بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
از صحبت های کوچه بازاری بین مردم خصوصا در مواجهه با روحانیون جمعیت زیاد و قشر غالب طلاب در ایران است .
مثلا میگن تمام کشور دست شما شیخاست !
یا میگن شما تو این مملکت همه کار میتونید بکنید ، شما تو کشور همه کاره اید !
یا اینکه بر این باورند از 80 میلیون جمعیت ایران حتما دست کم بیست میلیون نفر آخوند تو کشور هست !
خدا خیرشون بده باز بعضی ها میگن چهار پنج میلیون .
تو یک جمع نشسته بودیم از این آقایون مثلا روشن فکر و فهمیده ! که همه چیز بلدن و اصلا حیف شده اینها رئیس جمهور نشدن وگرنه دنیا رو گلستون میکردن ... همین بحث که حکومت واسه شیخاست ( واس ماس ! ) و اینا همه ی کشور رو پر کردن و همه ی کار ها دست ایناست راه افتاد ...
پرسیدم میدونید جمعیت کل طلبه های ایران چند نفره ؟!
با کمال قطع گفت حتما و یقینا بالای دوملیونه ... یعنی یک چهلم جمعیت ایران آخوندن ...
بهمش گفتم دو میلیون که خیلیه ! کاش بود انقدر !! حالا یکم کمتر ...
گفت یک میلیون نفر ؟!
گفتم : نه ... اونم اگر بود بازم خیلی خوب بود ..
گفت : نه دیگه ! مگه میشه ؟؟ ( طرف خیلی از این مثلا همه چی دون ها و اظهار نظراستا ! )
گفتم : اره ... اونقدرا هم که شوما فکر میکنی خبری نیست ... مسجدای مشهد از شعاع 10 کیلومتری خود شهر پنج تا درمیون امام جماعت ندارن !
گفت : هفتصد هزار نفر ؟؟!!
گفتم : داداش ... تا حالا ورزشگاه آزادی رفتی ؟!
گفت : نرفتم ... ولی خب چه ربطی داشت به بحث ما ؟!
گفتم :
اگر تمام طلبه های ایران رو یک جا جمع کنی
یعنی هم طلاب برادر و هم طلاب خواهر اونوقت همه شونو بخای حساب کنی ؛
یعنی از اون طلبه ای که تازه وارد حوزه علمیه شده تا اون طلبه ای که دیگر از فرط کهنسالی قوای جسمی ای ندارد که بتواند فعالیت کند ؛ آنهای که منبر و روضه بلندند یا بلد نیستند ، آنهایی که مشکلات مختلف زندگی دارند و ندارند ، آنهایی که در خیلی زمینه های مختلف تخصص دارند و یا ندارند ، همه و همه ... دو ورزشگاه آزادی هم نمی شوند !
این درحالیه که جمعیت زیادی از این تعداد ، طلاب خواهر هستند . یعنی کسانی که به سفارش خود دین ، اولویت زندگی شان باید چیز دیگری غیر از درس باشد ! بچه داری و همسر داری ... و درس و تبلیغ دین در اولویت دوم قرار میگیرد آن هم اگر هیچ منافاتی با بحث خانه داری و همسر داری و تربیت اولاد نداشته باشد .
کجا کشور دست شیخاست ؟!؟ این چه مغلطه ایه ؟ مثل اینه که در رئسای حکومتی چند نفر سید یا چند نفر از قشر مهندس ها باشد ... باید بگوییم مملکت دست سادات یا دست مهندس هاست !!!
شاید پنج درصد طلبه ها یا کمتر در جریان مسائل کشوری باشند . که اون هم بین طلاب نکوهیده است . تمام طلبه ها از لحاظ جایگاه حقوقی در کشور کاملا مثل باقی مردم اند .
چرا یک فرق دارند :
اینکه در این حکومت همیشه اولین و استوار ترین پشتیبان نظام ، طلاب بوده اند ولی هیچ وقت حتی به اندازه ی سوبسیت غذای سلف دانشگاه های این مملکت هم برای حوزه و طلاب خرج و پشتیبانی نشده ! در یک کشور شیعه مبلغان دین ، یعنی رسولان رسول الله ، سربازان امام زمان علیهم السلام خرجی ماهیانه شان نصف پایین ترین نرخ حقوق کارگر ساده هم نباشد !
یعنی خط مطلق فقر تقریبا 700 هزارتومان باشد و یک طلبه اگر مجرد باشد 200 هزارتومان و اگر هم متاهل باشد و بالای سال چهارم حوزه بود 400 هزارتومان ، و یک یک قرانی این پول از دولت و حکومت نیست ...
قرار است طلبه ها از نظام پشتیبانی کنند ، اصلا وظیفه شان است ولی فقط یک طرفه ! نظام و دولت کاری به پشتیبانی معیشتی و رفاهی طلبه ها نباید داشته باشند . این فرق را دارند طلبه ها ... و این چیزی جز ریشه های تفکر جدایی دین از سیاست نیست ...
البته قبلا درباره ی شهریه نوشتم ... همین مقدار که به ظاهر بسیار ناچیزه بسیار بسیار بسیار برکت عجیبی داره که فقط یک طلبه میتونه معنی این حرف رو بفهمه .
جمعی از علما خصوصا مقام معظم رهبری ( حفظه الله تعالی ) با وضع شهریه و معیشت طلبه ها مخالف اند و بر این عقده اند سرباز دین نباید دغدغه ی مهم مالی داشته باشد تا جلوی فعالیت ها و تبلیغ و انجام رسالت طلبگی اش را بگیرد ... که متاسفانه خیلی ها هم با این نظریه مخالفند ... همین رسیدگی نیم بندی هم که الان وجود داره از حسن تدبیر های آیت الله خامنه ای هست که خدا ایشون رو واسه اسلام حفظ کند ...
آن وقت این شیر نفت است که بر جیب شیخ ها روانه شده
یعنی غالبا این طوره که تفکر اصیل حوزه ورود به مسائل اداری حکومتی را در شاءن طلبه نمیدانند الا شرایط خاص که وظیفه ی شرعی باشد و اون منسب هم متولی ای نداشته باشد که بحثش جداست و معمولا همیشه تعداد من به الکفایه موجوده ...
خود مقام معظم رهبری ( حفظه الله تعالی ) به آقازاده هاشون فرمودند که راضی نیستم وارد سیاست و اقتصاد بشوید .
این به معنی دین جدا از سیاست نیست ها ! این یعنی در زمانه ای که طلبگی متولی به اندازه لازم نداره ، همین طلبه هایی هم که داریم از مسئولیت مهمشون وارد فعالیت دیگه ای نشن چون در همین کسوت بهتر و خالصانه تر میتونن به اسلام خدمت کنن وگرنه اون مقدار ضروری که لازمه و باید حتما باشند چقدره ؟ یک رهبر و هر شهر یک امام جمعه و جمعی محدود برای نظارت ها و رسیدگی های تخصصی به امور جامعه که با معیار های اسلامی سنجیده شوند .
این تعداد ، افراد مشخص و محدودی هستند ، نه همه طلبه ها !!
تعداد مهندس هایی که در جریان ریاست های حکومتی هستند چندین و چند برابر طلاب هست .
این که بگوییم اداره ی کشور با مهندس ها است هم نادرست است .
طلبگی واجب کفایی است و زمانی که نیروی لازم برای آن موجود نباشد بر همه ی کسانی که حداقل امکانی برای طلبه شدنشان وجود داشته باشد شرعا واجب است اگر در پی آن نروند باید جوابگوی این ظلمشمان به خود و خدای خود باشند ، حتی اگر پدر و مادر به این کار ناراضی باشند در اینجا اثری ندارد و امر خدا بالاتر از امر والدین است .