ابنـــاءالزهـرا ... سلام الله علیها
یه بحثی بود که ما مدتی دنبالش بودیم و الحمدلله نتایج خیلی خوب و عالی ای داشت ...
اونم از وقتی شروع شد که پای این منبر و اون منبر آروم آروم با جایگاه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از بچه گی آشنا تر شدیم ...
روایات عجیب و دقیق و ظریفی در مبحث زهرا شناسی داریم ....
امام حسن عسگری علیه السلام می فرمایند :
نَحْنُ حُجَجُ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ وَ فاطمةُ حُجةٌ عَلیَنا.
ما حجّتها و برگزیدگان خدا بر آفریدگانش میباشیم، و فاطمه، حجّت راستین و پُرشکوه خدا بر ما مىباشد. (تفسیر أطیب البیان/ ج 13/ ص 236. مترجم.)
که گاها به مراتب جایگاه حضرت فاطمه سلام الله علیها رو یک مقام کاملا خاص و مخصوص معرفی میکنه
خلاصه ... همیشه ما به حال سادات غبطه میخوردیم ... که خوش به حالشون اینا بچه های حضرت زهرا هستند و محرم خانومن ... یکی از ارزو های انگار دست نیافتنی مون این بود که ما هم یه نسبتی با مادر سادات داشته باشیم ..
شنیدی سعید حدادیان توی اون مداحی معروفش (یاد امام شهدا !) میخونه ( .. دعوا سر سربند یا فاطمه بود ... ) اون اوائل که میرفتیم مسجد و تو مراسما خادمی میکردیم واسمو بازو بند آورده بودن .. رو هرکدومش اسم یکی از اهل بیت علیهم السلام بود .
من به اصرار (خادم الزهرا) رو گرفتم ... اون موقع هم یادمه سرش دعوا بود ...!
نشون به این نشون که دیگه پسش ندادم ... رفتم هزینشو حساب کنم که برا خودم برش دارم .. البته هدیه دادنش بهم .. همیشه تو خونه میبستمش به بازوم و تو اینه خودمو نگاه میکردم ...
میگفتم یعنی میشه واقعا یه روزی خادم حقیقی حضرت بشم .. میشه ...؟؟ هنوزم دارمش!
این بود تا اینکه یه روز یکی از بچه های مسجد تعریف میکرد ایت الله بهجت فرمودند : هر شیعه و محب حضرت فاطمه سلام الله علیها میتونه به حضرتش ( مـــادر ) خطاب کنه ....
این حرف واسه من خیلی ارزش داشت خصوصا که اسم مادرم هم زهرا بود ... !!
که مادرم هم به فدای مادرم ...
خلاصه اینکه میتونستم یک نسبت مادر و فرزندی بین خودم و حضرت مادر فرض کنم یک باب نو و جدیدی تو زندگیم باز کرد ..
اما به همینجا ختم نشد !!! من تازه در عنفوان جوانی بودم !!! بلاخره وقت ازدواج میرسه دیگه ...
یک فکر خیـــلی ناب به ذهنم رسید.. اگر با یک سیده ازدواج می کردم من محرم به حضرت زهرا میشدم و خلاصه قوم و خویش می شدیم ..
الحمدلله گذشت و ما دوماد بی بی فاطمه زهرا مادر سادات شدیم ... خدارو شکر !
بماند که این اواسط اسمم شد عبد الزهرا ...الحمدلله ...
این بود ، تا یک روز که سر کلاس درس نشسته بودیم حضرت استاد اقای سیادت حفظه الله تعالی یک بحثی رو مطرح کردنو از همه ی اینها جالب تر بود !
اونم اینکه بعضا علما نظیر مرحوم ایت الله بهجت و ایت الله میلانی رحمهم الله تعالی یک نظریه ای دارن و خیلی هم محکم پاش وایسادن !
صحبت اینه :
بیش از 98% شیعیان ایران فرزندان خونی رسول الله هستند و ابــناء الزهــراء
اولش واسه ما قبولش خیلی سخت بود ... عجیبه نه ؟!
ببینید کافیه بین جد در اندر جد شما فقط یک بی بی سادات بوده باشه ! که تا همین الان هرچی اولاد و ذریه بعد اون به دنیا اومده باشن و از این به بعد همه اولاد پیغمبر صلوه الله علیه و علی آله الطیبین ،باشند !!
شما دیگه اون همه ساداتی که سیادتشونو به خاطر مسائل اون روز مخفی میکردند رو اصلا فاکتور بگیرید ...
نکته مهم توی این قضیه رشد تصاعدی وحشتناک زیاد این تکثیر هست ..
وقتی من اینو شنیدم خودم رفتم دنبالش ... کاشف به عمل اومد که مادر بزرگه پدر بزرگم ، یک سیده بزرگوار و با کمالاتی بوده ... حالا پدر بزرگ من ... برادراش و خواهراش .. بچه های اینها .. خاله های من دایی های من ، مادرم ، من پسر خاله ها و دختر خاله هام و پسر دایی ها و دختر دایی هام .. داداشم بچه های ما ... واین همینطور گسترش پیدا میکنه ... همه فرزندان حضرت فاطمه اند و محرم به خانم ! و این فقط از یک مادر بزرگ سادات بوده !!
این فقط طرف مادری بود! از طرف پدری هم همینطوره ... فرقی نداره . به هر حال ما با تحقیقی که کردیم کل فامیلمون اولاد رسول الله شدن و محرم حضرت زهرا ...
پس تو هم بخوان خیر کثیر را با من ...
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ * إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ
صدق الله العلی العظیم ...
تا کور شود هر آنکه نتواند دید ...
برادر گلم ... خواهر گلم ... قدر خودتونو بدونیــد .... پدر و مادرهای ما واسه ی سعادت و عاقبت بخیری من و تو شهید شدند ... سیدتنا ... امنا فاطمه ی زهرا واسه من و تو بوده که شهیده شدن ...
قلب حضرت زهرا رو شاد کنیم ...
ب امید لبخندش ... یا علی
پ . ن * یک روزی عده ای نامرد و پَست قلب رسول الله رو با فرومایگی شان بدرد آوردند ... که تورا پسری نیست تا ادامه ای داشته باشی ... خدا جوابشان را داد که (( ان شانئک هو الابتر )) ... خدا به رسول الله کوثر داد ... خیر کثیر داد ... دختری داد از جنس نوور ، انسیه الحوراءی که از نسلش بزرگان و علما و رشیدانی به وجود آمدند که تا امروز علم دین به دستشان بر فراز بوده ...
پ . ن * امام صادق می فرماید: ولایتی لعلی بن أبی طالب أحبّ إلیّ من ولادتی منه، لأنّ ولایتی له فرض وولادتی منه فضل .
ولایت علی بن أبی طالب (علیه السلام)برای من محبوب‌تر از این است که او مرا به دنیا آورده است
چرا که قبول ولایت او برای من واجب و فرزند او بودن امتیاز است .
بحار الأنوار ، ج29 ، ص299
پس نسبی که از ما به امیر المومنین علی علیه السلام میرسه فضل و ارزشه! و برا همینه که ما به سادات ارادت داریم ...که قطعا ولایت محبوب تره ...
یاعلی مدد
کشکول بجستان