8. دلای ما چقدر پاک ؟
به نام خدا
شیخ صدوق _ علیه الرحمة _ در سال 381 هجری قمری از دنیا رفته و آن بزرگوار با دعای حضرت ولی عصر _ سلام الله علیه _ متولد شده و در حدود 300 جلد کتاب نوشته است و قبر آن بزرگوار در شهر ری، در نزدیکی شاه عبدالعظیم می باشد. در کتاب «روضات» آمده که در سال 1238 (857 سال پس از رحلتش)، زمان حکومت فتحعلی شاه، مقبره ی شیخ صدوق مرحوم شکاف برداشت. وقتی آن جا را اصلاح و تعمیر می کردند، قبر آن بزرگوار باز شد. دیدند بدن او که تنومند هم بوده، در حالی... صحیح و سالم است (که) حتی در ناخن هایش اثر خضاب (= حنا) مشاهده می شود (و) آن چنان باقی مانده (که) گویا چند ساعت پیش، او را دفن کرده اند! این خبر در تهران منتشر یافت. خود فتحعلی شاه با جمعی از علما و ارکان دولت، به جهت دیدن و تحقیق قصه، به سر قبر آن بزرگوار آمدند و دیدند بلی؛ درست است آنچه که شنیده بودند. فتحعلی شاه دستور داد که قبر را بپوشانند و مقبره و ضریح باشکوهی بالای آن بسازند. این است نتیجه ی علم و معنویت که خداوند بر نیکان عطا می کند. نسخه ی خطی کتاب «گنجینه ی لؤلؤ و مرجان»
نگاشته ی حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی (قدس سره)