طلبگی و هزار و یک ...

طلبگی و هزار و یک ...

بسم الله الرحمن الرحیم


×××××××××××××××××××
سرمایه محبت زهراست دین ما

ما دین خویش را به دو دنیا نمیدهیم
×××××××××××××××××××

طلبگی شغل نیست. رسالت است. مأموریت است. ادامه حرکت پیامبران الهی در طول تاریخ بشری است.

×××××××××××××××××××
غالب مطالب این تارنما قلم خود این حقیر هست و جریان کپی پیست به اینجا راهی ندارد .
×××××××××××××××××××
احتمالا به بزرگوارانی که آدرس نمیذارن جواب داده نخواهد شد .
×××××××××××××××××××
کلاً اعتقادی به تبادل لینک ندارم ؛ صلاح دونستید لینک کنید ، وبلاگ های فعال و ارزشی بدون تقاضای تبادل ، لینک خواهند شد .
×××××××××××××××××××
همسایه ی حضرت رضاییم ،هفته ای یک بار ، یک سلام به نیابت از مومنین و آشنایان سایبری هست ان شا الله.
×××××××××××××××××××
بحمد خدا روز ولادت حضرت جواد تو حرم امام مهربونی ها با یه طلبه سادات عهد یاری و یاوری بستیم و ولادت حضرت رضا رفتیم زیر یه سقف.

تنها امیدمان لبخند ‏‏صدیقه طاهره فاطمه زهرا ...
×××××××××××××××××××

عقیده دارم طلبگی جهاده ... اما همسر طلبه بودن جهاد اکبر است / خدا این کنیزای مخصوص حضرت زهرا را نصرت و تایید بفرماید .
بعضیاشون واقعاً از همه چیز زندگیشون ، از ارزوهای دنیویشون از حق و حقوقشون گذشتند تا خادمی سرباز امام زمان را کنند ... کثّرالله امثالهم /

×××××××××××××××××××


×××××××××××××××××××

چشم من و امر ولی ؛ جان من و سیّد علی /

بایگانی

شرح ما وقع فی سفر النیروزیه !

دوشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۲۲ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

مادر بزرگوار زنگ زدن که بله .. ما فردا صبح بعد نماز ان شا الله عازم طبس هستیم ... خدا حافظ!

ما هم که کلا عشق سفر !!    نامردی بود مارو تنها بذارن برن !!

گفتم به آقاجون بگید عبدالزهرا هم میاد ! با ماشین خودش!!!

صدای آقا جون هم از پشت تلفن اومد که فرمودند : عبدالزهرا غلط کرده !!  ماشینش ماشین جاده نیست !

آقا دیگه ... !!  ( این یه حرکت کاملا سایکولوژیستی هست که در مواقعی خاص با حرکت خاص صورت و حالت خاص چشمها و تن و صدایی منحصر به فدر از حقیر صادر میشه!! )

خلاصه قبول کردن! اما گفتن احتمال داره وسط راه خودتو ماشینت با هم سوار جرثقیل شید !

این بنده خدا ماشین ما یه ده دوازده سالی از خدا عمر گرفته ! پیر نیست اما همچین جوانی هم خیلی نیست ... باید باهاش مدارا کرد !

تو راه تا تربت همه سینه کش سربالایی بود !  این طفلکم دیگه یواش یواش آوازش در اومده بود که  سرپایینی رونده .. سر بالایی شرمنده !

رفتیم و رفتیم .... قرار گذاشتیم تا میریم و بر می گردیم به امید اخدا هر چی امام زا ده هست رو بریم  زیارت !

رسیدیم طبس ! زیارتگاه حضرت حسین بن موسی الکاظم .. برادر امام رضا علیهم السلام عجب جای با صفایی بود ... وسط کویر  یه منطقه کااملا سر سبز و آباد .. میگن بهش   نگین کویر !

توی این سفر ما تقریبا بالغ بر 10 تن از اولاد بلا فصل حضرت امام کاظم علیه السلام رو زیارت کردیم !  ایشون 36 فرزند داشتند !!

 

یه باغ گلشنی هم داشت که چندتا پلیکان هم اونجا نگه میداشتن !    این پلیکانا ما رو با عبا و عمامه دیدن زوودی اومدن پیش ما که با هم یهچند تا عکس با فیگور های مختلف بگیریم !

 

خدا وکیلی حیف نیست این همه راه ادم بکوبه بیا طبس بعد 3 ساعت دیگه تا یزد نمونده باشه و یزد نره ؟!!

گفتیم که آقا جان حالا که تا اینجا اومدیم !!   یزد هم بریم 3 ساعته  از اینجا !

وسط راه یادم اومد که نه گواهینامه نه کارت ماشین و نه بیمه نامه ! هیچی همرام نیاوردم !!! عاشقیم !

رفتم از یه پلیس مشورت گرفتم بنده خدا گفت حاج اقا شما که یه چیزایی بلدیم بخونین کسی نفهمه کار نداشته باشه ! بخونید ایشالله مشکلی پیش نمیاد !

خدا رحمت کنه اصحاب کهف رو ! جدی اگه نبودن ما چیکار میکردیم ؟!!

بسم الله الرحمن الرحیم . متن عربی آیه : وَجَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ

کلا هیچ تخلفی بحمد الله انجام ندادیم ! یکی اینکه خب خلافه قانونه ! یکی دیگه هم اینکه اگر مارو برا تخلف نگه میداشتن اولین چیز اقا پلیس میفرمودن :  سلام . گواهینامه کارت ماشین !!

ماشین ما هم دوتا بوق داره

یهبوق معمولی ،و یه بوق جاده ! از اون شیپوری گنده ها که واسه کامیونه !!!

سر هر پلیس راه یه وجعنا و یه بوق شیپوری برا آقای پلیس !

آهان .. تا فراموشم نشده !   یه کوزه از یزد خریدیم ... اصلا انگار میگی فریزره !   یــــــــــــــــخ میکنه آب رو که بیا و ببین ! ( این پیام بازرگانی بود !! )

خیلی جاهای یزدتو گشتیم !  تا رسیدیم به آتشکده !

صبح اول وقت رفتیم تا خلوت تر باشه که بله ... همراه ما یه توور اروپایی هم وارد آتشکده شدند !

کلا این جور جاها رفتنش واسه هرکسی خوب نیست !  شبهه زیاد ایجاد میکنه ! مگر کسی که واقعا با دید باز بره و دسترسی به علما برای رفع شبهش داشته باشه  ... روی بنر بزرگ نوشته بود که زرتشت بر این عقیدست که مخلوقات عبد و بنده نیستند ! و خدا منتظر انتقام گیری از مخلوقات نیست و ... این ها یعنی در دین های دیگه خصوصا اسلام خدا اینطور است ! و دین ما خیلی خوب و قشنگه و خداش خیلی خوب و مهربوونه !!  الا ای حال ...  مثل تبلیغات مفتضحی که جدیدا مسیحیت تبشیری میکنه ... به اسم دین و با کام هوی نفس هر غلطی میکنن دیگه ! از مشروب خوردن بگیر و تا بی حجابی و ....  الا ای حال

ما چون یه مدتی درباره  زرتشت تحقیق داشتیم بحمد الله با دید قبلی وارد شدیم و تقریبا آماده جواب شبه ها !

زرتشتی که ازدواج خواهر و برادرو بهترین ازدواج میدونه ! ازدواج استقراضی  ( کسی زنشو به دیگری کرایه بده !!! ) و احکام عجیبی که ظلم کامل به  زنان هست و ... بماند ...

داخل اتشکده یه عکس از  اوشو زرتشت زده بود !  مثل همه پیغمبر ها !    لباس و جامه ی بلند و عمامه و ...

بیرون که اومدیم داخل محوطه حیات  مترجم این  گروه اومد جلو و سلام  ... بنده خدا شیعه بود ! و مترجم این گروه توریستی . گفت حاجی این بنده خدا هامیگن این آقا بزرگه اینجاست ؟!!  زرتشتیه ؟!!! 

آخه ظاهر لباس ما  دقیقا همون نقاشی ای بود که بزرگ از اوشو زرتشت زده بودند و سیده هم که با پوشیه بود دقیقا همون حجاب زنهای اشرافی زرتشتی که روی مانکن هم  روی سر اون زن زرتشتی پوشیه بسته شده بود!!

میخواستم از خیرش بگذرم  که علویه ساداتمان فرمودند ! آقا الان وقتشه !   هیچی نگی بعدا پشیمون میشید !

 

همینقدر بگم که نمیدونم چطور منبر رفتم که دورتا دورما  توریستا و مترجم و بازدیدکننده ها  و خود  اعضای انجمن زرتشتیان حلقه زدند !

می گفتم اینها توریست خارجی ان ... میپرسن من زرتشتی ام ؟!!!  

نه ... من زرتشتی نیستم ... من شیعه حیدر امیر المومنین علی علیه السلامم   و همه افتخار ما هم توی دنیا همینه

تمام عزت عمرم همین است که مولایم امیر المومنین است !

ما زرتشتی نیستیم اما به قسم حضرت عباس ! از خود زرتشتی ها زرتشتی تریم !  حد اقل بین این همه زرتشتی که توی این اتشکده دارن مشاوره ی عقیدتی میدن و تبلیغ دینشونو میکنن  خوب بود یکنفر شبیه پیغمبشون لباس میپوشید ... خصوصا که روی تابلو ها نوشتید این لباس مورد تائید دین زرتشت است ... شما سده پوشی دارید اما یک سدره پوش هم بینتان نیست !

در زرتشت زنی که دیگ ازدواج میکند حتی از برادران خود هم حجاب میکند ... این خانم های بزرگواری که ما دیدیم حتی اگه جای برادرانشان هم باشیم  به حکم خود دین زرتشت باید حجاب مناسب تری میداشتند !

اینجا آتشکده ی شماست ! شما ها هم مبلغین دین زرتشت !   عمل تان کو !!  زنانتان حجاب کامل زرتشت دارند !

یک عزیز مبلغی از زرتشتیان  گفت .. خیلی از کسایی که شما دورو برتون میبینید مسلمونند !  حجابشون حجاب اسلامیست ؟!!   بنده خدا خب سوال داشت ... !! و بماند که این جواب مغالطیست !!

گفتم  اینجا اتشکده شماست دیگه نه ؟!   گفت بله حاج آقا !     گفتم یعنی توی اینجا لا اقل مبلغین و مسئولینش باید از افرادی باشند که خودشون کمه کم ظواهر دینشونو حفظ کنن دیگه نه ؟!!! من و شما هردو مبلغیم ! شما ادعا داری و ما هم ادعا !!     این مردم  بندگان خدا ادعائی ندارند !    ما جسارت ادعا رو به خودمون دادیم ! 

این من اینم همسرم !    اگر دعوت به حجاب میکنیم خودمون نفر اولیم !   اما علی الظاهر ما به چیزی که شما میگید بیشتر عمل کردیم تا خودتون !!

و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی !!  بنده خدا محکم دستاشو به هم میمالوند عصبی !   نمیدونم حاج آقا باید ازشون بیشتر بپرسیم ...

 

گذشت ... یه موزه مار هم رفتیم !  مارهای  خیلی جالبی بودند ... مار بوا 7 متری زنده !   افعی ، جعفری ...

شب این رفیقمون شیخ حسین زنگ زد (خانمشون اینا اهل اصفاهونند ! ) که الا و بلا  باید بیای اصفهان منتظریم !  کلی اصرار ... ما هم با این وضع بی مدرکی و ماشین  ....

رفتیم !!  ...   خیلی خوب بود اما ... واقعا دوره اخر الزمانه ... هرکسی باید دینشو بچسبه ازش ندزدن ... وضع حجاب دیگه امسال واقعا افتضااااح بود ...  میدان امام .. مسجد امام ... اصلا صحنه هایی دیدیم که هنوز یادش قلب ما رو به درد میاره ... دیگه جلو مسجد دختر خووب خودتو درست بپوشون ... بابا نمی خوای حجاب داشته باشی  دیگه کوچه و خیابون که جای لباس سکس  نیست ...  تا اومدم وارد مسجد امام اصفهان بشم  با یه وضعی ..کلا دیگه انگارخبری از مانتو نیست !  با یه پیراهنی کاملا جلو باز رد شد که تا فیها خالدونش عیان بود ...

بابا دموکراسی غیر دینی هم باشه شما حق نداری اینطور بیای بیرون  این یک تضییع حقه فاحشه ... میدونی موجبات گناه چند جوان رو بوجود میاری ؟!!!!   جدیدا هم که شلوارهای غواصی و سوارکاری مد شده ! ... بابا کی میخواد این وسط سوارکاری کنه ... ؟!! واقعا گاها میموندیم که الان اگر هم تذکر بدیم خواهرم حجابتو رعایت کن این بنده خدا باید چکار کنه ؟!!  یا باید روسریشو بازکنه ببنده دور اون شلوار چسب سوارکاری یا هم ...

مردا هم که کلا بی غیرت ... میگم داداش ... همه این مردای بازار چشاشون پای ناموسته ... واست مهم نیست ... ناراحت نیستی ؟!!   میگه نه  ..! مگه چیه ؟!!!    قدیم یارو لات بودا ... عرق خور بودا اما یه جاغیرت و مرام تو وجودش بود ، بی غیرتی بیماری مردان آخر الزمان است .

اصفهان بودیم و پیش این رفیقمون که  رفیق دیگه قمی مون زنگ زد ... شیخ  زیارت حضرت معصومه میای و شب هم میای خونمون !

خانوم فاطمه معصومه طلبیدند و بحمدالله راهی قم  شدیم ...  از اون جایی که این سفرمون سفر زیارت امام زاده ها بود و قم هم بالغ بر سیصد امام زاده داره  یه روز کامل هم اختصاص به امام زاده گردی کردیم ! و نهارو هم با این رفیق دیگمون توی یه پارک قم خوردیم !

همینجا بود که مادر جان بزرگوار باز زنگ زدند که بله ... ما تهرانیم و خونه خاله .. خاله میگن بیاید تهران !

و از اونجایی که خب زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی اجر زیارت سید الشهدا علیه السلام رو داره واقعاحیف بود که تهران و ایم امام زاده بزرگوارو نریم !و خصوصا خونه خاله . کبابی کنار حرم !!!

 

این ماجرا تا مشهد ادامه داشت ضمن اینکه هر پلیس راه ما  یک   وجعلنا میخوندیمو  یکی ازون بوق های کامیونی ای که روی ماشین بسته بود به عنوان عشق الله نثار جناب پلیس محترم میکردیم ...

خداروشکر   به سلامتی برگشتیم پیش امام رئوف .

نائب الزیاره هستیم

یا علی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۱/۱۹
شیخ عبدالزهرا وثوقی

نظرات  (۲۲)

سلام
زیارتاتون قبول ان شاء الله
ان شاء الله همیشه در امر تبلیغتون موفق و موید باشید.
سلام من با این سوال قصد جسارت ندارم ولی مگه مرد مومن نباید مراقبت از چشم بکنه ؟پس شما چطور اینقدر دقیق راجع به پوشش بانوان صحبت میکنید که چی میپوشند و چجوری میپوشند؟






سلام بر شما
شما خوبید ... خدا خیرتون بده که حفظ ادب میکنید
بله ، مرد مومن باید مراقبت از چشم بکنه اما مثلا امکان نداره خانومم یا مادرم که کنار من دارن راه میرن درست نگاه کنن و به ما خبر بدن ؟! یا نه ... اصلا نمیشه نظرتون به صحنه ای بیافته و درست در خاطر تون حفظ شه ؟!!!
یا علی






سلام سلام

زیارت ها قبول



ایرانگردی کردید!!!!!!
سلامی بر سید شهیدان اهل قلم
به بهانه سالگرد عروجشون........
سلام

حاج اقا انشالله همیشه به سفر و گردش

این بوق که میزدید من همش خنده ام میگرفت


تصورش هم خنده دار هست

میگما حسابی رفتین زیارت امام زادگان و واسه خودتون ثواب جمع کردین

به دختر عموی گرام

و مادر بزرگوار و پدر گرامتون هم سلام برسونید
lمتاسفانه مشهد هم هر چی به اطراف حرم نزدیک تر میشدی اوضاع وخیم تر میشد
سلام

دارم فکری می کنم برای این بدحجابی.........از چه راهی باید وارد شد که اثر کنه.......

دوستی..........؟

زور ؟ تحمیل...؟

تحمل.....و صبر .........(که غیر ممکنه)
با اینکه روضه خوانم و میخوانم از «شما»

فهمیده ام که هیچ نمی دانم از «شما»

یا ایها العزیز! ذلیل معاصی ام

باید زشرم چهره بپوشانم از «شما»

می ترسم از رسیدن جمعه ای که من

قبل از سلام روی بگردانم از «شما»

رویی نمانده‌است به چشمت نظر کنم؛

پس بی‌دلیل نیست، گریزانم از «شما»

"من" اصل "انتظار" تو را برده‌ام ز یاد؛

با انتظارهای فراوانم از «شما»

"من" نان، به نرخ نام "تو" خوردم حلال کن!

محض رضای ذائقه می‌خوانم از «شما»
سلام برادر محترم خداقوت
زیارت قبول
حاج آقا جای ماهم زیارت کنید دلمون رو بردید امام رضا راستش خیلی دلم تنگه برا
حرم با صفا امام رضا داره پرمیزنه ایکاش الان اونجا بودم میومدم نمازجماعت تو صحن میخوندم
خوش به حالتون
خیلی خیلی خیلی التماس دعا من یه حاجت خیلی مهم دارم که به دست امام رضا حل میشه
خواهر کوچک شما
با افتخار تمام لینک شدید
(السلام علیک یا فاطمه الزهرا)سلام بروزم.
سلام حاج آقا بابا شمام حالی بردید با این سفرتون . خوش به حالتون . منم دلم خواست خب دیگه کجا قصد دارین انشاالله برید ؟ از وضع حجابم که گفتین من که دلم تو شهر و دانشگاه ازین حجابا خون هست میتونم حدس بزنم اونجا چه خبر بود . راستی یادم رفت بپرسم علویه سادات خوبن ؟
پاره ای از تن ایران لرزید.متن پیام رهبر معظم انقلاب در مورد زلزله بوشهر.
سلام.
با احترام : مدارک لازم همراه نداشتید و بازهم به مسافرت و ایرانگردی خود ادامه دارید!!!!!!!!!!!!
۲۲ فروردين ۹۲ ، ۱۳:۵۰ عاشقانه های سودای گل
سلاااااااااااااام
خدا قوت حاج آقا , خیلی خوشم اومد که این طوری رفتید رو منبر آفرین بر شما. ان شاالله مورد شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیها قرار بدید و همیشه در کارهاتون موفق باشید
التماس دعا
۲۲ فروردين ۹۲ ، ۱۹:۱۰ همسنگرگمنام(میس طلبه)
الوعده بالوفاء! قول داده بودیم که نتیجه تحقیق خودمون رو درباره "حجاب های رنگین" به اطلاع دوستان برسونیم که بلطف خدا زمانش رسید.
۲۳ فروردين ۹۲ ، ۰۸:۳۴ عبد فاطمه سلام الله علیها
سلام علیکم
شرح سفر را هم از زبان(قلم)شما شنیدیم (خواندیم) و هم از علویه سادات عزیز.خواندن آوردن نام امیرالمومنین علیه السلام و افتخار به شیعه بودن توی آتشکده ی زرتشتی خیلی خوشایند بود برایمان.
امیدوارم سفرنامه نویسی هایی از این دست در میان شیعه های وبلاگ نویس باب شود ان شا الله
با معرفی یک تئاتر با عطر حضرت مادر به روز هستم
التماس دعا
۲۳ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۵۱ انصارالزهرا
سلام علیکم
مساکمالله باالخیر
اقادست ناصر خسرو روازپشت بستینا...سفرنامه طویلی بود...خداقوت
درکل زیبابود
درموردبحث حجاب ک شرمنده خانم حضرت زهراوشهداییم ک دختران وبانوان بااین نوع پوشش ظاهرمیشن ودل مادر پهلوشکستمان رادردمیارن...شرمنده ایم...خداهدایت کنه.
یاحق
۲۳ فروردين ۹۲ ، ۱۸:۳۸ همسنگرگمنام
سلام برادر همشهری
الوعده بالوفاء! قول داده بودیم که نتیجه تحقیق خودمون رو درباره "حجاب های رنگین" به اطلاع دوستان برسونیم که بلطف خدا زمانش رسید.
منتظر حضورتون
یا علی
پاسخ:
پاسخ: سلام خواهر همشهری ای که دیگه دارید میرید
ممنون

یا علی
سلام
واقعا جرات میخواد بدون گواهینامه و کارت ماشین و... ایران گردی کردن!!
سلام
ادرس بدید
میخوایم به جناب پلی س زنگ بزنیم و بگیم
به به عجب ایران گردی کردید
نوش جان علویه سادات خواهر عزیزمون
پاسخ:
پاسخ: سلام

حالا این دفعه که بخیر گذشت ... شما هم بذارید بخیر بگذره !

جزاکم الله خیرا ...
یا حق
حماسه مردم قاین با حضور در تشییع شهیدان گمنام.
شهیدان گمنام در دانشگاه آزاد اسلامی قاین آرام گرفتند.
سلام بر شما...چقدر دقیق واهل عملید حاج اقا...من حجابم خوبه ولی دوست داشتم همیشه نقاب بزنم..دعا کنید در اینده انشا الله...منم عید کربلا بودم ولی حجابشون خیلی از ایران بهتره....یاعلی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی