از اول خیلی توی خط شهدا و جنگ و دفاع مقدس این حال و هواها نبودم ..
اما حسینیه کوچولوی شرهانی ... همونی که کلا یک فرش بیشتر نمیخوره و یک قبه ی خیلی کوچیک داره ...
همون وقتی که سعی میکردم کاملا عقلانی با این مسائل برخورد کنم و همه ی سعیم این بود که نکنه یه وقتی کاری افراطی مخالف با اصول انجام بدم
همون وقتی که حتی کفشهامو هم روی اون خاک های مقدس در نیاورده بودم ...
همون موقع بود که جلوتو از همه وارد حسینیه شدم ... هیچ نمیدونستم اینجا چیه !
همون موقع بود که یک حال عجیب ... یک جزبه ی کاملا ملموس و دوست داشتنی گرفتم ...
همون موقع بود که تا بخودم اومدم دیدم گونه هام همه پراشک ... دارم زار میزنم ... هیچ خبری نبود ... نه صدایی نه کسی و نه روضه ای ...
همون موقع بود که تا بخودم اومدم دیدم از بین سیاهی های جلوی پنجره حسینیه نوری افتاده روی یک تابلو ...
در این مکان مقدس تا کنون پیکر مطهر بیش از 1000 شهید گمنام دفن شده ...
شهدا را باید درک کرد ...
من و شما حتی از وقتمون و راحتی مون هم حاضر نیستیم واسه دین بزاریم . کاری که امروز به همه واجبه
اما این جوونهای عاشق امام حسین ... خادم امیر المومنین و حضرت زهرا سلام الله علیها جونشونو مالشونو برا دین گذاشتن ....
یاد زمان کودکیم افتادم ... مادرم چقدر صبورانه زحمت میکشید ... خون دل خورد و ما رو بزرگ کرد
یک مادر تا بچه اش رو یک جوان رعنا کنه ... بخدا پیر میشه ... بارها پیر میشه ..
چهارتا دسته ی گلشو داد .. تا اشک رهبرشو نبینه
چهارتا نور چشمشو میوه قلبشو داد تا دین تنها نباشه و امروز خودش تنها میشینه روبروی این عکسها ...
تنها نذاریم این مادرهارو ....
تنهاشون نذاریم با دین داریمون
تنهاشون نذاریم با حفظ حرمت ها . تنهاشون نذاریم با مقید به نماز بودن . تنهاشون نذاریم با غیرت داشتن مرد بودن ... با عفت و حیا داشتن محجبه بودن ...
خیلی اتفاقی برای چند ماه کانال کمیل و حنظله با اجازه ی عراق دست بچه های تفحص بود و ماروهم بردن دیدن اون منطقه ...
یک گروه 40 نفره توی منطقه بودن که همه با هم اونجا شهید شده بودن و حالا ایران تونسته بود که اجازه تفحص اون قسمتو از دولت عراق بگیره ...
مادری رو از یک معبر بردن جلو ... منطقه کاملا مین گذاری شده بود . گفتن این مادراز بعد جنگ کار هرسالشه .. هرطوری شده میاد این منطقه .. گفته بودن پسرش توی همین منطقه شهد شده ...
گریه میکرد ... زار میزد ... پسرم .... سید ... تو هم مثل مادرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قبرت معلوم نیست ... پسرم عیبی نداره زائری نداری ... میدونم مادرتون حضرت فاطمه همیشه بهتون سر میزنه .. نکنه رفقای تفحص گرت پیدات کنن ... !! نکنه بیای شهر ها ... شهر ها پر از گناه شده ...
یا علی