بسم الله الرحمن الرحیم
هر زندگی ای فراز و فرود هایی دارد
هر انسانی در این عالم با خوشی ها و سختی هایی روبروست
عمده این است که بدانیم :
بی برو برگرد ، بی چون و چرا ، قطعاً و حتماً همه ی مارا قرار است به جایی برسانند که دیگر تاب تحملش راهم نداشته باشیم ، یعنی آنقدر بهمان فشار بیاید و سختی ببینیم که به حال اضطرار بیافتیم
همه ی همه ی ما ... شک نکنید !
اصلا از اول قرار بوده با رنج عجین باشی .. نکند حواست از بنای خلقتت پرت شود و گلایه کنی که ای خدا چقدر تحمل کنم ؟
آفریده شده ای تا به جنگ رنج بروی ...
وگرنه در این عالم کار دیگری نداری . چون ذخیره ی رزق و روزی ات که تضمین شده و محفوظ است و کافیست تلاش معقولانه ای بکنی تا به آنچه برایت مقدر شده برسی . در اووج سماء باشد یا قعر ارض به تو خواهد رسید ... شک نکن ! (الله یرزق من حیث لا یحتسب) مگر نمونه هایش را کم دیده ایم ؟؟ لازمه اش فقط همان فعالیتی است که عرف جامعه و مردم آنرا تلاشی طبیعی در جهت کسب روزی می دانند لذا صرف همین فعالیت آن رزقی که برای تو مقدر شده و کنار گذاشته شده را تضمین میکند و به تو می رساندش ،گرچه قواعدی تکمیلی هم در این باره وجود دارد که در کم و کیف اش بی تاثیر نیست .
پس وقتی مطمانی آنچه برای تو تقدیر شده و سهم توست را خود خود خدا بدستت می رساند ، کارت در این دنیا چیزی جز همان جنگ با رنج نخواهد بود ... مقابله ای صحیح ، متین ، برنامه ریزی شده و باوقار ... ، مقابله ای که نتیجه اش آرامشی است شیرین همراه با صعود !
( لقد خلق الانسان فی کبد ) اساساً در سختی و رنج آفریده شدی
مطمان باش تا دم آخر این دنیا هم مانوس با رنجی ... جزء لا ینفک زندگی ات است اصلا !!
(یا ایها الانسان ؛ انک کادح الی ربک کدحاً فملاقیه )
با سختی عجینی و این رنج تمامی ندارد ، تا کی ؟! تا همان وقتی که برسی به خدا ...
باید برسی ... و البته که میرسی !
پس این جریان درباره ی همه مان بوده و هست و خواهد بود و همه ی انسان ها سختی می کشند
اتفاقا همه انسان ها به یک میزان رنج می بینند !! بله ... به یک نسبت ! هیچ صاحب درک و فهمی در این عالم نیامده مگر این فشار را چشیده باشد
جالبتر اینکه همه ی خلایق هم تلاش خود را ، در مقابله با رنج های این عالم خرج میکنند و البته اینکار اقتضای فطرت انسان است ... و برای همین خودکشی حرام است ! چون فطرتت به دنبال مقابله و جهد رفع مشکلات است . خودکشی یعنی بی ظرفیتی یعنی زیر پا گذاشتن فطرت ؛ یعنی بی احترامی به قدرت مقابله و صلابتی که خدا در ما گذاشته تا سختی ها را باتوکل بر او پر استوار رد کنیم . خود کشی یعنی قدرنشناسی ... یعنی پاک کردن صورت مساله و محروم ماندن از فهم شیرین و آرامش بخش جواب !
پس همه قرار است مساله ای را در این عالم حل کنیم که سخت هم هست ...
این هایی که تا اینجا نگاشتم لا اقل برای خودم خیلی قیمتی است . خیلی خیلی خیلی ...
تمام این حرف ها را گفتم برای یک مطلب و آن اینکه :
فرق من با دیگر موجودات که مرا از دسته ی اشرف مخلوقات کرده قدرت انتخاب است .
من مختارم انتخاب کنم ...
به خواست خدا صاحب اختیار شدم که با این قدرت ، مساله ی عالم را حل کنم و به تکامل برسم ، یعنی با این اختیار رنج و سختی ام را خودم برگزینم .
هیچ راهی جز انتخاب یکی از این دو حالت ندارم ؛
- میتوانم کار بکار هیچ نداشته باشم و بی خیال این حرف ها ، نغمه سر دهم که ؛ هرچه پیش آمد خوش آمد ! و آنگاه نه همچو حیوانات بلکه پایین تر ازآن ها شوم ! چون اینجا باز هم رنج میکشم !! به انواع مختلفش ... آخه بی رنج که محال است ، منتها رنجی بی ارزش و بی ثمر !
- و میتوانم به فکر خودسازی باشم و بی خیال و بی دغدغه چون بهائم نباشم و رنج بدرد بخور بکشم ! رنج خوب ... سختی زیبا و شیرین و پر ثمر ... رنجی که با آن خوش باش
حالا چون قدرت انتخاب دارم ، باید برای حل مساله ی این عالم از این قوه استفاده کنم ...
پس همه ی همه ی حرف هایم رسید به قدرت انتخاب !
اما واقعا قدرت انتخاب چیست ؟؟
به چه چیزی میگویند انتخاب ؟؟
اینکه بین دو چیز :
فقط به یکی علاقه داری ،
یا به هیچ یک علاقه نداری ،
یا اینکه به یکی بیش از دیگری علاقه داری ،
و یا به هر دو به یک اندازه علاقه داشته باشی
اینها هیچ کدام انتخاب نیست !
انتخاب فقط یک جا معنا دارد :
یکی ارزشمندتر و عمیق تر ، ولی پنهان تر ،
دیگری کم ارزشتر بلکه ؛ بی ارزش ! ، ولی آشکار تراینجا انتخاب معنی پیدا میکند که اگر لذت دومی را به عشق اولی کنار گذاشتی می شود :
جهاد با نفس
پس مساله ی این عالم شد جهاد با نفس ... همان که شهید راهش مقامی بالاتر از شهید میدان جنگ و رزم دارد

اما مساله هم نه !! موضوع نامیدنش درست تر است ...
مساله حل می شود و کار تمام . موضوع ولی مدام موجود است و سبب وجود .
موضوع زندگی من و شماست
جهاد با نفس ... تادم آخر
اینکه ؛ خودم نوع رنج زندگی ام را انتخاب کنم ...
لذا همان دم آخر بود که فرمود : ( فزت ورب الکعبه ) وقتی دیگر
کارش ، جهاد با نفسش در این عالم تمام شده بود ...
رستگار شد بخدا ...
امام علی علیه السلام : و بدانید که بزرگترین جهاد ، جهاد با نفس اماره
است . پس آماده شوید وبه جهاد با نفس خود بپردازید تا به سعادت برسید .
شرح غررالحکم ج6ص469
امیرالمومنین علی علیه السلام : نظام الدین مخالفة الهوی / رأس الدین مخالفة الهوی / غرر 1427،378