .
×××××××××××××××××××
همسایه ی حضرت رضاییم ،هفته ای یک بار ، یک سلام به نیابت از مومنین و آشنایان سایبری هست ان شا الله.
×××××××××××××××××××
بحمد خدا روز ولادت حضرت جواد تو حرم امام مهربونی ها با یه طلبه سادات عهد یاری و یاوری بستیم و ولادت حضرت رضا رفتیم زیر یه سقف.

تنها امیدمان لبخند ‏‏صدیقه طاهره فاطمه زهرا ...
×××××××××××××××××××

عقیده دارم طلبگی جهاده ... اما همسر طلبه بودن جهاد اکبر است / خدا این کنیزای مخصوص حضرت زهرا را نصرت و تایید بفرماید .
بعضیاشون واقعاً از همه چیز زندگیشون ، از ارزوهای دنیویشون از حق و حقوقشون گذشتند تا خادمی سرباز امام زمان را کنند ... کثّرالله امثالهم /

×××××××××××××××××××


×××××××××××××××××××

چشم من و امر ولی ؛ جان من و سیّد علی /

بایگانی

مهرالسنّة / مقاله تخصصی

يكشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۵:۴۲ ب.ظ
 

 بسم الله الرحمن الرحیم


مهر السّـنه

بررسی چرایی ، مبانی و مسائل پیرامون مهر السنة


شیخ عبدالزهرا وثوقی



ساختار :  مقدمه / مهر السنه چیست / مقدار مهر السنه / وجه تسمیه بر این اسم / چرا پانصد درهم / برگرداندن مهر السنه به قیمت روز / یک انتخاب دو برکت ! / برگشت مهرالمثل ، تفویض بضع و تفویض مهر   به مهرالسنه / نظرات فقها پیرامون مسئله / عواقب و آثارمنفی بی توجهی به این سنت / توجه به تاثیرات مفید  مهر السنة و توصیه به آن / نتیجه / منابع


چکیده :

بعد از بررسی شرایط مهریه های عصر حاضر و مشکلات متعددش بر آن شدیم که در توصیه ها و سنت اهل بیت علیهم السلام بیشتر مطالعه کنیم . آنچه که در روایات درباره مهریه به آن توصیه شده مقداری است که پیامبر اکرم صلوه الله علیه وآله به دستور الهی مهر همسرانشان کردند و برآن مقدار نیز دخترانشان را همسر دادند ، خصوصا درباره ی حضرت زهرا سلام الله علیها که از آن به بعد همین مقدار مشخص  در لسان خود اهل بیت علیهم السلام با نام مهر السنة استفاده و سنت شد و مقدار آن برابر با پانصد درهم شرعی است ، بعد از بروز رسانی و معادل سازی های صورت گرفته معادل 262.5 مثقال صیرفی که تقریبا برابر با یک کیلو و دویست و پنجاه گرم شد ، البته اگر بخواهیم ملاک ارزشی طلا را حساب کنیم حساب متفاوت می شود .

انتخاب این مهریه به عنوان قباله زنان امت رسول الله غیر از امتثال توصیه های نورانی معصومین علیهم السلام بر رعایت این اندازه ، از جهات مختلفی از جمله تمسک به سنت رسول خدا و حضرت زهرا به عنوان الگو و نمونه زنان عالم و رعایت مقدار کم ،سبک و قابل پرداختی که در روایات نشانه ی خوش یمنی زن و زندگی دانسته شده ، موجب برکت می باشد. مهرالسنه در بسیاری از مواضع اختلاف بر سر تعیین اندازه مهریه هم ملاکی ثابت است که حق زن بر اساس آن داده می شود . نظرفقها نیز بر استحباب قرار دادن این مهریه و کراهت  اعتبار بیش از آن می باشد .

در نهایت نیز باید بدانیم نادیده گرفتن این سنت و بی توجهی به مقدار و ملاک آن باعث بالا رفتن مهریه در طول زمان و عواقب بسیار بدی از قبیل  سدّ باب نکاح ، مدیون ماندن مرد وسنگر گرفتن زوجین در برابر هم خواهد شد در حالی که رعایت  این سنت موجب برکت ، عافیت بیشتر و استحقاق اجر و ثواب اخروی می شود .


کلید واژه : 

مهریه / مهر السنة / مهر المثل /  خَمْسَمِائَةِ درهم / خمسون دینار /  مثقال / اوقیه / تزوّج

مقدمه :

همانطور که شاهدیم در زمانه ی ما وجود مهریه های سنگین و بی ضابطه وحتی گاها بدون فکر و نیت پرداخت این حق به صاحبش موجب به وجود آمدن مشکلات قابل توجهی شده است .

در رویات و سیره اهل بیت علیهم السلام کمی مهریه و مقدار آن مورد توجه بوده . مهریه ی زنان پیامبر صلوة الله علیه وآله وسلم ، حضرت فاطمه سلام الله علیها و زنان دیگری از خانواده ی معصومین مقداری مشخص بوده که از آن با نام مهر السنة یاد می شود .

امید است با مطالعه و دقت در تاثیرات پربرکت این مهریه که تقریبا مقدار سبکی هم می باشد دید متفاوتی درباره ی مهریه و اندازه آن بدست آوریم تا جنبه معنوی و محبتی ازدواج بر جنبه ی مادی آن غلبه پیدا کند و به چشم معامله به آن نگاه نکنیم ، زیرا در همین عصر ما بسیاری از وصلت ها به دلیل نگاه کاسبانه و معاملی و چیره شدن جنبه مادی بر زندگی اصلا صورت نمیگیرد ! یا اینکه متاسفانه به چشم و هم چشمی مهریه های بسیار بالا و غیر عرف و چه بسا غیر عقلانی را مایه ی افتخار و مباهات قرار دهند .

این معضلات و بسیاری از مسائل دیگر که بر اثر مهریه های زیاد و بی پایه حتی در متن جریان زندگی موجب تاثیرات مخرب و کاهش آسایش می شود اهمیت مطالعه و تحقیق پیرامون این مساله و توصیه ها و راهبرد های معصومین  علیهم السلام را آشکار می کند .

لذا برآنیم که بررسی دقیق تری درباره ی توصیه ها و سیره ی معصومین علیهم السلام داشته باشیم که درباره ی مهریه چه میفرمودند؟ مهرالسنه چیست و از کجا شروع شده و وجه تسمه آن چه می باشد ؟ مقدارش چقدر بوده و در زمان ما تقریبا برابر با چه معادلی هست ؟ آیا رعایت این مقدار مستحب است ؟

و در نهایت آثار و برکات مهریه های سبک خاصه این مقدار مشخص چیست ؟


بدنه  اصلی متن   :

مهر السنة چیست ؟

به مهریه ای که رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم برای همسران خودشان قرار دادند و دختران خود را نیز به همین مقدار به تزویج همسرانشان در آوردند مهر السنة میگویند ، خصوصا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مهری که معادل‌ با قیمت‌ زره‌ مولی‌ أمیرالمؤمنین‌ علیه‌ السّلام‌ بود و با فروش‌ آن‌ بواسطۀ سلمان‌ فارسی‌ رسول‌ اکرم‌ صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلم‌ بدان‌ ، پیوند عقد زواج‌ بضعۀ مطهّره‌ خود، شفیعۀ روز جزا ، سیّدة‌ النساء فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ علیها را استوار نمود .

مقدار مهر السنة


آنچه که در روایات به تعابیرومعیارهای مختلفی درباره ی مقدارمهرالسنه آمده ، همه معادل  ( پانصد درهم ) است . لذا از روایاتی که مقدار این مهریه گفتند به چند روایت بسنده می کنیم .

زراره می گوید: شنیدم که امام صادق علیه السلام فرمود:

سَمِعْتُ أَباعَبْدِاللّهِ علیه السلام یَقُولُ مَهرَ رَسُولُ اللّهِ نِساءَهُ اثْنَتَىْ عَشْرَة أُقِیَّةً وَ نَشّاً وَالْأُقِیَّةُ أَرْبَعُونَ دِرْهَماً وَ النَّشُّ نِصْفُ الْأُقِیَّهِ وَ هُوَ عِشْرُونَ دِرْهَماً».

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم برای زنان خود دوازده اوقیه و یک نش مهر قرار داد و اوقیه، چهل درهم و نش، نصف اوقیه، همان بیست درهم است.[1]                                                 

 معادل سازی اوقیه با درهم را در بخش برگرداندن مهرالسنه به قیمت روز خواهیم آورد .


در فقه الرضا آمده :  فإذا تزوجت فاجهد ألا تجاوز مهرها مهر السنة و هو خمسمائة درهم فعلى ذلک زوج رسول الله صل الله علیه و آله (بناته) و تزوج نساءه  [2]

زمان ازدواج تا می توانی کاری کن تا مهریه ی همسرت از اندازه ی مهر السنه بیشتر نشود و مقدار آن پانصد درهم می باشد که حضرت رسول الله صلوة الله علیه وآله و سلم مهریه ی زنان و دختران خود را همین مقدار قرار دادند .


وجه تسمیه بر این اسم ( مهر السنة )

همانطور که از اسم این مهریه ی خاص معلوم است ، دلیل نام گذاری اش که لفظی شرعیست سیره و سنت پیامبر و دیگر معصومین علیهم السلام  بوده که بر این‌ منهج‌ راستین‌ ، مهریۀ بانوان‌ امّت‌ خود را سنّت‌ فرمودند و این اسم را عیناً استفاده کردند و این نام گذاری توسط خودشان صورت گرفته ، لذا این لفظ بارها در روایات اهل بیت علیهم السلام آمده و شاهد آن هستیم که روایت زیر هم بر این نکته تصریح دارد :

سأل المفضّل بن عمر أبا عبد الله  علیه السلام عن مهر المرأة الذی لا یجوز للمؤمنین أن یجوزوه، فقال:  «السنّة المحمّدیة خمسمائة درهم، فمن زاد على ذلک ردّ إلى السنّة، و لا شی‌ء علیه أکثر من الخمسمائة درهم» [3]

 

چرا پانصد درهم ؟!

روایت زیر ، درباره ی علت تشریع مقدار عدد پانصد که از معصوم علیه السلام نقل شده ، می باشد . ضمن اینکه بعد از ترجمه حدیث نیز نظری آورده شده که توجه به آن خالی از لطف نیست .

عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ‏ علیه السلام عَنْ مَهْرِ السُّنَّةِ: کَیْفَ صَارَ خَمْسَمِائَةٍ؟

فَقَالَ: «إِنَّ اللَّهَ- تَبَارَکَ وَ تَعَالى‏- أَوْجَبَ عَلى‏ نَفْسِهِ أَلَّا یُکَبِّرَهُ مُؤْمِنٌ مِائَةَ تَکْبِیرَةٍ، وَ یُسَبِّحَهُ‏ مِائَةَ تَسْبِیحَةٍ، وَ یُحَمِّدَهُ مِائَةَ تَحْمِیدَةٍ، وَ یُهَلِّلَهُ مِائَةَ تَهْلِیلَةٍ، وَ یُصَلِّیَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ‏ مِائَةَ مَرَّةٍ، ثُمَّ یَقُولَ: اللَّهُمَّ زَوِّجْنِی مِنَ الْحُورِ الْعِینِ، إِلَّا زَوَّجَهُ اللَّهُ حَوْرَاءَ عَیْنٍ‏، وَ جَعَلَ ذلِکَ مَهْرَهَا.

ثُمَّ أَوْحَى اللَّهُ إِلى‏ نَبِیِّهِ صلى الله علیه و آله: أَنْ سُنَ‏ مُهُورَ الْمُؤْمِنَاتِ خَمْسَمِائَةِ دِرْهَمٍ، فَفَعَلَ ذلِکَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله، وَ أَیُّمَا مُؤْمِنٍ خَطَبَ إِلى‏ أَخِیهِ حُرْمَتَهُ، فَبَذَلَ‏خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ‏، فَلَمْ یُزَوِّجْهُ، فَقَدْ عَقَّهُ، وَ اسْتَحَقَّ مِنَ اللَّهِ- عَزَّ وَ جَلَّ- أَلَّا یُزَوِّجَهُ حَوْرَاءَ [4]

خداوند بر خود لازم گردانیده است که نگوید هیچ مؤمنى صد مرتبه‏الله اکبرو صد مرتبه‏سبحان الله‏و صد مرتبه‏الحمد لله‏و صد مرتبه‏لا اله الا الله‏و صد مرتبه‏اللهم صل على محمد و آل محمدپس از آن‏اللهم زوجنى من الحور العین‏ مگر آنکه حق تعالى او را حور العین تزویج فرماید این پانصد ذکر را مهریه او قرار دهد .

و خدا به پیامبر صل الله علیه و آله وحی فرمود که پانصد درهم را برای مهریه ی زنان مومنه سنت قرار بده   پس از این جهت است که مهرهاى زنان پانصد درهم قرار شد یعنى چون پانصد درهم مقابل است با پانصد ذکر مذکور ، هر درهمى مقابل ذکرى   و هر مؤمنى که از برادر دینى خود زنى خواستگار شود و پانصد درهم بخواهد مهر او قرار دهد و او را تزویج نکند پس او را اذیت و آزار نموده است و مستحق است که خدا او را حور العین تزویج نکند.[5]

در آموزه های دینی اعداد قابل توجه هستند و معتقدیم اعداد خاصی میتوانند بر امورات این هستی تاثیراتی داشته باشند، لذا ازاین که در مقابل هر ذکری درهمی قرار داده شده و این مقدار، مهریه زنانی بهشتی می باشد شاید بتوان گفت رعایت این تعداد مشخص درهم موجب برکت و نزدیک ترشدن یک زندگی به ملاک های زندگی بهشتی می شود .

 

برگردان مهر السنة به قیمت روز

برای محاسبه مقدار به روز مهر السنه دو مرحله تحقیق احتیاج است .

·        اول اتخاذ مبانا ؛ که آیا جنس درهم یعنی همان نقره ، بطورخاص موضوعیت دارد ؟ یا ملاک اندازه ارزشی است که معمولا در دوره های مختلف از قدیم تا بحال به نسبت ارزش طلا سنجیده می شده ؟

·        و دوم معادل سازی واحد سنجش اندازه ؛ زیرا کیل ها و واحدهای اندازه گیری در زمان اهل بیت علیهم السلام چیزی متفاوت است با آنچه که امروز بین مردم عرف شده .

نسبت طلا به نقره در حال حاضر متفاوت است با آنچه که زمان تشریع این سیره بوده .

ارزش طلا در آن زمان ( ده ) برابر  نقره بوده در شرح لمعه می‌نویسد: پانصد درهم برابر با پنجاه دینار می‌باشد. [6]

 ، اما اکنون با توجه به نوسانات بازار ، ارزش طلا تقریبا چیزی به اندازه ی ( پنجاه ) برابر می باشد .[7] لذا اگر قائل به ملاک ارزشی طلا شدیم حاصل به دست آمده از اندازه بر حساب نقره را باید تقریبا پنج برابر کرد .

 همانطور که در بخش ( مقدار مهر السنه ) آورده شد ، پانصد درهم  اندازه ایست که بطور دقیق در روایات به آن اشاره شده . حتی روایتی از امام صادق علیه السلام منقول است که اندازه ی مهرالسنه را که به واحد (اوقیه ) بوده را به درهم محاسبه می فرمایند :

رسول خدا هیچ یک از دختران و زنان خود را به مهر بیش از دوازده اوقیه و یک نش تزویج نکرد. مقدار اوقیه، چهل و مقدار نش، بیست درهم می باشد .[8]  که جمع آن همان 500 درهم می شود .

نسبت بین مثقال شرعی  و درهم شرعی ، 7 به 10 است  یعنی هر ده درهم شرعی برابر با هفت مثقال شرعی می باشد . (یعنی هر درهم 0.7 مثقال شرعیست درحالی که هر دینار 1 مثقال شرعیست )[9]

پس 500 درهم شرعی برابر است با 350 مثقال شرعی . (  350 = 0.7 * 500 )

و چون نسبت هر مثقال شرعی به مثقال صیرفی 3 به 4 است یعنی هر چهار مثقال شرعی برابر سه مثقال صیرفی می باشد .

پس 350 مثقال شرعی برابراست با 262.5 مثقال صیرفی .  ( 262.5 = 4/3  *  350 )

لذا برای محاسبه ارزش به روز مهرالسنة کافیست قیمت یک مثقال صیرفی نقره را ضرب در 262.5 کرد . یا اگر به گرم بخواهیم بدست آوریم از قرار هر مثقال = 4.7 گرم می شود تقریبا یک کیلو و 250 گرم

با توجه به دو نکته ای که در ابتدا روشن شد ، شایسته است زوجین بر مقدار مشخصی که محاسبه شد (مصالحه) کنند تا بازهم اگر اختلافی در واقع وجود داشته با این کار از بین برود .

 

یک انتخاب دو برکت !

غیر از تعلیل بالا که درباره ی لحاظ این عدد خاص آورده شد ، انتخاب مهر السنة را میتوان از دو جهت موجب برکت وخوش یمنی دانست . یکی همان که در بخش وجه تسمیه به آن اشاره کردیم ، یعنی تمسک به سنت و سیره ی محمدی و روش اهل بیت علیهم السلام و دیگر سبک بودن این مقدار که درباره کم بودن و سبک بودن مهریه و آثارش روایات بسیاری داریم :

پیامبر بزرگوار صل الله علیه و آله وسلم می فرمایند : بزرگ ترین و بابرکت ترین ازدواج آن است که مهریه در آن کم باشد[10] و «شومی و بد قدمی زن، به سنگین بودن مهر اوست [11]

امیر مؤمنان علی (علیه السّلام) فرمودند: ( من یُمن المرأة تیسیر نِکاحها[12]  از برکت زن این است که ازدواج او آسان انجام شود ». پر واضح است که یکی از عوامل اصلی برای سنگینی ازدواج ها، مهریه های سنگین است. با سبک کردن آن می توانیم ازدواج را با برکت کنیم. آسانی ازدواج، به سبکی مهریه است. لذا جایی دیگر می فر مایند : (مهریه را سنگین نگیرید که این، مایه کینه و دشمنی است) [13] و (مهریه زنان را گران و سنگین نکنید که دشمنی در پی خواهد داشت)[14]

پس انتخاب مهر السنه از دو لحاظ موجب بالاتر رفتن سطح آسایش و خوشی زندگی می شود :

برکت سنت اهل بیت و یمن کم بودن و مقدار سبک آن  


برگشت مهرالمثل ، تفویض بضع و تفویض مهر   به مهرالسنه

·        مهر المثل برای هر کس با توجه به شرایط خود ، خانواده و جامعه اش متفاوت است یعنی مهریه ای که در شان چنین زنی در عرف حساب می شود .

·        تفویض بضع آن است که در عقد اصلا ذکری از مهریه نشود و عقد بدون قیدمهریه و مقدار آن جاری شود .

·        تفویض مهر هم یعنی در عقد قید مهریه آوره شد اما تعیین مقدارش را به عهده ی یکی از زوجین بگذارند .

بطور کلی برای هرسه حالت بالا در روایات ضابطه اینگونه است که اگر خود مرد راضی به بیش از اندازه ی مهرالسنه باشد عیبی ندارد اما در هر کدام از این موارد برای مرد مقداری بالاتر از ارزش مهر السنه تعیین کنند به مهر السنه تقلیل پیدا کرده  و به مقدار ارزش آن برعهده ی مرد ثابت می شود .

ابوالصلاح حلبی در کافی :

مهر المثل یعتبر فیه السن و النسب و الجمال و التحصین، فان نقص عن مهر السنة لم یکن لها غیره، و ان تجاوزه رد الیه، و هو خمسمائة درهم فضة أو قیمتها خمسون دینارا. [15]


یَصِحُّ الْعَقْدُ الدَّائِمُ مِنْ غَیْرِ ذِکْرِ الْمَهْرِ، فَإِنْ دَخَلَ فَمَهْرُ الْمِثْلِ، وَ إِنْ طَلَّقَ قَبْلَ الدُّخُولِ فَلَهَا الْمُتْعَةُ حُرَّةً کَانَتْ أَوْ أَمَةً، فَالْغَنِیُّ بِالدَّابَّةِ أَوِ الثَّوْبِ الْمُرْتَفَعِ أَوْ عَشَرَةِ دَنَانِیرَ، وَ الْمُتَوَسِّطُ بِخَمْسَةِ دَنَانِیرَ، وَ الْفَقِیرُ بِدِینَارٍ وَ خَاتَمٍ وَ شِبْهِهِ وَ لَا مُتْعَةَ لِغَیْرِ هَذِهِ، وَ لَوْ تَرَاضَیَا بَعْدَ الْعَقْدِ بِفَرْضِ الْمَهْرِ جَازَ وَ صَارَ لَازِماً، وَ لَوْ فَوَّضَا تَقْدِیرَ الْمَهْرِ إِلَى أَحَدِهِ?َا صَحَّ وَ لَزِمَ مَا حَکَمَ بِهِ الزَّوْجُ مِمَّا یُتَمَوَّلُ وَ مَا حَکَمَتْ بِهِ الزَّوْجَةُ إِذَا لَمْ یَتَجَاوَز مَهْرَ السُّنَّةِ .[16]

چنانچه مرد او را طلاق گفته بود، در حالى که تعیین مهریّه با زوجه بوده باشد زن نمیتواند از مهر السّنة که پانصد درهم است تجاوز کند و مهریّه زنان رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله همین مقدار مى‏باشد [17]

در غایة المرام آمده : مفوضة البضع لها ان تمتنع من الدخول حتى یوصلها المهر و یسلم إلیها‌

فإن اتفقا على الفرض جاز، و ان اختلفا و ترافعا الى الحاکم فرض مهر المثل ما لم یتجاوز مهر السنة فیرد إلیها . [18]

إن کان الحاکم الزّوج، لزم ما یحکم به قلّ أو کثر، و جاز أن یحکم بمهما شاء ممّا یصحّ أن یکون مهرا، و إن کان الزّوجة، لزم ما تحکم به، قلیلا کان أو کثیرا، ما لم یتجاوز مهر السنّة، و هو خمسمائة درهم، فیردّ إلیها.[19]

و من تزوج امرأة على کتاب الله و سنة رسول الله صلى الله علیه و آله و لم یسم مهرا، کان مهرها مهر السنة بغیر زیادة و لا نقص، فان تزوج على حکمها فحکمت بدرهم أو بأکثر منه، الى ان یبلغ خمس مائة درهم، کان حکمها ماضیا، فان حکمت بأکثر من خمس مائة درهم لم یجز حکمها وردت الى الخمس مائة. [20]

و روى هذا الحکم بخصوصه أسامة بن حفص و کان قیّما لأبی الحسن موسى علیه السلام قال: «قلت له: رجل یتزوّج و لم یسمّ مهرا، و کان فی الکلام:

أتزوّجک على کتاب اللّه و سنّة نبیّه، فمات عنها أو أراد أن یدخل بها فما لها من المهر؟ قال: مهر السنّة»[21]


نظرات فقها پیرامون مسئله

·        مرحوم شهید در لمعه :

یُکْرَهُ أَنْ یَتَجَاوَزَ مَهْرَ السُّنَّةِ وَ هُوَ خَمْسُمِأَةِ دِرْهَمٍ [22]

 

·        شهید ثانی در مسالک الافهام :

لا خلاف فی استحباب تقلیل المهر، و أن لا یتجاوز مهر السنّة الذی تزوّج به النبیّ صلّى اللّه علیه و آله و سلّم نساءه و زوّج به بناته، للتأسّی به . [23]

 

·        شیخ طوسی در تهذیب الاحکام :

وَ یُسْتَحَبُّ أَنْ یَکُونَ الْمَهْرُ خَمْسَمِائَةِ دِرْهَمٍ وَ هُوَ مَهْرُ السُّنَّةِ رَوَى ذَلِکَ‌ :  الْحُسَیْنُ بْنُ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ کَانَ صَدَاقُ النِّسَاءِ عَلَى عَهْدِ النَّبِیِّ ص اثْنَتَیْ عَشْرَةَ وُقِیَّةً وَ نَشّاً قِیمَتُهَا مِنَ الْوَرِقِ خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ‌ [24]

 

·        شیخ صدوق در من لا یحضر :

در مورد مهر السّنه تنها صدوق علیه الرّحمه نیست که ما زاد بر پانصد درهم را جایز نمیداند سیّد مرتضى- رحمه اللّٰه- نیز همین نظر را دارد بلکه آن را نسبت میدهد به همۀ فقهاى امامیّه، چنان که در انتصار مى‌فرماید: «و ممّا انفردت به الامامیّة أنّه لا یتجاوز بالمهر خمسمائة درهم جیاد قیمتها خمسون دینارا فما زاد على ذلک ردّ إلى هذه السّنّة».[25]


عواقب و آثارمنفی بی توجهی به این سنت  

امروزه‌ مهریّۀ دختران‌ بطور سرسام‌ آور بالا رفته‌ است‌ . و بدین‌ جهت‌ مانع‌ عظیمی‌ در سر راه‌ ازدواج‌ واقع‌ است‌ . در حقیقت‌ ازدواج‌ و نکاح‌ را مبادلۀ دختر با مهریه‌ می‌دانند، و هر کس‌ می‌خواهد شرف‌ و عزّت‌ خود را به‌ ذی‌ قیمت‌ بودن‌ دختر خود که‌ مساوق‌ با مهریّه‌ بیشتر است‌ حفظ‌ کند . و از این‌ راه‌ تنافس‌ و خودفروشی‌ و منیّت‌ ، بازاری‌ گرم‌ پیدا نموده‌ است‌ . هر دختری‌ که‌ شوهر می‌کند ، می‌خواهد مهرش‌ از اقران‌ وی‌ افزون‌ باشد ، و این‌ چند پی‌ آمد نکوهیده‌ را در بر دارد :

اوّل‌ : سدّ باب‌ نکاح‌ و سدّ تکثیر آن‌ : در حالیکه‌ شارع‌ اسلام‌ امر به‌ نکاح‌ و تسریع‌ و تکثیر آن‌ نموده‌ است‌ .

 

دوّم‌ : عدم‌ تمکّن‌ مردان‌ از پرداختن‌ مهریه‌ که‌ باید نقدینه‌ای‌ باشد که‌ به‌ زنان‌ تقدیم‌ می‌دارند ؛ و بجای‌ آن‌ مهر بر ذمّه‌ و دَین‌ نشسته‌ است‌ . یعنی‌ مهرینه‌ در ذمّۀ زوج‌ تعلّق‌ می‌گیرد ، تا بعداً بپردازد . و این‌ خود چند عیب‌ مهم‌ دارد .

اولاً  مهریه‌های‌ سنگین‌ برای‌ مرد قابل‌ پرداخت‌ نیست‌ . فلهذا متمکّن‌ از اداء آن‌ نمی‌شوند تا بمیرند و یا زن‌ بمیرد . و در آن‌ صورت‌ هم‌ چون‌ سنگین‌ است‌ چه‌ بسا ورثه‌ قادر بر پرداخت‌ آن‌ نیستند . و تا آن‌ زمان‌ هم‌ خود مالیّۀ معتنابهی‌ که‌ بتواند ادا کند بدست‌ نیاورده‌ است‌ . و چه‌ بسا اینگونه‌ مهریه‌ها که‌ عادةً زوج‌ قادر بر اداء آن‌ نیست‌ موجب‌ ابطال‌ مهریه‌ در عقد می‌شود اگر نگوئیم‌ : موجب‌ بطمن‌ اصل‌ عقد نکاح‌ است‌ . و این‌ عقد از مهر المسمّی‌ به‌ مهر المثل‌ تنزّل‌ پیدا می‌نماید .

ثانیاً در شب‌ مذاکره‌ و معارفه‌ فیما بین‌ ارحام‌ زوجین‌ که‌ به‌ شب‌ «بلّه‌ بران‌» معروف‌ است‌ بجای‌ صمیمیت‌ و محبّت‌ ، تبا غرض‌ و منیّت‌ و خودفروشی‌ در مذاکرات‌ فیما بین‌ صورت‌ می‌گیرد . زیرا خاندان‌ عروس‌ تا حد امکان‌ سعی‌ می‌کنند خود را ذی‌ ارج‌ قلمداد کنند ، و با شواهد و امثال‌ و کسب‌ و شهرت‌ و سائر امور اعتباریّه‌ دختر خود را گرانقدر و پر بهاء جلوه‌ دهند ، تا مهریه‌ای‌ را که‌ می‌خواهند بر آنها قالب‌ زنند ، جای‌ خود را بگیرد . و خاندان‌ داماد نیز برای‌ آنکه‌ زیاد نباخته‌ باشند ، تا سر حدّ قدرت‌ ، برای‌ شکستن‌ دعاوی‌ مقابل‌ می‌کوشند ، و با شواهد و امثال‌ و بیان‌ نمونه‌ها می‌خواهند قدرِ واقعی‌ دختر را بنمایانند ، بلکه‌ در برابر حریف‌ نیز او را از اقران‌ عادی‌ خود پائین‌تر آورند تا کمتر بپردازند .

و در حقیقت‌ مجلس‌ معارفه‌ که‌ باید یک‌ مجلس‌ صفا و محبّت‌ ، و یک‌ محفل‌ انس‌ و پیوند میان‌ دو خاندان‌ تازه‌ بهم‌ رسیده‌ باشد ، به‌ یک‌ مجلس‌ خودفروشی‌ و شخصیّت‌ طلبی‌ ، و خودنمائی‌ و ارائۀ کالا در برابر گرانترین‌ قیمت‌ در بازار عرضه‌ و اگر اغراق‌ نگوئیم‌ ، مثل‌ بازار خرفروشان‌ که‌ آنها را به‌ حراج‌ می‌گزارند ، و با چوبۀ حراج‌ به‌ بالاترین‌ قیمت‌ می‌فروشند ، خواهد شد . یعنی‌ نکاح‌ که‌ یک‌ امر عبادی‌ و سنّت‌ حسنه‌ است‌ تبدیل‌ به‌ یک‌ دکانداری‌ و بازار خرید و فروش‌ امتعه‌ می‌گردد ، و دختر معصوم‌ جوان‌ نیز شهید افکار جاهلی‌ اقوام‌ خود شده‌ ، و مانند کالا باید به‌ بازار عرضه‌ تقدیم‌ شود . کجا رفت‌ شرف‌ انسانیّت‌ ؟ کجا رفت‌ روح‌ پیوند و پیوستگی‌ ؟

مجلس‌ مذاکره‌ و معارفه‌ و تعیین‌ مهریه‌ که‌ اولین‌ محفل‌ انس‌ و جمعیّت‌ میان‌ این‌ دو گروه‌ است‌ ، باید از بالاترین‌ ارزشهای‌ انسانیت‌ و ایثار و گذشت‌ و محبت‌ و صمیمیت‌ و پیوند دوستی‌ و عقد مؤالفت‌ و مؤانست‌ برخوردار باشد ، اینست‌ روح‌ اسملا . اینست‌ آن‌ آئین‌ پاک‌ سروری‌ ، اینست‌ سیرۀ سروران‌ و اولیاء گرامی‌ !

ثالثاً مهریۀ سنگین‌ پیوسته‌ دختر را متجبّر و در برابر شوهر مستکبر می‌دارد و روح‌ تواضع‌ و خشوع‌ را از او می‌گیرد و پیوسته‌ دختر به‌ اتّکاء مهریۀ سنگین‌ خود و عدم‌ امکان‌ پرداخت‌ شوهر ، او را در امر و نهی‌ و جبروتیّت‌ قرار می‌دهد . و مرد نیز از اوّل‌ عقد، خود را زیر بار سنگین‌ مهریۀ مشاهد می‌کند ، و مهریۀ سنگین‌ عقده‌ای‌ بر دل‌ او می‌گردد .

سوّم‌ : سنگر گرفتن‌ مرد و زن‌ در برابر هم‌ : چون‌ از وهلۀ اول‌ ، زن‌ خود را باری‌ و وزنه‌ای‌ در مقابل‌ مرد می‌داند ، مرد نیز زن‌ را وجود تحمیلی‌ بر خود نظر می‌کند ، این‌ دو نگرش‌ خدای‌ ناکرده‌ در اثر مختصر اختلافی‌ شدید می‌شود . و روز به‌ روز به‌ تزاید می‌گذارد . این‌ عقدۀ قلبی‌ دیگر از تحمل‌ بیرون‌ می‌رود ، و موجب‌ بغض‌ و بدبینی‌ می‌شود. مرد می‌بیند که‌ زن‌ بر او تحمیل‌ است‌ و زن‌ می‌بیند که‌ : با این‌ همه‌ مشکلات‌ و مهریّه‌ ، مرد از او نفرت‌ دارد . این‌ زندگی‌ رو به‌ فرسایش‌ می‌رود . کم‌ کم‌ زن‌ خسته‌ و ملول‌ می‌شود و مرد هم‌ از خدا می‌خواهد این‌ بار تحمیل‌ را فرو گزارد ، زن‌ می‌گوید : مالم‌ حلال‌ ، جانم‌ آزاد .

در این‌ صورت‌ بدون‌ پرداخت‌ مهر ، با هزار دغدغه‌ و مشکله‌ هر دو از هم‌ جدا و آن‌ محبت‌ منتظره‌ تبدیل‌ به‌ عداوت‌ ، و زندگی‌ مجمّع‌ مبدّل‌ به‌ تفریق‌ می‌شود، اینست‌ نتائج‌ مهریۀ سنگین‌ .

تمام‌ این‌ مصائب‌ و مشکال‌ از این‌ رخ‌ داده‌ است‌ که‌ عنوان‌ نکاح‌ و ازدواج‌ در میان‌ مردم‌ ، عنوان‌ مبادله‌ و معاوضه‌ را پیدا نموده‌ است‌ . اما اگر بدانند و بفهمند که‌ این‌ عنوان‌ غلط‌ است‌ ، نکاح‌ یعنی‌ عبادت‌ الهی‌ ، و سیر در مدارج‌ و معارج‌ کمال‌ انسانی‌ ، و ایجاد مثل‌ و خلیفه‌ خداوندی‌ در روی‌ زمین‌ ، و زندگی‌ مشترک‌ بر اساس‌ محبت‌ و مودّت‌ و ایثار و تحمّل‌ مشاقّ در راه‌ به‌ ثمر رسانیدن‌ ، و پرورش‌ و تربیت‌ اولاد که‌ اعظم‌ از نتائج‌ عالم‌ خلقت‌ است‌ ، دیگر صد در صد موضوع‌ عوض‌ می‌شود ، و به‌ دنبال‌ آن‌ حکم‌ عوض‌ می‌شود .


توجه به تاثیرات مفید  مهر السنة و توصیه به آن

حضرت علامه آیت الله حسینی طهرانی دریاره ی آثار و نتایج مطلوب انتخاب این مهریه می فرمودند: در اینصورت‌ زنان‌ امّت‌ رسول‌ خدا را به‌ پیروی‌ از دختر رسول‌ خدا ، و مردان‌ امت‌ به‌ پیروی‌ از أمیرالمؤمنین‌ علیه‌ السّلام‌ ، و از بنیاد گزارندۀ آئین‌ پاک‌ محمدی‌ از سنّت‌ خود رسول‌ اکرم‌ صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلّم‌ اگر مهریه‌ خود را مهر السنّة‌ قرار دهند ، تمام‌ این‌ اشکالات‌ مرتفع‌ خواهد شد .

این‌ حقیر مهریه‌ تمام‌ دختران‌ خود را مهر السنّة‌ نموده‌ام‌ ، و مهریۀ عروسان‌ فرزندان‌ خود را مهر السنة‌ کرده‌ام‌ . و تا بحال‌ از دوستان‌ و آشنایان‌ و افرادی‌ که‌ بر این‌ منهج‌ اطّلاع‌ یافته‌ و مراجعه‌ نموده‌اند ، صدها نفر مهریه‌هایشان‌ مهر السّنة‌ بوده‌ است‌ ، و للّه‌ الحمد و له‌ المنّة‌ همه‌ با خیر و برکت‌ و عافیت‌ و زندگی‌های‌ توأم‌ با مسرّت‌ و شادکامی‌ و مواهب‌ الهیّه‌ بوده‌ است.

نمی‌خواهم‌ عرض‌ کنم‌ که‌ : حتما و بطور وجوب‌ و الزام‌ باید مهریه‌ها را به‌ مهر السنّة‌ ارجاع‌ داد ، بلکه‌ می‌خواهم‌ بگویم‌ : با پیشنهاد به‌ دختران‌ و خاندان‌ عروس‌ در موقع‌ ازدواج‌ ، و با بیان‌ این‌ خصوصیّات‌ و به‌ جهت‌ علوّ گفتار رسول‌ خدا ، و عظمت‌ این‌ سنّت‌ سَنیّه‌ و ابهت‌ این‌ رویّۀ راستین‌ ، خود دختران‌ در انتخاب‌ مهر السنّه‌ پیشقدم‌ بوده‌اند، و افتخار خود و اقوام‌ خود را فراهم‌ آورده‌اند .

و هر کس‌ از نی‌ طریق‌ و روش‌ مطّلع‌ شده‌ است‌ آنرا پسندیده‌ و تقدیر نموده‌ است‌ . حتّی‌ بعضی‌ از مخدّراتی‌ که‌ به‌ مهریّه‌های‌ سنگین‌ ازدواج‌ کرده‌اند ، طالب‌ شده‌اند که‌ شوهرانشان‌ آنانرا طلاق‌ دهند و سپس‌ به‌ جهت‌ مبارکی‌ و میمینت‌ این‌ مهریه‌ که‌ مهریۀ اوّل‌ زن‌ عالم‌ امکان، سیّدة‌ نساء أهل‌ الجنّه‌ است‌ دوباره‌ به‌ نکاح‌ شوهران‌ خود برگردند ، ولی‌ بنده‌ به‌ آنها گفته‌ام‌ : طلاق‌ امر محبوبی‌ نیست‌، و برای‌ این‌ منظور مطلوب‌ نیست‌ .

شما اینک‌ آن‌ مهریّه‌ را با شوهرانتان‌ به‌ مهر السّنه‌ مصالحه‌ کنید ، همان‌ ثواب‌ و اجر را خواهید داشت‌ .[26]


نتیجه :

با توجه به استدلال ها و روایات گذشته ، انتخاب مهرالسنة مستحب است و ترویج آن در زمانه ای که مهریه های زیاد و سنگین و گاهاً عجیب و بدون ملاک موجب مشکلات مختلفی در زندگی ها شده است ، می تواند در جهت بالا بردن سطح خوشبختی و از بین بردن بسیاری از آثار منفی مهریه های بالا خصوصاً با تبرک جستن به این مقدار مهریه ی مشخص ، مفید باشد و با این آگاهی سعی بر داشتن زندگی ای آرام تر و پر برکت تر داشته باشیم .

چه آنکه وقتی مهریه به اندازه ی این مقدار متعارف و قابل پرداخت باشد به زن اعطاء می شود چون امکان دادنش هست و این دین از گردن مرد برداشته می شود و زن هم به هدیه ی از جانب همسرش می رسد اما وقتی غیرآن شد که معمولا رقم های بسیار بالا قرار داده می شود غالبا در سیر طبیعی زندگی اصلا داده نمی شود ! و مطالبه یا بعد از فوت از ماترک میت می شود و یا هنگام طلاق ! و تا آن زمان و چه بسا بعد آن دین بر عهده ی شوهر می ماند و آثار منفی اش در زندگی وجود دارد .


منابع :

عاملى، شهید ثانى، زین الدین بن على، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة (المحشّٰى - سلطان العلماء)، 2 جلد، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، قم - ایران، اول، 1412 ه‍ ق

عاملى، شهید اول، محمد بن مکى، اللمعة الدمشقیة فی فقه الإمامیة،

شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة، 30جلد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام - قم، چاپ: اول، 1409 ق.

ابن بابویه، محمد بن على، المقنع (للصدوق)، 1جلد، مؤسسة امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشریف - قم، چاپ: اول، 1415ق.

.هلالى، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، 2جلد، الهادى - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1405ق.

ابن بابویه، محمد بن على - آقا نجفى اصفهانى، محمد تقى، عیون أخبار الرضا علیه السلام / ترجمه آقا نجفى، 2جلد، انتشارات علمیه اسلامیه - تهران، چاپ: اول، بى تا.

کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - دارالحدیث)، 15جلد، دار الحدیث - قم، چاپ: اول، ق‏1429.

حلّى، علامه، حسن بن یوسف بن مطهر اسدى، مختلف الشیعة فی أحکام الشریعة، 9 جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم - ایران، دوم، 1413 ه‍ ق

حلّى، علامه، حسن بن یوسف بن مطهر اسدى، تحریر الأحکام الشرعیة على مذهب الإمامیة (ط - الحدیثة)، 6 جلد، مؤسسه امام صادق علیه السلام، قم - ایران، اول، 1420 ه‍ ق

عاملى، شهید اول، محمد بن مکى، اللمعة الدمشقیة فی فقه الإمامیة، در یک جلد، دار التراث - الدار الإسلامیة، بیروت - لبنان، اول، 1410 ه‍ ق

طرابلسى، ابن براج، قاضى، عبد العزیز، المهذب (لابن البراج)، 2 جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم - ایران، اول، 1406 ه‍ ق

طوسى، ابو جعفر، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، 10 جلد، دار الکتب الإسلامیة، تهران - ایران، چهارم، 1407 ه‍ ق

حلبى، ابو الصلاح، تقى الدین بن نجم الدین، الکافی فی الفقه، در یک جلد، کتابخانه عمومى امام امیر المؤمنین علیه السلام، اصفهان - ایران، اول، 1403 ه‍ ق

قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابویه - مترجم: غفارى، على اکبر و محم، من لا یحضره الفقیه - ترجمه، 6 جلد، نشر صدوق، تهران - ایران، اول، 1409 ه‍ ق

 قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابویه، المقنع (للشیخ الصدوق)، در یک جلد، مؤسسه امام هادى علیه السلام، قم - ایران، اول، 1415 ه‍ ق

صیمرى، مفلح بن حسن (حسین)، غایة المرام فی شرح شرائع الإسلام، 4 جلد، دار الهادی، بیروت - لبنان، اول، 1420 ه‍ ق

منسوب به امام رضا، على بن موسى علیهما السلام، الفقه - فقه الرضا، در یک جلد، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، مشهد - ایران، اول، 1406 ه‍ ق

عاملى، شهید ثانى، زین الدین بن على، مسالک الأفهام إلى تنقیح شرائع الإسلام، 15 جلد، مؤسسة المعارف الإسلامیة، قم - ایران، اول، 1413 ه‍ ق



[1]     وسایل الشیعه ، ج 15، ابواب المهور، باب 4، ح 3.

[2]   الفقه - فقه الرضا؛ ص: 234     الوسائل: 21- 244- أبواب المهور- ضمن ب 4.

[3]  مختلف الشیعة فی أحکام الشریعة؛ ج‌7، ص: 145

[4]     الکافی (ط - دارالحدیث) ؛ ج‏10 ؛ ص710   التهذیب ج7 ص 356

[5]   عیون أخبار الرضا علیه السلام / ترجمه آقا نجفى ؛ ج‏2 ؛ ص317

[6]    حدائق الناضره، ج۲۴، ص۴۳۳.   شرح لمعه، ج۵، ص۳۴۴.   

[7]  www.silverexchange.ir       با توجه به قیمت های روز نقره و  طلا

[8]     وسائل الشیعه، ج 21، باب 4، ح 4.

[9]   کاوشی بر اقسام ششگانه دیه ،آیة الله سید محمود هاشمی

[10]  «اِنَّ اَعْظَمَ النِّکاحِ بَرَکَةً اَیْسَرُهُنَّ صداقا» عبدالکریم زیدان، المفصل فى احکام مرأة و البیت المسلم فى شریعة الاسلامیه، بیروت، مؤسسة الرسالة، ج 7، ص 64.

[11]   وسائل الشیعه، ج 20، ص 255.

[12]   میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 14، ص 216

 [13]   قال على علیه السلام: «لاتُغالوا بِمُهورِ النِّساءِ فَتَکُونَ عَداوةً». وسائل الشیعه، ج 21، باب 5، ح 12

[14]   وسائل الشیعه، ج 20، ص 256

[15]    الکافی فی الفقه؛ ص: 293

[16]   اللمعة الدمشقیة فی فقه الإمامیة؛ ص: 183

[17]    من لا یحضره الفقیه / ترجمه غفارى، على اکبر ومحمد جواد و بلاغى، صدر ؛ ج‏5 ؛ ص54

[18]   غایة المرام فی شرح شرائع الإسلام؛ ج‌3، ص: 141

[19]  تحریر الأحکام الشرعیة على مذهب الإمامیة (ط - الحدیثة)؛ ج‌3، ص: 567

[20]   المهذب (لابن البراج)؛ ج‌2، ص: 202

[21]    مسالک الأفهام إلى تنقیح شرائع الإسلام؛ ج‌8، ص: 175

[22]   اللمعة الدمشقیة فی فقه الإمامیة؛ ص: 183

[23]  مسالک الأفهام إلى تنقیح شرائع الإسلام؛ ج‌8، ص: 199

[24]    تهذیب الأحکام؛ ج‌7، ص: 356

[25]   من لا یحضره الفقیه - ترجمه؛ ج‌5، ص: 33

[26]   مورد هجدهم  از پیش نویس قانون اساسی / کتاب وظیفه ی فرد مسلمان  


حتما سری هم به سایت زیر بزنید.

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۱۳
شیخ عبدالزهرا وثوقی

مهرالسنه

مهریه

نظرات  (۱۲)

سلام
تلاش های شما قابل تقدیر هست
جای بحث های بروز طبق سنن و روایات پیامبر و ائمه، همیشه خالی هست.
البته باید بیشتر روی راه های ارزش کردنِ ارزش ها، توی جامعه باشیم.
 خیلی مسائل بین طلاب ارزش فوق العاده ای داره مثل همین مهرالسنه و خود من بشخصه قائلم باید این هدیه الهی رو همون موقع به خانم بدن. دلشو بدست بیارن. نه وعده سر خرمن.
حالا آیا مرد، تو این سکه زدن های بی رویه ، توانایی پرداخت داره؟
چرا نباید قابل پرداخت و کم باشه؟ که همون موقع داماد دست کنه تو جیبش و مهر خانم رو زمان عقد بهش هدیه بده. این مهر مگه صداق نیست؟
چی میشه اگه دو سه ملیون پول نقد باشه؟
مهریه واجب هست ولی تقریبا مردای کمی پرداخت میکنن. باید زمان پرداخت مهر هم بررسی بشه. اصلا اصل حکمت قرار دادن مهر السنه ، چی هست؟
بحث روانی و عاطفی پشت قضیه هست که کاملا مهجور شده و جنبه اسلحه بودنش بیشتر مطرحه. و خیلی مرد ها به نیت ندادن مهر رو ثبت میکنن که باعث بطلان عقده.
اگه اشتباه میگم شما تصحیح کنید
این مطالب تکمله و در تایید نظرات شماست
برای ما طلاب 14 سکه رائجه تقریبا. و مهر کم قابل تقدیر و ارزشمند . ولی وقتی بین مردم غیر حوزوی زندگی میکنیم می بینیم که نگاه اون ها به این مسائل خیلی خیلی خیلی ضعیف تر از نگاه یک حوزوی هست. لذا اونقدر که ما زیبا با این مسائل برخورد میکنیم اونا نمیکنن.
این مواد ارزشمند باید تو چه دستگاهی تعریف بشه که خروجی قابل پذیرشی داشته باشه.
این نکته قابل تاملی هست.
اینکه مسائل با ارزش رو از منابع با ارزش بیرون بکشیم جای تقدیر داره
ولی امروز باید یه کار مهم دیگه انجام بدیم
این مسائل با ارزش رو به چه زبانی به مردم برسونیم.
زبان دینی امروز ما و جامعه ما چی هست. و
 به قولی «هرمنوتیک دینی» عصر امروز ،مهمه. بیشتر از اون چیزی که فکرش رو بکنید
حوزه نیاز به خلاقیت فکر داره. زبان محمد (ص) با زبان ابراهیم متفاوت بود. زبان ملاصدرا با زبان شیخ مفید تفاوت داشت و زبان مرحوم سبزواری با زبان ملاصدرا تفاوت داشت
زبان خمینی و مطهری با سبزواری تفاوت داشت ما طلبه این عصریم. باید روی زبان عصرمون تمرکز کنیم. دین توی این عصر هم نیاز به مترجم داره.
ما مترجم دینی نداریم. جامعه امروز زبان حوزوی رو درست درک نمیکنن
شیخ بزرگوار خالصانه برای لحظه لحظه های تلاش های علمی طلاب دعا میکنم. زندگی شما وقف دین هست. اما دین واقعی فقط داره بین حوزوی ها میگرده.
و مثلا دانشجوی دانشگاه، خیلی کم میتونه مباحث استاد روحانی خودش رو درک کنه.
چون پیش فرض های استاد و کارخونه ای که استاد روحانی رو شکل داده با دانشگاه تفاوت داشته.
ما باید روی کارخانه هایی به سبک حوزه ولی در طیف گسترده تری ادامه بدیم. شهید مفتح این مطلب رو خوب درک کردن
فضا ها از هم دوره باید به هم نزدیک بشن. چه طوری؟ نمیدونم. منتظر یه روحانی خلاق هستیم.
اینم شد مقاله من. یک به یک شدیم.
مایه افتخارید.
سعادت مند باشید

پاسخ:
سلام علیکم

با شما موافقم . اما دوتا نکته برای اینکه مو لای درزش نره ...

1)  نه بطور گسترده اما گه گاه از بین غیر حوزویان هم افرادی پیدا میشن که شاید از یک طلبه مقید تر و اصولی تر رفتار کنند 
این طور افراد البته بی برو برگرد و بلا استثناء از کسانی هستند که در خونه علما رفت و آمد و حشر و نشر دارند .

2) یک گلایه از خود طلبه ها ... مع الاسف هستند افرادی از جامعه طلاب که چنین تقیدات و رعایت های سنت های دینی و مهم را بخاطر کمرنگ شدنشان بین قشر عوام جامعه ، انجام نمیدهند حتی گاهی جسارت مقابله با این سنت ها را به بهانه ی عوض شدن زمانه ! به خود راه می دهند .
یعنی در یک عبارت  طلبه عامی مسلک ... 
طلبه میتونه در عین حال که آشنا با ابزار و وقایع و جریانات روز هست کاملا اصولی و بر پایه ی سنت های اصیل رفتار هاشو استوار کند.

البته خودمونیم باید از نوشتن این مقاله ازتون تشکر کنیم
کار جالبی بود. مقاله رو خوندم زحمت زیادی کشیده شده بود.
خوش بحالتون به کتب گرانقدر و وزین دسترسی دارید ما چی؟ تو کل استان من، یه کتابخانه درست نیست چه برسه به کتابخانه تخصصی. بازم دم نت و بعضی نرم افزار ها گرم . الان دیگه میشه pdf  بعضی کتب رو پیدا کرد ولی خود کتاب دس گرفتن و به قول اساتید تورق کتب یه چیز دیگست.
موفق و سربلند . پیش مولا سرفراز باشید

پاسخ:
ممنونم 
سپاس 

ان شا الله در جهت اعتلاء پرچم حق و خادمی امام زمان علیه السلام موفق باشید .

سلام
من خودم همسر طلبه ام
5 تا برادر شوهر دارم که اونا هم همگی طلبه اند
4 تا از پسر عمه های خودم هم طلبه هستن ، تو فامیلمون ماشاالله انقدر که ازدواج با طلبه رایجه، ازدواج با فرد عادی رایج نیست
از  هر 20 ازدواج ، 19 تاش طلبه ایست...
ولی تا حالا هیچ کدومشون مهر السنه مهریه شون نبوده...
حتی کسایی که عروس یا داماد خوانواده های علما شدند...
تقریبا با 30-40 تا از اساتید حوزه قم که از بهترینای خارج فقه و اصول هستن، فامیل هستیم که اکثرا هم نسبی است 
ولی دریغ ز یک مهر السنه...

پاسخ:
سلام 
خدا شما و همسر و خانواده محترمتون را حافظ و ناصر باشد .
ان شا الله که همیش در انجام  سنت ها و توصیه های اهل بیت موفق و پایدار باشید .
بله .. تعجب نکردم از چیزی که گفتید . ما هم اطرافمون بسیارند طلبه هایی که شاید اهمیت دادنشون به این ظرافت هایی بسیار بسیار موثر در برکت و عیش هنیء  کم رنگ است ...

ان شا الله شما شروع کننده باشید .. مهریه تون رو به میزان مهر السنه به همسرتون ببخشید .
در پناه خدا
سلام
تشکر.متن کمی تخصصی بود کامل نخواندم ولی ممنون که با فرمت علمی و قابل ارائه نوشتید.
پس اصلا نباید با طلا حساب شود؟یک کیلو و 250 گرم نقره؟
سوال دوم اینکه طبق آیه قرآن بخشیدن مهریه مستحب است ولی حضرت زهرا مهریه را گرفتند و وسیله خریدند؟
پاسخ:
سلام 
ان شا الله سر فرصت مطالعه فرمائید.
بسته به این است که مبنا را چه چیز انتخاب کنیم 
اگر قائل به این بودیم که ارزش مادیات در هر زمان بر حسب طلا حساب می شود باید ببینیم ان زمان 500 درهم معادل چه ارزشی از طلا بوده و الان ان مقدار طلا را برگردان کنیم .
وگرنه همان 500 درهم نقره را برگردان میکنیم . پس بستگی به اتخاذ مبنا دارد .
بله مستحب است و روایات صرییحی هم در توصیه ی بخشیدن مهریه داریم .
جریان حضرت زهرا متفاوت است یعنی حضرت دو مهریه داشتند  مهریه ای زمینی و مهریه ای هم که به ضمه ی خدا بوده ! مثل تمام آب های عالم و ...
با آن مهریه ای که به قیمت فروختن ذره امیرالمومنین بوده  همان اول ازدواج وسایل زندگی تهیه کردند .
منظورتان کدام آیه شریفه است  ؟
منظورم در قسمت مشاوره تهیه جهیزیه و شکل مراسم بود.ممنون
پاسخ:
بله .. به امید خدا .
سلام
حاج آقا خدا خیرتون بده،من شب نامزدیم موقه تعیین مهریه گفتم مهرالسنه
هفت هشت نفر زدن تو دهنم...
یکیش همین آقای داماد
مادر و پدرش
و بقیه برادر شوهرا ک طلبه هم هستن....
یعنی مخالفت خانواده اونا بیشتر از خانواده خودم بود....
پاسخ:
سلام 
یا لالعجب !!!

مخالفت علنی و صریح با سنت رسول الله ... از بین سربازان دین .
یعنی گفتن چقدر باشه ؟! بعد دادن مهریه تون رو ؟
اهل یزدید دیگه ؟

اگه ندادند شما میتونید الان به مهرالسنه ببخشید الباقیشو ...
سلام علیکم
با احترام مطلب شما در مجمع طلاب وبلاگ نویس (Talabeh.net) بازنشر داده شد.
باتشکر

سلام

مهریه من که فقط یه جلد قرآن بودش

پاسخ:
سلام

ما شاء الله ...

خدا به زندگی تون برکت و خوشی روز افزون روانه دارد
سلام.
1.بخشیدن مهریه مستحب است؟استفتا کردیم حضرت آقا برای بخشیدن مهریه استحبابی ندارند؟
2.حضرت زهرا ک ترک اولی نمیکنند چرا مهریه را نبخشیدند و گرفتند؟
3.خانمی ک زبانی ب شوهرش بگوید بخشیدم ولی محضری نشود از لحاظ فقهی حق رجوع دارد؟
4.اگر مهریه را به ملاک ارزشی طلا بخواهیم حساب کنیم چقدر میشود؟مثلا برای همین امروزه
تشکر

پاسخ:
سلام . روایتی مشهور از امام صادق علیه السلام است اگر کسی مهریه اش را ببخشد و بر تنگدستی و بد خلقی همسرش صبر کند با حضرت زهرا محشور می شود و عذاب قبر ندارد. 
نتیجه ی بخشش مهریه و اون کارها محشور شدن با حضرته  روایاتش هست  چندتاشو اینجا اوردن 
http://www.askdin.com/thread15077.html
حضرت زهرا کاری که کردن از بخشیدن هم بالاتر بود ! با مهریه حضرت زهرا رفتن جهیزیه رو خریدن !! جهیزیه ای که به گردن اقا امیرالمومنین بوده با پول مهیریه ی بی بی خریداری شد !!
بله همینکه بخشیده باشن مهریه رو شرعا دیگر حق مطالبه انرا به هیچ نوع ندارند و اگر بطور قانونی گرفتند حرام است و ضامن اند.
ملاک را در مقاله اوردیم . تقریبا پنج برابر قیمت 1250 گرم نقره میشود
ضمنن اتخاذ مبنا اجتهادیست باید اول دید مرجع کدام را میگوید .
سلام.من پنج تا سکه از بیست تاسکه مهریمو گرفتم ویه مقداری از جهیزیه رو بااون پول خریدم.البته سرعقدگرفتم.وازاول هم گفته بودم.خب حالا چیمیشه ماتواین سنت حضرت زهرا وحضرت رسول ازشون  پیروی کنیم؟یعنی باپول مهریه جهازبخریم اونجوری داماد هم فکرنمیکنه که مهریه یه چیز فرمالیته است .اصلاگرفتن مهریه خیلی شیرینه خصوصا وقتی آدم تازه بله میگه وداغ داغ میگیره مهریه رو.
پاسخ:
سلام 
بله بله !
خیلی کار خوبی کردند اقا داماد .. افرین به ایشون که همون اول دادند  و افرین ب شما که به تبعیت حضرت زهرا سلام الله علیها با ان جهیزیه گرفتید.
مستحب است که مرد هرچه زودتر و خصوصا قبل از زناشویی مهریه را به همسرش تسلیم کند .
افرین , واقعا احسنت ...
سلام
از کجا فهمیدین یزدی هستیم؟

یه جلد قرآن و 1375 تا گل سرخ که پولشو دادن و دو دنگ از شش دنگ خونه قم که دوران عقد دادن
و 200 تا سکه
گفتن که همه عروسا باید مساوی باشه
پاسخ:
سلام .
ای پی تون  رو نگاه کردم !
خوبه خیلی پیگیر قضیه بودن ! بهرحال الان میتونید اونی که مونده رو به مهرالسنه مصالحه کنید ...  همیکنه شما دوست داشتید کم باشه و مهرالسنه باشه ماجورید ان شاءالله..
۱۷ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۴۰ محب الحسینی
با سلام و تشکر از مقاله علمی تون
خوب بود که مقدار تقریبی معادل رو هم علی الحساب می نوشتید
طوری که من حساب کردم بنا به ملاک نقره تقریبا 2/5میلیون و بنا بر طلا11/30میلیون میشه یعنی حتی کمتر از14 سکه
در حالی که دیدم خیلیا میگن مهر السنه معادل 50 سکه یا چهل سکه که احتمالا اونا ارزش افزوده شده بر طلا رو در طول سالهای اخیر مد نظر قرار دادن...شایدم کارشون ملاک علمی نداره
بهر حال تشکر
اجرتون با حضرت زهرا سلام الله علیها
پاسخ:

سلام خوش  اومدید

 

شما زحمتشو کشیدید دیگه !

موفق باشید

یا علی /

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی