طلبگی و هزار و یک ...

طلبگی و هزار و یک ...

بسم الله الرحمن الرحیم


×××××××××××××××××××
سرمایه محبت زهراست دین ما

ما دین خویش را به دو دنیا نمیدهیم
×××××××××××××××××××

طلبگی شغل نیست. رسالت است. مأموریت است. ادامه حرکت پیامبران الهی در طول تاریخ بشری است.

×××××××××××××××××××
غالب مطالب این تارنما قلم خود این حقیر هست و جریان کپی پیست به اینجا راهی ندارد .
×××××××××××××××××××
احتمالا به بزرگوارانی که آدرس نمیذارن جواب داده نخواهد شد .
×××××××××××××××××××
کلاً اعتقادی به تبادل لینک ندارم ؛ صلاح دونستید لینک کنید ، وبلاگ های فعال و ارزشی بدون تقاضای تبادل ، لینک خواهند شد .
×××××××××××××××××××
همسایه ی حضرت رضاییم ،هفته ای یک بار ، یک سلام به نیابت از مومنین و آشنایان سایبری هست ان شا الله.
×××××××××××××××××××
بحمد خدا روز ولادت حضرت جواد تو حرم امام مهربونی ها با یه طلبه سادات عهد یاری و یاوری بستیم و ولادت حضرت رضا رفتیم زیر یه سقف.

تنها امیدمان لبخند ‏‏صدیقه طاهره فاطمه زهرا ...
×××××××××××××××××××

عقیده دارم طلبگی جهاده ... اما همسر طلبه بودن جهاد اکبر است / خدا این کنیزای مخصوص حضرت زهرا را نصرت و تایید بفرماید .
بعضیاشون واقعاً از همه چیز زندگیشون ، از ارزوهای دنیویشون از حق و حقوقشون گذشتند تا خادمی سرباز امام زمان را کنند ... کثّرالله امثالهم /

×××××××××××××××××××


×××××××××××××××××××

چشم من و امر ولی ؛ جان من و سیّد علی /

بایگانی

ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم ...

دوشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۵۵ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

تقریبا از دوران دبستان دیگه با هم بزرگ شدیم ... شر ترین و پر شور ترین بچه هایی که اون محله به خودش دیده بو.

کم هم نبودیم .. محله مون یک فضای سبز شخصی چند هزار متری واسه ساکنین مجتمع داشت که گاهی شبها تا نیمه شب بازی میکردیم . از قایموشک از توی پارکینک چندصد متری تا بالای برج های 12 طبقه فاز و توی اسانسورهای ساختمون ها بگیر تا اب بازی های تابستون و شنا توی حوض محوطه !!

قطعا فضایی کمیاب و بسیار خوش گذشتنی بود .. بماند که تو این فضا همه چیز طبیعی و قابل دسترس بود.

مسجد محله سالها بود که هنوز افتتاح نشده بود  با دوچرخه که ت محل راه میافتادیم میرفتیم پشت شیشه ها صورتمونو میچسبوندیم به شیشه ها و داخل این مسجد خالی رو نگاه میکردیم ... یک نیمه شعبان بود که وقتی بابام داشت ظرفا رو میشست و من اب میکشیدمو مامانم دعام میکرد !!! از پنجره اشپزخونه که ورودی مجتمع دیده میشد دیدم دوتا روحانی وارد مجتمع شدن و انگار داشتن با محلله اشنا میشدن .

خلاصه ..مسجد افتتاح شد ... انقدر ذوق و شوق داشتیم که دیگه از محوطه یادمون رفته بود ...

با وجود اینی که شاید هیچ کدوممون حتی خونواده هامونم اهل برو بیای به مسجد نبودن ! الان میفهمم اون سید همه ی جوونی شو چطور گذاشت به پای ما ... وقتشو ... دغدغه هاشو ... حتی پولشو ... یه مدتیه که تو یه مسجدی با جوان هاش کمی کار میکنم ... واقعا حالا قدر استادمونو بیشتر میفهمم ...

الکلام ... اینکه شاید غریب به بیست نفری ... با هم رفیق بودیم .. بیرون رفتیم ... مسافرت رفتیم ... شبا تو مسجد خوابیدیم .. سیاهی محرم زدیم .. زیر یک سیاهی سینه زدیم .. گریه کردیم .. اشک ریختیم .. تفریح کردیم ...استخر رفتیم و ....

الان چندتامون دکترای برق هست چندتا مهندس و تکنسین برق ... چندین مهندس عمران و معماری و کامپیوتر چندتا طلبه ایم ..

الان خیلی بزرگتر شدیم ..

میبینم که شیطان این روز ها بیکار ننشسته ...

امیدوارم  روزی برسه که با رفقا همگی سرمون  پای سیاهی ها و پرچم مشکی های امام حسین که تا الان سالهاست از بچگی زیرشون سینه ها زدیم و اشک ها ریختیم ، به زانوهامون برسه ... اون روزی که ریشمان هم سفید شد با هم پای همین دستگاه سینه بزنیم که خوشحال از این جوانی از دست رفته ایم ... داریم با حسین حسین پیر میشویم .... ممنون لطف مادر این خانواده ایم...

ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

آبرو می رود ای ابر خطاشوی ببار

که به دیوان عمل نامه سیاه آمده ایم ...



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۵/۱۴
شیخ عبدالزهرا وثوقی

نظرات  (۳)

حسین جان!
ما قرص نان ز مردم شهر تو می خوریم
چرخد ز آسیاب شما روزگار ما.
یا علی...
۱۶ مرداد ۹۲ ، ۰۸:۱۶ سیده کوثر اولاد رسول
دیروز همه ما با هم توی یه محله بازی می کردیم از قایموشک توی آسانسورها بگیر تا آب بازی توی حوض
امروز چندتامون دکترای برق هست چندتا مهندس و تکنسین برق....چندین مهندس عمران و معماری و کامپیوتر چند تا هم طلبه ایم..
فردا همه مان کمر همت بسته ایم چفیه هامان را روی شانه می اندازیم غسل شهادت می کنیم به رهبری سید علی عازم عراقیم مسجد کوفه پایگاه حکومت امام عصر آقایمان آمده اند تا فتح نهایی را به رهبری ایشان به ثمر برسانیم.
خدا را شاکریم که دوستیهای دیروز و درسهای امروز ما را به بندگی های فردا نوید می دهد.
۱۶ مرداد ۹۲ ، ۱۴:۱۹ پرستوی مهاجر
سلام اشیخ عبدالزهرا
میگما حیف تصاویر علما نیس گذاشتی کنار این عکسای مزخرف این سم دارا؟؟
هااااااااااااااااا
ما مخلصتیم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی