بسم الله الرحمن الرحیم
جمعه با بچه های حوزه رفتیم کاشمر . خودمونیما اردو هم خیلی حال میده ! صبح سات 7 دو تا اتوبوس پر از شیخ و طلبه از خدمت امام رضا جون به سمت دوبرادر امام رضا جون حرکت کردیم . سید حمزه و سید مرتضی ( علیهما السلام ) .
باور کنید یه لحضه با خودم گفتم آخه چرا این خلق الله نا آگاه اینقده چسبیدن به شمال ؟ بالام جان شمال خوبه ، قشم خوبه ، کیش خوبه ، ولی چند بار ؟
من یکی دیگه اینقده که این راه مشهد شمال رو رفتم وجب به وجبشو حفظم ! تا دو روز تعطیلی میشه زود جیمفنگ به طرف دریا بعدشم دوتا قُطه تو دریا و گاز بگیر این همه راهو برگرد . تازه با اون وضع خیط شمال و کنار دریاش.
این همه جاهای دیدنی تو ایرانمون داریم که باور کنید مثل شونو هیچ جا پیدا نیم شه کرد .
چرا. یکی قشنگ اکثر جاهای دیدنی کشور خودش نه ،همین استان خودشو بشناسه و دیده باشه بعد بره تایلند ! بعد بره سنگاپور ، بعد بره مالزی . همین تایلند. باور کنید طرقبه مشهد ما دیدنی تره .
شهری که زائراشو میبرن کوچه های درب و داغون و پر اشغال از یه طرف وضع افتضاح فرهنگی و فسادش از یه طرف ، بعد خیلی جالبه میگن ما به دستور قرآن عمل میکنیم که میگه ( فسیروا فی الارض ) . بابا خدا بعضی هارو آفرید که فقط توجیه کنن . حالا طرف خودشم میدونه چیکاریه ها !
خلاصه حیف نیم تونم براتون زنده منبر برم وگرنه یه منبر نمایانی ایراد میکردم و تهش یه روضه و سلام و دعا بعدش چایی روضه و احتمالاً هم شام در خدوتتون بودیم
خب داشتم از کاشمر میگفتم : هنوز به محل استقرارمون که مدرسه علمیه امام صادق که به مدرسه عتیق معروف بوده ، نرسیده بودیم یهو یک پراید بوق بوق اتوبوسو نگه داشت و اومد خوش آمد گویی که بله به شهر ما خوش اومدینو خلاصه که ما هم به عنوان یه کاشمری اگه کاری از دستومون برمیاد در خدمتیم . بابا ما کفون برید از صفا ی این شهرستونی ها . تازه یه جا این تعجب ما به اوجش رسید اون هم وقتی بود که از اتوبوس پیاده شدیم به جای این جمله ( اخطار ، توجه بر پدر و مادر کسی که اینجا پارک کنه لعنت و پارک = پنچری ) که جلوی پارکینگاشون بعضی از مثلا بافرهنگ های شهری مینویسن نوشته بود : ( شما که خوبید جلوی درب منزل ما پارک نفرمائید ) .
جونم براتون بگه که تو مدرسه علمیه مستقر شدیم وبعد ناهار و یه استراحکی رفتیم مقبره شهید مدرس . خیلی جای با صفایی بود ، آستان قدس هم به دستور آقا خوب به اونجا رسیده . اتاق برای اسکان داشت شبی 5 تومان ! بعد یه حلقه معرفت درباره زندگی و سیره شهید مدرس، یه آقایی اومد به حاج آقا ( رئیس مدرسه مون ) گفت که یه عرضی داشتم .
– بفرمائید
– یه خواهشی ،می خواستم بگم اگه میشه لطف کنید امروز ظهر ناهار رو توی رستوان بنده مهمون ما باشید
بابا اینا دیگه کی بودن ، یه آن به خودم گفتم واقعا اونقده وظیفه سربازی امام زمانتو درست انجام میدی ؟ آخه این مردم اگه احترامی سر ما بزارن نه به خاطر خود ماست ، فقط به خاطر اینه که اسم سربازی حضرت ولی عصر بالامونه . یککم احساس خطر کردم که نکنه فردا جلومو بگیرن بگن ما به شما آبرو دادیم مردم به خاطر شهرتتون ، احترامتون کردن ولی شما وظیفتو درست انجام ندادی ؟!
البته این احترام واسه یه عده واقعا حقه ، باور کنید من دیدم طلبه ای رو که واقعا نماد حفظ و ترویج و تبلیغ شیعه هست . از خواب و خوراک خانواده و ... حتی پولش برای اسلام مایه میزاره . خب واقعا این طلبه ها واجب الاحترامن .
شب جمعه بعد دعا کمیل و یه روضه مختصر کنار مضجع شریف امام زاده سید همزه زود یه شام زدیم و اماده واسه استخر ! استخر رو اختصاصی کرایه کرده بودن رفتیم تو استخر و شلوغ بازی !
بچه ها توی جکوزی نشسته بودن ماهم شلنگ آب یخو گرفتیم بالاشون! هرکی از اونجا رد میشد یه هُل مختصر دریافت میکرد و شیرجه تو آب یخ
فردا صبحش رفتیم سید مرتضی ؛ تقریبا روی دامنه کوه بود . دور تا دورش درخت های بلند و آبادی و مغاه . رفتیم تو و یه سلام دادیم و نشستیم جاتون خالی یه آقا سیدی از همونجا نشست واسمون مناجات خوندن و از حضرت ابالفظل خوندن:
ای ماه بنی هاشم خورشید لقا عباس
ای نور دل حیدر شمع شهدا عباس
با محنت و درد و غم ما رو به تو آوردیم
دست همه ما گیر ، ای دست خدا عباس
نمیدونم شما ها چقده حرفای منو می فهمید ؟ چرا الحمدلله براهمتون باید یه چند باری پیش اومده باشه که لذت جذبه یکی از اهل بیت رو تجربه کرده باشید ؛ ولی آقا سید واسه کسایی که این حرفا رو انکار میکنن این شعرو از حافظ میخونه :
ما ، در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
تاحالا پشت یه هیوندای 200 ملیونی نشستین ؟
شما رو نمیدونم ولی من نشستم ! بعد که سوار ریوی پدر جون شدم فکر کردم ماشین خرابه ! اصلا حال نمیداد دیگه با ریو رانندگی کنی !!
کسی که لذت عشقبازی با خدا و این خاندانو چشیده باشه خیلی چیزا واسش عوض میشه . البته شک نکنید که بدون حبّ حضرت محمد ، حبّ حضرت زهرا ، بدون ولایت علی بن ابی طالب و اهل بیت به خدا هم نمیشه رسید این سنت خداست . بکم یسلک الی الرضوان
دعا کنید ما از همون کسایی بشیم که کام گرفته از این عشق هستن .
از اونجایی که وصیت کردن به هر مسلمون مکلف واجبه به مادرم گفتم اگه یه موقعی قبل از اینکه ازواج کنم افتادم مردم زیر عکسم ننویسید جوان ناکام ها . ما کاممونو گرفتیم و ان شا الله داریم ادامش میدیم.
بله . خلاصه اینکه تجربه جالبی بود ، مردم کاشمر هم مردم با صفایی بودن ؛ صمیمیت و بی ریایی وپاکی و نورانیت تو مردم شهر ها ی کوچیک و روستا ها بیشتر دیده میشه . خدا حفظشون کنه مهمون نوازی کردن ماکه غیر احترام چیزی ندیدیم ازشون.
آها یادم شد اینو بگم ؛ یه نشستی با مسئول این بقاع متبرکه و مدارس علمیه کاشمر که ایشون هم یه روحانی بود داشتیم ، ایشون یه آمار جالبی از وقف توی کاشمر میداد . میگفت : 67% کاشمر وقفه ! امسال هم از 94 وقف خراسان تقریبا 60 تا از وقف ها از کاشمر بوده ! واقعاً دستمریزاد .
این هم از اردوی کاشمر.
یا علی مدد التماس دعا